اراده‌اي براي احياي برجام وجود ندارد

فريدون مجلسي
امروز ديگر شکي وجود ندارد که يکي از علت‌هاي سفر رئيس‌جمهوري آمريکا به منطقه خاورميانه، تعامل با اين کشورها در راستاي افزايش توليد نفت و انرژي است، زيرا غرب در شرايط سختي در حوزه انرژي قرار گرفته است. جو بايدن در اين سفر در مقابل مي‌خواهد به کشورهاي عربي اطمينان خاطر دهد که آمريکا در کنار آن‌ها قرار دارد و در مقابل ايران متحد خواهند بود. در مقطعي از زمان قرار گرفته‌ايم که روسيه به‌واسطه جنگ اوکراين تحريم شده و قصد دارد به‌واسطه قدرت انرژي که دارد غرب را تحت فشار قرار دهد. در چنين وضعيتي بايدن با آمدن به خاورميانه قصد دارد تا در مقابل اين تهديدات روسيه يک اتحاد انرژي ايجاد کند و امنيت آمريکا و اروپا را در حوزه انرژي تامين کند. امروز نفت و گاز کشورهاي عربي مي‌تواند غرب را نجات دهد و مشخصا بايدن براي کسب اين منباع کشورهاي عربي، به آن‌ها دلگرمي‌خواهد داد که پيماني مستحکم ميان آن‌ها وجود دارد. اين مسئله براي جو بايدن بسيار مهم است؛ زيرا جنگ اوکراين سبب شده تا گراني به کشورهاي غربي نيز برسد و مشکلات دولت‌ها بيشتر شود. اين اتفاق در برهه‌اي از زمان رقم خورد که تقريبا ديگر اراده‌اي براي احياي برجام وجود ندارد و اميدي براي به توافق رسيدن ميان ايران و آمريکا وجود ندارد. همين امر سبب شده تا کشورهاي عربي نيز نتوانند به صورت کامل و جامع با ايران تنش زدايي داشته باشند و نياز دارند تا آمريکا در کنار آن‌ها حضور داشته باشد و بايدن با آمدن به منطقه اين دلگرمي را به سران کشورهاي عربي خواهد داد. ديگر به نظر مي‌رسد که مذاکرات براي رسيدن به نتيجه نيست و ايران قصد دارد تا موضع خود را صرفا در کنار روسيه مستحکم کند؛ زيرا حتي چين نيز صرفا به فکر توسعه اقتصادي و تجاري خود است، وارد جنگ جديدي نخواهد شد. چين صرفا به دنبال تحکيم موقعيت اقتصادي و تجاري خود است و در اين مسير خود را پايبند به هيچ کشوري نخواهد کرد و هر کشوري که انرژي را ارزان‌تر به آن ها بفروشد، با آن کشور تعامل خواهد داشت. به همين علت مي‌توان گفت که چين هزينه‌اي براي رفع تحريم‌ها عليه ايران پرداخت نخواهد کرد و روسيه نيز با وجود اين که ايران قصد دارد در کنار آن‌ها بايستد، گامي در اين عرصه برنخواهد داشت. روسيه به شدت در اوکراين گرفتار شده است و عملا متحد بزرگ ديگري ندارد و به علت تنگناهايي که در آن قرار دارد، عملا نمي‌تواند نقش آفريني مؤثري در عرصه بين‌الملل داشته باشد. در چنين وضعي، اين ايران است که شرايط سخت‌تري را تجربه خواهد کرد؛ زيرا اساس چه قبل از سفر بايدن به منطقه و چه پس از آن اراده‌اي براي احياي برجام و خروج از ذيل تحريم‌ها وجود نداشته است. آمريکا، به اين نتيجه رسيده که با احترام متقابل به برخي کشورها و کم کردن دخالت‌‌ها و فشار بر اين کشور، مي‌تواند آن‌ها را به‌گونه‌‌اي ديگر و در کنار خود و زير چتر اقتصادي و سياسي ‌اش کنترل کند و منافع‌ خود را در راستاي آرام کردن اين روابط تامين کند. در شرايط فعلي، بحث اعطاي مجوز فروش نفت از سوي آمريکا به ونزوئلا از سوي واشنگتن به صورت محسوس تاييد شده که همين مسئله به نوعي يک آورده اقتصادي براي ونزوئلا خواهد داشت که تا همين چند هفته پيش يک بحران جدي اقتصادي را تجربه مي‌‌کرد. در دوران اوباما شاهد بوديم او به نيم‌قرن دشمني کوبا و آمريکا پايان داد و حالا احتمال دارد همين سناريو براي ونزوئلا هم تکرار شود. بايد توجه داشت که روسيه در شرايط کنوني از تحريم‌هاي غرب به شدت رنج مي‌برد و در اين ميان تمام توان و تمرکز خود را بر پرونده اوکراين متمرکز کرده است. به همين دليل نمي‌تواند وارد يک مجادله جديد شود. لذا به نظر مي‌رسد که نياز آمريکا به منابع عظيم انرژي ونزوئلا در شرايط کنوني و همچنين نياز کاراکاس و رئيس جمهوري ونزوئلا به درآمدهاي نفتي و بهبود شرايط اقتصادي باعث شده تا روابط ميان دو طرف از تقابل تمام قد به مصالحه نسبي برسد و بايد منتظر تحولات مثبت آينده باشيم درحالي که ايران هنوز خود را گرفتار مسائل حاشيه‌اي مي‌کند.
*ديپلمات پيشين