اخبار ویژه

    گاردین: بایدن رئیس‌جمهوری است که تدریجا روی پاهای خود می‌میرد بایدن و تیم‌ او از اینکه عربستان بتواند عرضه نفت به بازار‌های جهانی را افزایش دهد نا امید شدند اما ملاقات بایدن با قاتل خاشقجی ناامید شدند، نشانه‌ای از ضعف رئیس‌جمهوری است که آرام آرام روی پا‌های خود می‌‌میرد. این ارزیابی را «سایمون تیسدال» از مدیران روزنامه گاردین مطرح کرده و نوشت: ملاقات جو بایدن با کسی که او را قاتل می‌داند تنها باعث شد رئیس‌جمهور آمریکا، ضعیف‌تر از پیش به نظر برسد. بایدن با کسی دیدار داشت که هم خود بایدن و بسیاری دیگر در جهان، او را آدمکش می‌دانند. این نشانه‌ ضعف رئیس‌جمهوری آمریکاست که آرام آرام روی پا‌های خود می‌‌میرد.شاید رئیس‌جمهور متزلزل آمریکا فکر می‌کرد این کار را به خاطر کشورش انجام می‌دهد. با این وجود، بسیاری در کشورش از این که او با مردی ملاقات کرده که پس از قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار، در سال ۲۰۱۸ میلادی از وی  به عنوان یک یاغی یاد کرده بود، ناامید خواهند شد. بایدن احتمالا تصور می‌‌کند این همه چرخش‌ بزرگ بتواند به احیای رابطه آمریکا و عربستان کمک کند، ایرانی‌ها را بترساند و افزایش قیمت انرژی را مهار کند: جنایت عربستان را پمپاژ و وحشت در صف‌های پمپ بنزین را مهار کنید.برای بایدن، نفت بر حقوق بشر غلبه کرد اما او و تیمش ناامید شدند چراکه محمد بن سلمان آشکار ساخته بودند که هیچ افزایشی در تولید نفت در کار نخواهد بود. پس بایدن به چه چیزی فکر می‌کند؟ شاید او اصلا به وضوح فکر نمی‌کند. زمانی که محبوبیت رئیس‌جمهور به ۳۳ درصد کاهش می‌یابد و اکثر دموکرات‌ها می‌گویند که او برای نامزدی مجدد خیلی پیر شده و زمانی که افزایش تورم رای‌دهندگان را دیوانه به آغوش مخالفان سوق می‌دهد، ذهن هر فردی از جمله بایدن به سوی گیج شدن کشیده می‌شود. بایدن نه تجسم یک قرن جدید آمریکایی، بلکه ضعف جدید آمریکایی است. در کشورهای عربی خاورمیانه، زمانی که رئیس‌جمهوری از آمریکا تماس تلفنی می‌گرفت، توجه رهبران منطقه جلب می‌شد اما حالا همان مقامات در پاسخ‌ دادن معطل می‌کند و مایل به تماس تلفنی با روسیه وچین هستند. بایدن به دیدار محمود عباس رئیس‌تشکیلات خودگردان فلسطینی رفت؛ مقام دیگری که دوره‌اش سپری شده است. بایدن در این ملاقات گفت: حتی پس از این همه سال رنج وغم، فلسطین مستقل ایده بزرگی است و هنوز زمان تحقق آن فرا نرسیده است. بایدن ۷۹ساله صرفا برای ابراز همدلی با پدربزرگ یعنی «محمود عباس» ۸۷ساله گفت: «مردم فلسطین اکنون آسیب می‌بینند. ما می‌توانیم‌اندوه و ناامیدی شما را در ایالات متحده احساس کنیم. ما می‌توانیم آن را احساس کنیم». واقعا؟ خدای من! بایدن گفت: فلسطینی‌ها باید منتظر بمانند تا «افق سیاسی خود را ببینند». آیا منظور او سرزمین موعود بود؟ خیر. او طعنه‌ای به بریتانیایی‌ها زد. به گفته جو، روشی که اسرائیلی‌ها فلسطینیان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند درست مانند روشی است که بریتانیایی‌ها کاتولیک‌های ایرلندی از جمله خانواده‌اش را برای بیش از ۴۰۰ سال تحت آزار و اذیت قرار دادند. این چیزی نیست که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر سابق و احتمالا آینده اسرائیل و ترامپ مزاحم و آزاردهنده بخواهند بشنوند. با این وجود، باید توجه کرد که اگرچه بایدن طاقت این را نداشت که در جده به چشمان محمد بن سلمان نگاه کند، اما با رضایت و شادمانی با نتانیاهو دست داد.   