۵ موج هویت‌زدا از انقلاب اهداف و راهبرد‌ها

همه انقلاب‌های تاریخ از بدو پیروزی با صحنه دائمی نبرد با معارضه و جریان‌های هویت‌زدا مواجه بوده‌اند. بسیاری از انقلاب‌ها در مسیر خود تاب مقاومت در برابر امواج هویت‌زدا را نداشتند، بنابراین محکوم به شکست یا اضمحلال شدند، بعضی دیگر، در حالی که نقاب و پوسته‌ای از انقلاب را حفظ کردند، اما از درون دچار پوکی یا همان بی‌هویتی شدند. طبیعی است که انقلاب اسلامی نیز از این واقعیت مستثنا نیست و در این چهار دهه به صورت پیوسته در نبرد دائمی با معارضه‌جویان، ارتجاع‌طلبان و هویت‌زدایان قرار داشته است. از جنبه روندی، انقلاب با پنج موج هویت‌زدا از صورت و سیرت انقلاب مواجه شده است:
- هویت‌زدایی از شعائر و آرمان‌ها.
- هویت‌زدایی از مناسک و رفتارها.
- هویت‌زدایی از ارزش‌ها و اعتقادات.


- هویت‌زدایی از ساختار‌ها و نهادها.
- هویت‌زدایی از فرهنگ و هنجارها.
برآیند هدفگذاری این پنج موج مهاجم، تلاش برای هویت‌زدایی از اصل و هویت انقلاب بود. همان چیزی که در مقاطعی از آن با عنوان نرمالیزاسیون یاد شده است. یعنی مفروض اساسی این است که انقلاب با مجموعه‌ای از شعائر، آرمان‌ها، ساختارها، ارزش‌ها و هنجار‌ها برخوردار از هویتی است که آن را غیرعادی کرده و حالا برای عادی‌سازی انقلاب (بخوانید بی‌اثر کردن آن) باید همه این مؤلفه‌ها به سمت عادی شدن (بخوانید استحاله و عقبگرد) تغییر مسیر دهند. این موج‌های پنج‌گانه هویت‌زدایی به‌ویژه در برخی دولت‌هایی که در طول ادوار انقلاب بر سرکار آمده‌اند به دلیل زمینه‌هایی که برای آن فراهم شد تشدید شد. در این مسیر بعضاً کارگزارانی بر سرکار آمدند یا به ساختار تصمیم‌گیری ورود کردند که خواسته یا ناخواسته در حکم مأمورانی بودند که به این روند شتاب بخشیدند. برای هر کدام از این محور‌های هویت‌زدا می‌توان مصادیق متعددی را برشمرد؛ از تصویب و اجرای سند ۲۰۳۰، حذف و از میان برداشتن برخی نهاد‌های انقلابی از قبیل جهادسازندگی، زمینه‌سازی برای شکاف طبقاتی و به هم زدن معادلات اقتصادی به زیان طبقات محروم و مستضعف، تغییرات کاملاً محسوس در سبک زندگی و تقویت روحیه اشرافیگری، تلاش برای کمرنگ کردن اندیشه‌های امام (ره)، برنامه‌ریزی برای از بین بردن تعادل جمعیتی تا زمینه‌سازی برای نفوذ و تغییرات گفتمانی در عرصه‌های داخلی و خارجی همه در این بسته قابل نشانه‌گذاری، رمزگشایی و معنایابی است.
معارضه‌های هویت‌زدا اگرچه در چالش با حافظان هویت برآمده از انقلاب، توفیق پیروزی نیافتند، اما نمی‌توان منکر اثرگذاری آنان شد. در برهه‌هایی این معارضه‌ها توانست بر فضای عمومی و حتی گفتمان انقلاب اثرگذاری و در مسیر طبیعی و روبه جلو اخلال کند. نهیب‌های تند حضرت امام در طول ۱۰ سال از حیات مبارک در موضوعات مختلف و بعد از آن هشدار‌های پیوسته رهبر حکیم انقلاب بر ضرورت توجه به شبیخون فرهنگی، جنگ نرم، جنگ ترکیبی، جریان تحریف، جنگ تبلیغاتی، اقتصاد مقاومتی همه شاهدی است بر این معارضه‌جویی‌ها و نگرانی امامین انقلاب و پافشاری ایشان بر پاسداری از اساس هویت. حالا چند نکته مهم در همین ارتباط:
۱. نقطه ثقل عملیات رقیب در کارزار هویت‌زدایی کجاست؟ یقیناً امروز میدان این عملیات ویژه در رسانه متمرکز شده است و به مدد رسانه و اثرگذاری بر افکار عمومی اهداف پیگیری می‌شود، یعنی بدخواهان انقلاب لجمن (لبه جبهه منطقه نبرد) خود را بر ظرفیت‌های این عرصه استوار کرده‌اند.
۲. اهداف مدنظر در عملیات هویت‌زدایی کدام‌اند؟ در این بخش باید بتوانند شعار‌ها و آرمان‌های انقلاب را دست نیافتنی، مناسک انقلابی را دچار پوسیدگی، ارزش‌ها و اعتقادات انقلابی را ضدارزش، ساختار‌ها و نهاد‌های انقلاب را ناکارآمد و فرهنگ و هنجار‌های انقلابی را ناهنجار معرفی کنند و به این طریق همه حقایق و جاذبه‌های انقلاب را واژگونه جلوه دهند.
۳. چه باید کرد؟ جلوگیری از حرکت دوری انقلاب (ترمیدور) و هویت‌زدایی از آن در سطوح پنج‌گانه فوق‌الذکر، مستلزم برجسته‌سازی اصول اساسی انقلاب و سنجش دائمی حرکت کلی کشور بر مبنای این اصول است. بستر هویت‌زدایی از انقلاب، ایجاد ابهام یا کمرنگ شدن اصول است. مکتب امام اصول مشخص و درخشانی همچون مردم‌گرایی، استکبارستیزی، استقلال‌خواهی، معنویت‌جویی، عقلانیت انقلابی، عدالت اجتماعی با تأکید بر حمایت از مستضعفان دارد که نباید اجازه داد تحریف یا کمرنگ شوند و در ضمن ارزیابی مسیر طی شده و تعیین مسیر و چشم‌انداز آینده نیز باید بر اساس این اصول باشد.