محيط بانان در خطر هستند

عبدالصمد خرمشاهی
اگر نگاهي به بودجه سازمان محيط زيست بيندازيم، مي‌فهميم كه كلا به اندازه تامين ماشين‌آلات و حقوق محيط‌بان نيست. مشكل اين است كه قانون داريم، اما حمايت از اين افراد نداريم. آنها در جايي گرفتارند كه اولا تا بخواهيد شكارچيان غيرمجاز فراوان است. به خاطر گذرگاه بودن كاروان‌هاي قاچاق، ‌منطقه پر است از انواع و اقسام اسلحه. در آنجا به راحتي مي‌توانيد حتي تيربار هم بگيريد، نيازي به اسلحه شكاري نيست. حال در اين منطقه با اين مختصات، ‌4 تا محيط‌بان با ابتدايي‌ترين وسايل را مي‌گذارند، چطور توقع داريد جلوي اين مجموعه‌ها بايستند؟ لطفا دنبال قانون نگرديد، دنبال اجراي خلأ حمايتي بگرديد، دنبال به روز كردن وسايل و تجهيزات‌شان باشيد. مگر تعداد زيادي از محيط‌بان به خاطر درگيري با شكارچيان غيرمجاز حكم اعدام برايش صادر نشد؟. اگر اتفاقات برعكس بود و در درگيري كه شكارچيان غيرمجاز با ورود به منطقه حفاظت شده ايجاد كرده بودند، ‌توسط محيط‌بانان كشته مي‌شدند، ‌قطعا حكم اعدام براي محيط‌بانان صادر مي‌شد. اين افراد ضابط‌اند، حق استفاده از اسلحه‌شان را دارند، اما تناسبي بين اسلحه اينها و آنها نبوده. ما در قانون نحوه به كار‌گيري سلاح، داريم كه در چه شرايطي مي‌شود شليك كرد. اين قانون براي پليس امنيتي، نظامي و انتظامي هم صدق مي‌كند، اما تناسبي بين اين دو مساله نيست، ‌قانون به‌كارگيري اسلحه و عدم حمايت از آنها. در قانون آمده كه اول بايد ايست بدهند، بعد تير هوايي شليك كنند و بعد كمر به پايين را نشانه بگيرند. اما وقتي يك محيط بان با تكيه بر همان قانون هم، از سلاح استفاده كرد، كجا حمايتش كرديم؟ محيط‌بان‌ها كه وسط شهر كنار بيمارستان‌ها با متخلفان درگير نمي‌شوند، آنها وسط جنگل و بيابان درگير مي‌شوند و ساعت‌ها طول مي‌كشد نيروي امدادي برسد، اگر به پاي متخلف هم شليك كرده باشند طرف مي‌ميرد.
سازمان محيط زيست به راحتي دارد مي‌گويد من اعتبار ندارم. اعتبار نداشتن سازمان از يك طرف براي تجهيز يا زياد كردن محيط‌بانان، حمايت نكردن از محيط بانان از سوي ديگر، ‌باعث مي‌شود به راحتي شاهد از بين رفتن نيروي انساني مفيدمان باشيم.
حقوقدان