عربستان با میزبانی اسرائیل تبدیل به سیبل ایران خواهد شد یک ‌اندیشکده آمریکایی تاکید کرد: در حال حاضر، ایران از فشار بر کشورهایی مانند عربستان و امارات کاسته، چون سرگرم مذاکره با آنهاست. اما اگر آنها پیوندهای نظامی بیشتری را با اسرائیل به پیش برند، دوباره خود را با این ریسک روبه‌رو خواهند دید که هدف توانمندی‌های قابل ملاحظه موشکی یا پهپادی ایران قرار گیرند. نشریه «ریسپانسیبل استیت کرفت» وابسته به ‌اندیشکده کوئینسی در تحلیل خود آورده است: تندروهای ضدایران در واشنگتن‌، میل بی‌پایانی برای جنگ‌افروزی علیه ایران دارند. همچنان که در نوشته اخیر رئول مارک گرشت مامور سابق سیا و عضو ارشد بنیاد دفاع از دموکراسی با عنوان «لحظه اسرائیلی» دیده می‌شود. او تلاش دارد همان تصویر کلیشه‌ای را از ایران ارائه دهد که یک رژیم توسعه‌طلب بر آن حاکم است که هیچ مصالحه‌ای با آن ممکن نیست. خط تازه این است که آمریکا در مقابله با ایران، دیگر قابل اتکا و اعتماد نیست چرا که در حال چرخش از منطقه به سمت آسیاست. بنابراین اسرائیل در موقعیت خاصی قرار گرفته تا مسئولیت هژمونیک منطقه‌ای واشنگتن را به عهده گیرد و متحدان تازه عرب اسرائیل هم آماده پیوستن به یک اتحاد ضدایران هستند. این مجموعه ذهنیت‌هایی است که به‌طور فزاینده‌ای توسط مقامات اسرائیل تبلیغ می‌شود. زنجیره‌ای از اقدامات دیپلماتیک همچون «عادی‌‌سازی» با شماری از کشورهای عربی در چارچوب توافق‌های ابراهیم موجب شد تا نخست‌وزیر پیشین، نفتالی بنت، بگوید که اسرائیل دیگر نیابتی‌های ایران را نمی‌زند بلکه به‌دنبال کوبیدنِ سر «هشت پا»، یعنی خود ایران، می‌رود. از تمایل بنت به نمایش داخلی در اسرائیل که بگذریم، این ذهنیت‌ها اگر محدود نشود، می‌تواند به آسانی از کنترل خارج شده و آمریکا را به یک باتلاق پرهزینه بکشاند. بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، با چنگ و دندان علیه توافق 2015 جنگید و به ابزار دونالد ترامپ در خروج از برجام تبدیل شد. اکنون هم گِرِشت، همان کلیشه آشنا را پیش می‌کشد. اگر دولت کنونی در تهران، چنین گفت‌وگویی را رد می‌کند، به‌دلیل تجربه خروج دونالد ترامپ از توافق و فشار حداکثری اوست؛ سیاستی که بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، برای آن لابی پرحرارتی داشت. ایران از توانایی‌های قابل توجهی برای تلافی برخوردار است؛ چه مستقیم چه از طریق نیابتی‌ها. ایران در حال برساختن یک «کمربند بازدارندگی» علیه حضور اسرائیل در کشورهای منطقه مثل عربستان و امارات است. در حال حاضر، ایران از فشار بر این کشورها دست برداشته چرا که سرگرم گفت‌وگو با این کشورهاست که تا به اینجا هم سازنده بوده است. با این‌ حال، اگر آنها پیوندهای نظامی بیشتری را با اسرائیل به پیش برند، مثلا توافق‌های دفاع هوایی با اسرائیل امضا کنند، یا امارات و بحرین زیرساخت‌های نظامی یا اطلاعاتی اسرائیل را میزبان شوند، دوباره خود را با این ریسک روبه‌رو خواهند دید که هدف توانمندی‌های چشمگیر موشکی یا پهپادی ایران قرار گیرند. گذشته از اهرم تا به اینجا استفاده نشده ایران علیه اسرائیل، یعنی زرادخانه موشکی حزب‌الله که در مرز شمالی اسرائیل انباشت شده، با چرخش روسیه به سمت جنگ اوکراین، شاید اتکای مسکو به تهران برای سرپا نگهداشتن بشار اسد، بیشتر شود تا جایی که تدابیر توافق شده با اسرائیل در سوریه را در سایه قرار دهد؛ تدابیری که به اسرائیل امکان می‌داد با دست باز به اهداف ایران در سوریه حمله کند. هرگونه نقش‌آفرینی آمریکا در چنین اتحادی علیه ایران، ناگزیر ایالات متحده را به یک هدف تبدیل می‌کند. مشکل بتوان درک کرد که چگونه آمریکا با فرو رفتن بیشتر در باتلاق خاورمیانه، می‌خواهد به منافع خود کمک کند آن هم در زمانی که به شدت نیازمند تمرکز بر تهدیدهای امنیتی بزرگ‌تر است. جو بایدن باید این نکته را روشن سازد که واشنگتن علاقه‌ای ندارد که بخشی از هرگونه جنگی با ایران باشد و آنها را از روی آوردن به هرگونه اقدام غیرمسئولانه و بی‌پروایی بازدارد.   