پیمان مولوی سندرم پایداری تورم در اقتصاد ایران

سان تزو در کتاب هنر جنگ می‌نویسد: دشمن خود و خود را بشناس. در این صورت، در صدها نبرد هم هرگز با سان شکست آشنا نخواهی شد. هنگامی که دشمنت را نمی‌شناسی، اما خودت را خوب می‌شناسی، شانس پیروزی یا شکست تو برابر است. اگر هم دشمنت را نمی‌شناسی و هم خودت را، مطمئن باش که در کلیه نبردها شکست خواهی خورد.
در ایران امروز تورم مهمترین و بزرگترین دشمن است و متاسفانه اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۷ تا امروز نزدیک به ۵ سال از نوع بالایش را تجربه می‌کند، تورم‌هایی بالای ۳۵ ٪ و امروز هم ۵۲٪ نقطه به نقطه.
تورم جهانی نیز در آتش این تورم تنیده است و شرایط اقتصادی را به سمتی می‌برد که نیازمند یک رویکرد بسیار مشخص در خصوص نرخ بهره است.
نرخ بهره و یک سیاست انقباضی که منفعت عمومی را تضمین کند البته این افزایش نرخ بهره بدون رویکرد مشخص در بخش پولی کشور و انضباط مالی دولت نمی‌تواند مفید باشد و فقط مانند مُسکن عمل خواهد کرد.


در ایران اقتصادی ذی‌نفعانه را داریم که در آن قدرت کنترل کنندگان نرخ بهره حقیقی منفی بیشتر از اکثریتی است که در بهره حقیقی مثبت می‌توانند رقابت کنند.
نرخ بهره حقیقی در ایران در ۳ سال گذشته همواره منفی است و این امر تقاضا برای بدهی و موج سواری تورمی را سرلوحه بنگاه ها قرار می‌دهد.
از زاویه دیگر هم نیاز بنگاه‌ها به سرمایه در گردش و شرایط تحریمی این امر را توجیه می کند اما موجب پایایی تورم خواهد شد.
سیاست انقباضی در این شرایط و اولویت بودن تورم مهمترین مسئله پیش روی بانک مرکزی ایران است.
امیدوارم با تصمیمی درست و منافع عموم را در نظر گرفتن بانک مرکزی در این راستا تعلل نکند.
ما در ایران سندرم پایداری تورم را سال‌هاست تجربه می‌کنیم و هیچ گاه به صورت بنیادی بدان نپرداخته‌ایم و این پیش‌بینی پذیری اقتصاد را سخت می‌کند و وقتی پیش‌بینی‌پذیری در اقتصاد محدود شود شما با مشکل تشکیل سرمایه ثابت روبرو می‌شوید و همینطور اقتصاد رو به کوچک شدن حرکت خواهد کرد.