اخبار ویژه

  رئيسی از نابودی ذخایر ارزی بگوید یا وام‌های بی‌بازگشت در دولت روحانی؟!
روزنامه اصلاح‌طلب با انتقاد از سخنان طلبکارانه حسن روحانی تصریح کرد: آقای رئيسی باید از کدام واقعیات بگوید؛ غارت ارزهای 4200 تومانی یا وام‌های بی‌برگشت و واردات غیرواقعی و صرفا کاغذی؟!
آفتاب یزد در یادداشتی می‌نویسد: چند وقتی است که بعضی از وزرای دولت قبل و مخصوصا جناب همتی زبان به شکوه گشوده و انگشت بر مصایب موروثی نهاده و در میدان خالی، حریف می‌طلبد. مدیران فعلی نیز بر اثر گرفتاری‌های انبوه روزمره و یا بر عدم تداوم مباحثه در این‌گونه موارد سکوت اختیار کرده‌اند. در میان ایـن گفت‌وگوهای توئیتـری، فیسبوکی و رسانه‌ای، ناگهان آقای روحانی به سخن درآمده و از رئیس‌جمهور مستقر خواسته که «حقایق را به مردم بگویـد و ایضا فرموده‌اند که خزانه پر از میلیاردها دلار و ریال را تحویل دولت رئیسی داده‌اند. نمی‌دانم جناب رئیسی وقت و حوصلـه مطالعـه روزنامـه را دارند یا نه؟ گمان نمی‌کنم انبوه مشکلاتی چون خشـک شـدن دریاچه ارومیه و قرار گرفتن ۱۴میلیون انسان در معرض خطر تنفس غبار خطرناک نمک و همچنین باغـات و مزارع این مناطق که معلوم نیست چه بلایایی در انتظارشـان نشسته‌، بیکاری هزاران نفر در استان طلاخیز خوزستان، کم‌آبی مناطق کشاورزی اصفهان‌، مهاجرت نخبگان در قالب شرکت‌های دانش‌بنیان، مشکلات نفس‌گیر بازنشستگان زحمتکش و... اجازه چنین کاری را به ایشان بدهد.
جنـاب روحانی به رئیس‌جمهور فعلی اصرار کرده‌اند که «واقعیت‌ها را به مـردم بگویید» کدام واقعیت؟ غـارت ارزهای ۴۲۰۰ تومانی در حلقه‌های رانتی یا وام‌های بی‌برگشت میلیارد دلاری وریالی واردات خیالی روی کاغـذ و وام‌های کلان برای این‌گونه واردات فضایی و ده‌ها وصدها قلم از رفتارهای خلاف قانون از واردات میلیاردی داروی «رمدسیویر» که موجب مرگ عمدی هزاران نفر از هموطنان شـده و هنوز باید دستگاه قضا بر این خطای علمی و عمدی ورود کند! ظاهرا با جلو رفتن زمان و این‌گونه امور بیم می‌رود که دولتمردان فعلی (درباره عملکرد دولت سابق) مورد بازخواست قرار گیرند».


یادآور می‌شود فقط در یک قلم موضوع واگذاری بی‌حساب و کتاب ارز 4200 تومانی، بالغ بر 60 میلیارد دلار ارز از ذخایر کمیاب ارزی در سه چهار سال آخر دولت روحانی واگذار شد که خروجی آن، تولید رانت 1200 هزار میلیارد تومانی برای رانت‌خواران و تورم بر سر سفره مردم بود. ناامیدی رئیس MI6 انگلیس از احیای برجام و مهار دوباره ایران
رئیس سرویس جاسوسی انگلیس می‌گوید: تردید دارد که ایران، قصدی برای بازگشت به برجام داشته‌ باشد.
ریچارد مور در جریان همایش امنیتی اسپن در کلرادوی آمریکا گفت: فکر نمی‌کنم که رهبر جمهوری اسلامی ایران دنبال توافق باشد. در عین حال ایرانی‌ها نمی‌خواهند به مذاکرات پایان دهند، بلکه می‌خواهند مذاکرات همچنان ادامه‌دار باشد.
وی دستیابی به توافق درباره احیای برجام را بهترین ابزار برای محدود کردن برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی خواند، اما گفت: متقاعد نشده‌ام که به این نقطه خواهیم رسید. بعید است که آن توافق احیا شود و فکر نمی‌کنم طرف‌های شرکت‌کننده در مذاکرات بتوانند توافق هسته‌ای را احیا کنند.