پشیمانی و عقب‌نشینی اروپا از تحریم‌های روسیه «کشورهای اروپایی در زمینه تحریم روسیه متزلزل شده‌اند و صدای مخالفت با تحریم‌ها در برخی از کشورهای اروپایی، بیش از قبل شنیده می‌شود». در حالی که نشریات غربگرا تا چندی قبل القا می‌کردند روسیه در مقابل تحریم‌های غرب از پا در می‌آید، روزنامه اعتماد تزلزل اروپا درباره تحریم‌های روسیه را منطقی توصیف کرده و نوشت:  مهم‌ترین مساله ای که پس از رونمایی از پیش نویس بسته تحریمی جدید اتحادیه اروپا علیه روسیه جلب نظر می‌کند، تحریم‌هایی نیست که علیه روسیه اعمال شده، بلکه تحریم‌هایی است که اتحادیه اروپا ترجیح داده علیه روسیه استفاده نکند. در پیش نویس این بسته جدید محدودیتی برای واردات گاز طبیعی از روسیه وضع نشده، همچنین اثری از اعمال محدودیت های جدید برای واردات نفت از روسیه نیز دیده نمی‌شود. در این پیش نویس، کشورهای اروپایی به جای هدف قرار دادن منابع اصلی درآمدی روسیه تصمیم گرفته اند تا ممنوعیت واردات طلا را به تحریم‌های قبلی اضافه کنند و راه هایی برای «بستن گریزگاه های دور زدن تحریم» بیابند. در حالی که انتظار می‌رود این پیشنهاد -که به احتمال زیاد در طول هفته آینده تصویب خواهد شد- تاثیراتی روی اقتصاد روسیه داشته باشد، اما دامنه محدود این تحریم‌ها باعث شده تا گمانه زنی ها درخصوص اختلاف نظر میان کشورهای اروپایی پیرامون چگونگی برخورد با روسیه ولادیمیر پوتین افزایش یابد. روزنامه واشنگتن پست در این باره می‌نویسد: «به رغم اعمال شش بسته تحریمی تاکنون، اقتصاد روسیه هنوز سرپاست. این کشور میلیاردها دلار از بودجه خود را از طریق صادرات انرژی تامین می‌کند و همچنان جنگ علیه اوکراین ادامه دارد. در عین حال، جنگ سایه‌ای طولانی بر سر اقتصادهای اروپایی افکنده و رهبران اروپا با تورم فزاینده و کاهش رشد اقتصادی در داخل کشورهای‌شان مواجه هستند. بازتاب وضعیت اقتصادی اروپا را در برابری ارزش یورو و دلار می‌توان دید، مساله ای که باعث شده میل به افزایش تنش های سیاسی و اقتصادی در قاره اروپا کاهش یابد.» از طرفی، نشانه های دیگری نظیر تصویب کمک 9 میلیارد دلاری به کی‌یف و چراغ سبز اتحادیه اروپا برای تخصیص تنها یک نهم از این مبلغ به اوکراین نیز نشان می‌دهد به رغم اصرار مقام های اتحادیه اروپا به نمایش اتحاد با اوکراین، آنها بیشتر درگیر مشکلات داخلی خود هستند. اورسولافون درلاین، رییس کمیسیون اروپا روز جمعه گفت که تحریم‌های اخیر تضمین می‌کند که روسیه «بهای گزافی برای تجاوز به اوکراین خواهد پرداخت.» با این حال، تحلیلگران خاطرنشان می‌کنند روسیه همان طور که توانسته اقتصاد خود را با تحریم‌های قبلی اتحادیه سازگار کند، با توجه به محدود بودن دامنه تحریم‌های جدید باز هم موفق به این کار خواهد شد. اتحادیه اروپا در سال 2021 بیش از 40درصد از گاز طبیعی و بیش از 25درصد از نفت مورد نیاز خود را از طریق روسیه تامین می‌کرد. این مساله باعث می‌شود اروپایی ها کار سختی برای استقلال یافتن از گاز روسیه پیش روی خود داشته باشند. در کنار این مساله، ایالات متحده می‌کوشد با استفاده از فرصت به وجود آمده فعلی، اروپا را بیش از گذشته به خود وابسته کند. در چنین شرایطی، صدای مخالفت بعضی کشورها با تحریم‌ها بلندتر از قبل شده است. نخست وزیر مجارستان با اشتباه خواندن تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه