مكا نيسم دروني‌سازي باورها

تجربه‌هاي دهه‌هاي مستمر كشور بيانگر آن است كه افزايش نظارت‌هايي كه در فضاي عمومي جامعه ذيل عنوان گشت ارشاد شناخته مي‌شود، نه تنها كمكي به بهبود وضعيت هنجارهاي جامعه نمي‌كند، بلكه در بسياري از مواقع باعث افزايش واكنش‌ها نيز مي‌شود.حوادثي كه اخيرا در شيراز توسط نوجوانان دهه نودي رخ داده (و در گذشته نيز به اشكال مختلف مسبوق به سابقه است)، همان‌طور كه بسياري از تحليلگران و دلسوزان كشور مطرح كرده‌اند، بيشتر رفتارهاي واكنشي در برابر مساله «اجبار» است كه به ‌طور مشخص، دهه‌ها است پيرامون زنان و دختران ايراني اعمال مي‌شوند. واقع آن است كه دختران ايراني كاملا به ارزش‌ها، هنجارها و بايدهاي موجود در جامعه آگاهي دارند و به آن پايبند هستند، اما نسلي كه در بالاترين درجه رشد و آگاهي قرار دارد، هرگز بر نمي‌تابد كه برخي افراد و جريانات در جامعه با روش‌هاي تند، سلبي و خشن به دنبال ديكته كردن افكار خود به ديگران باشند. بر اين اساس است كه دختران ايراني دست به واكنش‌هاي مقابله‌اي مي‌زنند و عكس‌العمل نشان مي‌دهند. معتقدم اين رفتارها، بيش از اينكه برخوردهاي واقعي در مخالفت با حجاب باشد، درواقع واكنش در برابر بي‌احترامي، اجبار، رفتارهاي قيم‌مآبانه و يك‌سويه است كه نسبت به زنان و دختران ايراني اعمال مي‌شود. دختران ما احساس مي‌كنند كه به كرامت انساني آنها بي‌توجهي و بي‌اعتنايي مي‌شود و مورد بي‌احترامي و تحقير قرار مي‌گيرند. تداوم اين رويكرد مقابله‌اي به هيچ عنوان سازنده نيست و باعث افزايش فاصله نظام حكمراني با نسل‌هاي جوان جامعه مي‌شود. از دهه‌هاي پيش دلسوزان كشور، نگران اين روزها و افزايش فاصله‌ها بودند؛ معلوم نيست، چرا تصميم‌سازان دولتي و دست‌اندركاران مديريتي به صورت خاص روي اين مساله تاكيد مي‌كنند و با افزايش گشت‌هاي ارشاد تلاش مي‌كنند، حجم مخالفت‌ها را افزايش دهند. اين در حالي است كه تحليلگران، عالمان علوم رفتاري و اجتماعي بر بي‌اثر بودن اين رفتارهاي سلبي تاكيد دارند و خواستار پايان دادن به گشت‌هاي ارشاد هستند، اما توجهي به آن نمي‌شود. ماجراي همايش دهه نودي‌ها و قبل از آن موضوع برخورد با يك بوكسور و خانواده وي در پارك پرديسان نشان‌دهنده افزايش فشارها در اين زمينه است. اين در حالي است كه كشور در ابعاد گوناگون اقتصادي، اجتماعي، امنيتي، بين‌المللي و... در شرايط پيچيده‌اي به‌سر مي‌برد و دشمنان از طريق ترور و... به دنبال مشكل‌تراشي براي كشور هستند، بنابراين بيشتر از هر زمان ديگري براي عبور از چالش‌ها به افزايش مشاركت‌هاي عمومي نياز است، اما اين نوع برخوردهاي سلبي با پوياترين اقشار جامعه به جز اينكه باعث افزايش شكاف ميان نسلي شود، فايده‌اي ندارد. معتقدم اگر به نگاه متعالي امام (ره) درخصوص در نظر گرفتن مقتضيات زماني و مكاني در صدور احكام فقهي و قوانين برآمده از آن (فقه پويا) توجه شود، بخش قابل توجهي از مشكلات حل مي‌شود. بايد توجه داشت اين اظهارات را فردي مطرح مي‌كند كه به حجاب اعتقاد دارد و از اين هنجار رفتاري بهره مي‌برد و معتقد است از طريق آگاهي بخشي و فرهنگ‌سازي مي‌توان نسل‌هاي جوان‌تر جامعه را متوجه مزاياي حجاب كرد. اگر قرار است دختران ايراني حجاب را به عنوان يك هنجار رفتاري برگزينند، اين گزينش بايد براساس اعتقاد، آگاهي و باور قلبي صورت گيرد. بدون ترديد دستيابي به اين درجه از رشد نيز از طريق فرهنگ‌سازي ممكن است و روش‌هاي سلبي كمكي به بهبود باورهاي عمومي جامعه نخواهد كرد. بررسي روند استفاده از حجاب در ميان نسل‌هاي مختلف ايراني نيز نشان مي‌دهد، هر زمان كه از روش‌هاي سلبي عليه يا له مقوله‌اي استفاده شده، نتايج عكسي به دنبال داشته است. گذشته از مساله حجاب كه اكثريت افراد جامعه نسبت به اجباري بودن آن نقدهاي جدي دارند، درخصوص ساير ناهنجاري‌هاي اجتماعي نيز از طريق مديريت درست و اصولي و با بهره‌گيري از ديدگاه‌هاي كارشناسي مي‌توان مسائل و چالش‌ها را پشت سر گذاشت. مهم اين است كه بدانيم، همه جوانان اين كشور، ريشه در اين آب و خاك دارند و سرنوشت خود را دراين قلمرو جست‌وجو مي‌كنند. روش معقول مواجهه با نسل‌هاي جوان، آگاهي‌ بخشي و اطلاع‌رساني و رفاقت است تا نهايتا هنجارهاي رفتاري و اخلاقي در عالي‌ترين شكل كه دريافت دروني است نمايان شوند. اين همه حرفي نيست كه مي‌توان در اين زمينه زد، اما براي جان‌هاي آگاه يك اشاره كافي است كه خردمندان گفته‌اند: «العاقل تكفيه الاشاره، براي عاقل يك اشاره نيز كافي است.»