عراق و اما و اگرهای پس از انتخابات

حیدر سهیلی اصفهانی کارشناس مسائل بین‌الملل استعفاي دسته جمعي نمايندگان جريان صدري از مجلس ملي عراق، حرکت دراماتيکي بود که نشان مي‌داد اين جريان، قواعد بازي را در عراق خوب مي‌داند. مقتدي صدر، به هيچ وجه مايل نبود که پشت لواي شخصيتي مثل جعفر صدر، با نسبت خانوادگي نزديک، اداره عراق را به دست گيرد. چون خوب مي‌داند برخلاف شعارهاي هوادارانش، اوضاع عراق، به شکلي نيست که بتوان با چند حرکت متهورانه سر و ساماني بيابد. گزينه دلخواه صدر، مصطفي الکاظمي، نخست وزير کنوني بوده و هست. براي کاظمي، نخست وزير دولت انتقالي عراق، از آغازين روز فعاليتش در اين کسوت، يکي از راهبردهاي اداره امور کشور، بهبود روابط ايران و عربستان سعودي بوده و هست. گزينه بهبود روابط، در صورت عملي شدن، به او اجازه مي‌دهد تا بسياري از مشکلات موجود عراق را در پايتخت‌هاي اين دو کشور حل و فصل کند. براي صدر هم که داشتن روابط شايسته با ايران و عراق، به آزادي تحرکش خواهد انجاميد، اين گزينه جذاب است. لذا نوعي اتحاد طبيعي ميان دو جريان صدر و شخص کاظمي برقرار شده است که صدري‌ها، حتي با وجود خروج فيزيکي از راس هرم قدرت، مي‌توانند اميدوار به اجراي اهدافشان باشند، آن هم بدون پرداخت هزينه سنگين پوشيدن رداي قدرت، در چنين شرايطي! اکنون کاظمي به چهارراهي تبديل شده است که همة قواي سياسي، به نحوي در آنجا به تلاقي مي‌رسند. جريان سني، وجود اين چهره معروف به ميانه‌روي و غربگرايي را به سود خود مي‌داند. کردهاي حزب دموکرات، وجود او را ترجيح مي‌دهند. با اين حال، براي شماري از بازيگرانِ جريان شيعي، دغدغه‌هاي ديگري، به نوعي اولويت يافته است. از جمله اين چهره‌ها، نوري المالکي، نخست وزير ادوار گذشتة عراق است که سقوط موصل به دست داعش را در کارنامة سياسي خود دارد. آيا عرصه در برابر نوري المالکي براي ايفاي نقش باز است، يا ادوار نسبتا طولاني نخست وزيري‌اش، او را از بصيرت درک شرايط موجود برخوردار کرده است، تا او هم به نقش مصطفي الکاظمي تن دهد؟ نوري المالکي طرفداران زيادي ندارد. همان طور که فشار براي نخست وزيري جعفر صدر، به معني علاقة همة پيشنهادکنندگان به جريان صدري نبود، پيش انداختن مالکي براي ورود به آوردگاه کاظمي، نشانة علاقه به او نيست. اين روزها عاقلان، گوشه‌اي مي‌نشينند و در چنين شرايط دشواري، وارد گود رقابت نمي‌شوند. از دوران هجوم به نقطة سبز بغداد و تصرف مجلس ملي، دير زماني نمي‌گذرد. گاهي ضرب‌الاجل‌ جريان صدري به نخست وزير براي حل مشکل ريشه‌اي و زمان‌بر برق کشور، به يک ماه هم نمي‌رسيد. پس اين استعفاي دراماتيک دسته جمعي، به معني خروج از عرصة رقابت سياسي نيست، بلکه به معني ورود به عرصه، از مسيري است که جريان صدر، نشاني‌اش را بهتر از ديگران مي‌داند. کاظمي، اين روزها نقش پليس سر چهارراه را دارد تا از برخورد جريان‌هاي سياسي با هم جلوگيري کند، وگرنه معجزه بهبود سريع روابط تهران و رياض، ساختن نيروگاه‌هاي متعدد براي تمام وقت کردن برق نيمه تعطيل کشور و ايجاد فرصت‌هاي شغلي به منظور کاهش چشمگير بيکاري و هزاران اما و اگر ديگر، فقط از فرشتة مهربان و چوب جادويي‌اش برمي‌آيد.