مسکو، این نهاد را به لغو تحریم‌ها فراخواند. خبرگزاری فرانسه گزارش داد، ویکتور اوربان تحریم‌ها علیه روسیه را «شلیک اتحادیه اروپا به ریه خود» خواند و این نهاد را به اصلاح سیاست خود در این باره فراخواند. او گفت: در ابتدا فکر می‌کردم فقط به پای خودمان شلیک کرده ایم، اما اقتصاد اروپا به ریه خود شلیک کرده و خفه شده است. تحریم‌های روسیه ما را بیشتر مجازات می‌کند. بروکسل معتقد بود که با سیاست تحریم، روس ها را جریمه می‌کند، اما بیشتر ما را تنبیه کرد. مجارستان که 65 درصد نفت و 80درصد گاز مورد نیاز خود را از طریق واردات تامین می‌کند. براساس آمارهای موجود، روسیه سود زیادی نیز از افزایش قیمت انرژی کسب کرده است. مرکز تحقیقات انرژی و هوای پاک در هلسینکی گزارش داده است که از زمان آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین در فوریه 2022، مسکو بیش از 100 میلیارد دلار از محل صادرات انرژی سود کسب کرده که دست کم 60درصد این مبلغ را کشورهای عضو اتحادیه اروپا پرداخته‌اند. کارشناسان معتقدند برخلاف ایالات متحده که تجارت گسترده ای با روسیه ندارد و در تامین انرژی مورد نیاز خود به روسیه وابسته نیست، اروپایی ها آسیب پذیری زیادی در این حوزه دارند و تعلل و تزلزل آنها در اعمال تحریم، منطقی به نظر می‌رسد.   ایل جورناله: بایدن گرفتار‌تر از آن است که به متحدان آمریکا فکر کند یک روزنامه ایتالیایی عدم محبوبیت بایدن و بی‌اعتمادی فراگیر نسبت به او، بر سر سفر اخیر او به خاورمیانه سنگینی می‌کند. روزنامه ایل جورناله درباره سفر بایدن به فلسطین اشغالی و عربستان می‌نویسد: سفر رئیس‌جمهور آمریکا به خاورمیانه، یکی از پیچیده‌ترین سفرهای مقامات دولت آمریکا محسوب می‌شود. بایدن با این تلقی سفر کرد که تصویر منفی حاصل از خروج آمریکا از خاورمیانه را به هم زده و سه چالش داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی را مهار کند. او در صحنه داخلی آمریکا، در معرض حمایت حداقلی و انتقادات گسترده رسانه‌ها و سیاسیون قرار دارد. تورم و قیمت سوخت به شکل خطرناکی افزایش یافته و موجب شده تا شاخص محبوبیت وی در نظرسنجی‌ها به حدود 33 درصد برسد. این کاهش محبوبیت در آستانه انتخابات میاندوره‌ای کنگره موجب هراس بایدن و حزب دموکرات و حامیان آنها می‌شود. در این انتقاد شدید روزنامه همسو (واشنگتن پست) علیه سفر بایدن به عربستان مزید بر علت شده که بایدن را درزمینه ماجرای قتل جمال خاشقجی و ملاقات با بن سلمان مسئول این جنایت، مورد انتقاد قرار داد. واشنگتن پست از بایدن انتقاد کرده بود که مواضعش در کمپین‌های انتخاباتی را عوض کرده است. این تغییر موضع، مورد انتقاد خیلی‌ها  قرار گرفته است. در عین حال دیدار بایدن از اسرائیل از اهمیت خاصی برخوردار بود، آن هم در مرحله‌ای بحرانی در پرونده هسته‌ای ایران که بسیار مورد توجه اسرائیل است. مذاکرات با ایران بر سر بازگشت به توافق هسته‌ای به کندی پیش می‌رود و لاپید نخست‌وزیر موقت اسرائیل که با بایدن دیدار کرد هنوز نمی‌داند که در صورت شکست مذاکرات برجام، آمریکا تا کجا حاضر است پیش برود. ناظران محافظه‌کار می‌گویند آمریکا باید قاطعیت بیشتری نسبت به نشان دهد تا خوشایند اسرائیل و کشورهای عربی باشد که نگران ایران هستند. اما به نظر می‌رسد که بایدن به این موضوع چندان اهمیتی نمی‌دهد، چرا که هدف اصلی او دستیابی به توافقی درخصوص دفاع هوایی دوجانبه میان اسرائیل و کشورهای عربی است که در توافق ابراهیم عضویت دارند با این امید که سعودی‌ها نیز به این پیمان  بپیوندند و نیز به تدریج دولت یهود را به رسمیت بشناسند.