ائتلاف نظامی عبری- عربی و چالش های پیش رو

کمتر از 10روز تا شروع سفر خاورمیانه ای جوبایدن، رئیس جمهور آمریکا، باقی مانده است. بنا بر اعلام کاخ سفید، بایدن روزهای ۱۳ تا ۱۶ ژوییه (۲۲ تا ۲۵ تیر)، به اسرائیل، کرانه باختری رود اردن و عربستان سعودی سفر می‌کند. سفری که در آستانه آن بنی گانتس، وزیر جنگ اسرائیل  به طور رسمی خواستار تشکیل یک ائتلاف نظامی – دفاعی - امنیتی منطقه‌ای علیه  ایران با همراهی  کشورهای عربی  و واشنگتن  شده است و طی روزهای اخیر دولت اردن نیز از تمایلش برای تشکیل یک «ناتوی خاورمیانه»ای سخن گفته است. اتحادی نظامی که بر خلاف طرح شکست خورده «ناتوی عربی» به دنبال معرفی کردن رژیم اسرائیل به عنوان عضوی از آن یا حتی پیمانی با محوریت این رژیم است. برخی آن را نسخه بازنویسی شده یا به روز رسانی شده «ائتلاف استراتژیک خاورمیانه» یا «مسا» می دانند که در نیمه دوم دوران ریاست جمهوری ترامپ در نقطه آغاز با شکست مواجه شد. حال سوال این است که «ناتوی خاورمیانه» شکل خواهد گرفت و به نتیجه مطلوب خود خواهد رسید؟  این ائتلاف که می خواهد نقشی شبیه ناتو را برای کشورهای عربی بازی کند، به دنبال چیست؟ با نگاه به گذشته، می توان دید که ایده ائتلاف و پیمان منطقه‌ای در میان کشورهای عربی ایده جدیدی نیست؛  از ۱۹۵۰ و امضای پیمان همکاری‌های نظامی میان کشورهای عضو اتحادیه عرب تا ۱۹۸۵ که اعضای شورای همکاری خلیج فارس تلاش کردند یک واحد نظامی تشکیل دهند  یا سال ۲۰۱۵ که اعضای اتحادیه عرب تصمیم گرفتند «نیروی مشترک عربی» ایجاد کنند. ایده ای که تاکنون جنبه عملیاتی نگرفته است. حتی در دوران اوباما ایده ناتوی عربی  تا مرحله برگزاری چند نشست دیپلماتیک نیز پیش رفت اما سرنوشتی جز ناکامی نداشت .  طی سال های اخیر  عربستان سعودی و امارات متحده عربی که خود را  زخم‌خورده از موشک‌ها و پهپادهای انصارا... یمن  می بینند و تل آویو که شاهد خیل موشک های مقاومت  فلسطینی در سال 2021 بوده  که ظرف یک هفته رویای نفوذناپذیری سامانه گنبد آهنین را در هم شکستند، تلاشی مجدد را برای ایجاد ائتلافی نظامی آغاز کرده اند، ایده ای که  اگر چه نباید از آن غافل شد اما  چالش های بسیاری را درمقابل خود می بیند، ایده ای که همواره رقابت‌های درون گروهی و گاه تضاد منافع  این کشورها موفقیت آن را غیرممکن کرده است. اختلافات داخلی کشورهای عربی و دو دستگی در محور قطر (اخوان المسلمین) و عربستان اگرچه پس از نشست العلای عربستان کمتر شده است ولی همچنان مانعی بزرگ بر سر راه شکل‌گیری یک ائتلاف فراگیر است. از طرفی، ریاض و تل آویو با وجود آن که مراودات پشت‌پرده و محرمانه فی مابین را گسترش داده‌اند و روابطشان را با یکدیگر (غیر رسمی) عادی کرده‌اند، عربستان هنوز به طور رسمی از سازش با اسرائیل سخن نگفته است. قرارگیری در یک ائتلاف مشترک نظامی با کارکردهای وسیع، پیش از برداشته شدن این مانع بعید به نظر می‌رسد. علاوه بر این، اگرچه مصر، اردن، امارات و بحرین در قالب کمپ دیوید و پیمان ابراهیم، معاهده صلح با اسرائیل را امضا و روابط دیپلماتیک برقرار کرده‌اند اما هنوز هیچ ائتلاف نظامی رسمی تشکیل نداده و در برنامه‌های همکاری نظامی شرکت نکرده‌اند. با وجود این اختلاف ها، یکی از انگیزه های جدی ایجاد این  ائتلاف  متاثر از سیاست کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه است که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما (سیاست نگاه به شرق) و دونالد ترامپ دنبال می شد. به عبارتی  اسرائیل و کشورهای عرب   خاورمیانه  به دنبال  تشکیل هرچه سریع تر یک ائتلاف فراگیر عبری-عربی  هستند تا به اصطلاح خلاء حضور آمریکا  را در مقابل آن چه تهدید ایران می خوانند، پر کنند. ائتلافی که برای تشکیل شدن ابتدا نیاز به اتحاد کشورهای عربی و کنار گذاشتن دشمنی داخلی میان خود آن ها دارد. مصر که زمانی با قرارداد کمپ دیوید به به میانجی دولت های عربی و اسرائیل  تبدیل شده بود، جایگاه خود را از دست داده و قدرت و نفوذ اعراب خلیج فارس، امارات متحده عربی و عربستان سعودی را برنمی تابد و همچنان سودای آقایی جهان عرب را در سر دارد. قطر برای سال ها در تحریم اقتصادی و تجاری ائتلافی به رهبری عربستان بوده است. عمان هرچند در سال های گذشته با تهران و اسرائیل رابطه داشته اما با پیگیری سیاست بی طرفی، هیچ گاه درگیر این تقابل نشده است. عراق پس از سقوط صدام ارتباطی تنگاتنگ  با  ایران دارد و لبنان با حضور بازیگر موثری به نام حزب ا... که از حمایت گسترده مردمی نیز برخوردار است، راهی  برای حضور در ائتلاف گسترده ناتوی خاورمیانه ای ندارند. بماند که سوریه  در یک دهه گذشته و پس از بهار عربی، حضور شاخه های متعدد گروه های نیابتی تروریستی را در کشورش تجربه کرده  و از هم اکنون مشخص است که در این ائتلاف احتمالی حضور نخواهد داشت . بخشی مهمی  از روند تشکیل این ائتلاف  مبتنی بر فعال تر کردن همان پروژه قدیمی«ایران هراسی » برای جلب نظر برخی کشورهای منطقه به منظور حضور دراین ائتلاف است و بدیهی است اگرچه تشکیل این ائتلاف با توجه به تجربه های قبلی  این کشورها و همچنین  چالش های پرشمار موجود بر سر راه آن  با اما و اگرهای زیادی روبه رو خواهد بود اما نباید  به طور کل از تحولات مربوط به آن غافل شد بلکه در کنار چالش های داخلی  اعضای احتمالی  این ائتلاف که در بالا برشمرده شد، دستگاه دیپلماسی  نیز باید با رصد دقیق  تحولات مربوط، در مسیر خنثی کردن آن گام بردارد.