نیاز دنیا به نفت ایران


همایون فلک شاهی
کارشناس انرژی

روسیه توانسته افت صادرات نفت را به اروپا با بازارهای شرقی جبران کند. به عنوان مثال بر اساس داده‌های شرکت کپلر روسیه در سال ۲۰۲۱ فقط ۳۰ هزار بشکه در روز به هندوستان صادر می‌کرد و در سه ماه اخیر این آمار به یک میلیون بشکه در روز رسیده است، این به معنای این است که صادرات روسیه به این کشور ۳۰ برابر شده است. در واقع روسیه به بزرگترین تامین‌کننده نفت خام هندوستان تبدیل شده و از کشورهای عراق و عربستان سبقت گرفته است. صادرات روسیه به چین هم افزایش پیدا کرده و صادرات از طریق نفت‌کش‌ها از ۸۴۰ هزار بشکه در روز به بیش از یک میلیون بشکه در روز رسیده است. بنابراین جنگ اخیر باعث شده که شیوه جدیدی در تجارت انرژی جهان صورت بگیرد و بریدگی بین غرب و شرق را عمیق‌تر کرده است.مسلما در حال حاضر دنیا نیاز به نفت ایران دارد و این باعث شده که ایران در مذاکرات اخیر در دوحه دست بالا را داشته باشد. مصرف‌کنندگان دنیا نمی‌توانند تحریم نفت روسیه، ایران و ونزوئلا را همزمان تحمل کنند مگر اینکه خرید نفت با قیمت بالاتری را بپذیرند.در بازار گاز ایران در کوتاه‌مدت نمی‌تواند نقش مهمی داشته باشد به علت اینکه در حال حاضر تولید کافی برای بازار داخل ندارد. در واقع، با اینکه ایران بزرگترین منابع گازی جهان را در اختیار دارد و با اینکه سومین بزرگترین تولیدکننده گاز دنیا است، سهم کمتر از ۱٪ در مبادلات تجاری گازی جهان را در اختیار دارد. در بلندمدت اما، ایران می‌تواند این را تغییر دهد و نقش مهمی را ایفا کند. برای رسیدن به این هدف نیاز به بهبود و ثبات در روابط سیاسی با کشورهای غربی از جمله آمریکا را دارد، زیرا حدود ۹۳٪ از تکنولوژی مایع کردن گاز طبیعی به دست شرکت‌های آمریکایی است.درباره اوضاع توسعه همکاری در حوزه نفت و گاز خزر نیز فعلا بعید است در زمینه نفت و گاز خزر اتفاقات مهمی رخ دهد، رقابت تجاری همیشه مانع از نتیجه گرفتن واقعی در مذاکرات بر سر اکتشاف و استخراج منابع زیردریایی خزر است. البته موضوع جنگ میان روسیه و اوکراین می‌تواند تا حدی منجر به اتحاد بین کشورهای خزر شده و به یک اعلام سیاسی برسند. این امر بیشتر برای منافع ملی روسیه مفید خواهد بود و نشان‌دهنده این خواهد بود که کشورهای غیرغربی تمایل زیادی برای همکاری با روسیه دارند.در گذشته مذاکرات و تفاهم‌نامه‌های مختلفی بین کشورهای دریای خزر امضا شده‌ است اما در کل این تفاهم و توافقات بیشتر تبلیغاتی بوده و نشانه توافق جدی سیاسی و اقتصادی نیست. دلیل آن هم این است که رقابت برای صادر کردن منابع نفت و گاز منطقه زیاد است. به عنوان مثال جمهوری آذربایجان در رقابت با ترکمنستان قصد ندارد برای صادرات گاز به اروپا کمک کند چون این به معنای تبدیل کردن این همسایه به یک رقیب واقعی در بخش اصلی اقتصاد جمهوری آذربایجان است. اینجا هم البته جنگ اخیر میان روسیه و اوکراین می‌تواند تاثیرات تازه‌ای ایجاد کند. مثلا روسیه می‌تواند با ایران به توافق سواپ نفت برسد، یعنی روسیه نفت‌خام خود را به شمال ایران صادر کند و از آن طرف ایران از طریق بنادر جنوبی حجم مشابه نفت به بازارهای جهانی صادر کند.‌ اما رسیدن به این نوع توافق نیاز به لغو تحریم‌های ثانویه علیه ایران دارد.تشکیل کنسرسیوم به دلیل رقابت اقتصادی و منافع سیاسی مختلف کشورهای منطقه خزر خیلی بعید است. در سال ۲۰۱۸ رژیم حقوقی دریای خزر امضا شد اما این رژیم حقوقی هیچ اشاره‌ای به چگونگی استفاده از منابع بستر و زیر بستر دریا نکرده است. این عدم توافق اهمیت ویژه‌ای دارد به خاطر اینکه مشکل اساسی میان کشورهای منطقه تقسیم‌بندی منابع زیر بستر دریا است. این موضوع قرار است به صورت دوجانبه بین کشورها تصمیم‌گیری شود، همین امر باعث شده است که ایران نتواند میدان سردار جنگل را توسعه دهد. ضمنا جمهوری آذربایجان و قزاقستان، با توجه به روابط خوبی که با کشورهای غربی و شرکت‌های غربی دارند (شورون آمریکا اصلی‌ترین شرکت نفتی در قزاقستان و بی‌پی انگلیس در جمهوری آذربایجان فعال هستند) به احتمال زیاد در حال حاضر از نزدیک شدن به روسیه جلوگیری خواهند کرد.