ریچارد مور، رئیس MI6، می‌گوید: من فکر می‌کنم که توافق کاملا روی میز است‌ و قدرت‌های اروپایی و دولت آمریکا، اینجا همگی در این مورد صحبت می‌کنند. من فکر نمی‌کنم که چین و روسیه، مانع این توافق شوند، اما فکر هم نمی‌کنم که ایران هم خواهان این توافق است.
رئیس ام‌آی۶ همچنین اعلام کرد که تلاش‌های اطلاعاتی انگلیس در حال حاضر بیشتر از هر کشوری بر روی چین تمرکز دارد. او گفت: رئیس‌جمهور چین باید درک کند که هرگونه اشتباه در حساب و کتاب که باعث حمله به تایوان شود، منجر به پیامد‌های وخیم خواهد شد.
مور ادامه داد: هنوز زود است که بدانیم آیا چین از ماجراجویی پوتین در اوکراین عبرت گرفته است یا خیر.
اظهارات مور درباره عدم احتمال برجام به شکل سابق، درک و دریافت درستی است چرا که هم عبرت‌های برجام در زمینه کلاهبرداری آمریکا و اروپا و ایراد خسارت به ایران همچنان تازه است و هم این که در ایران، دولت و مجلس انقلابی سر کار هستند که اجازه نمی‌دهند خسارت‌های هنگفت برجام تکرار شود.
یادآور می‌شود رئیس وقت سرویس جاسوسی انگلیس، مهر 1394، از انگیزه واقعی غرب در انعقاد برجام رونمایی کرده و به شبکه CNN گفته بود؛ «برجام ظرف 15 سال آینده ایران را به کشوری میانه‌‌رو تبدیل خواهد کرد. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از پایه‌های انقلابی به کشوری نُرمال‌‌تر قرار دارد. اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. دیدگاه‌های متفاوتی در ایران درباره آینده این کشور وجود دارد... ما نیاز به صبر استراتژیک داریم تا به تحولات در ایران ظرف 10-15 سال برجام فرصت توسعه و تکامل بدهیم. این احتمال وجود دارد که ماهیت انقلابیگری ایران در دوره 15 ساله برجام تغییر کند و به کشوری نرمال‌تر تبدیل شود».
همچنین ریچارد ‌هاویت (تهیه‌کننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) در این‌باره گفته بود: «توافق هسته‌ای (برجام)، یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق بشر حل نشده است... ما باید دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا را در تهران افتتاح کنیم و گفت‌وگو درباره حقوق بشر در ایران را از سر بگیریم. نیروهایی در داخل ایران، در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود. اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست. ما می‌خواهیم از این اهرم استفاده کنیم و به سوی ساختار جدید امنیتی در خاورمیانه حرکت کنیم»! عکس یادگاری بایدن با دیکتاتورها مشکلات آمریکا را برطرف نکرد
رسانه‌های آمریکایی می‌گویند: سفر اخیر بایدن به خاورمیانه، برای آمریکا پرهزینه بود اما عایدی چندانی به همراه نداشت.
در این زمینه «فارین ‌پالیسی» نوشت: بایدن در هنگام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، عربستان را یک کشور منفور توصیف کرده بود و حالا شاهد تغییر رویکرد او در قبال ریاض هستیم. طبیعی است که در هر دو سوی طیف سیاسی در آمریکا، نگرانی‌هایی درباره پیامدهای سفر رئیس‌‌‌جمهور به عربستان وجود داشت. از یک‌سو، پراگرسیوها و حامیان حقوق بشر نگران بودند که رئیس‌جمهور، ارزش‌‌‌های آمریکایی را قربانی اهداف کوتاه‌مدت نظیر متقاعد کردن عربستان به بالا بردن عرضه نفت و عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل کند و از سوی دیگر، جمهوری‌خواهان و رئالیست‌ها که طرفدار رویکرد «منافع‌محور» در سیاست خارجی هستند، درباره اندک بودن دستاوردهای سفر رئیس‌‌‌جمهور به عربستان نگران بودند. این نگرانی‌ها منطقی است. سفر دوروزه بایدن به عربستان که پس از سفر به اسرائیل و سرزمین‌های اشغالی انجام شد، شامل دیدار با رهبران ۹ کشور عربی، از جمله محمد بن‌سلمان بود که بنا به تحقیقات سازمان سیا، فرمان قتل روزنامه‌نگار مخالف یعنی جمال خاشقجی را در سال ۲۰۱۸ صادر کرده بود. بایدن همچنین با رهبران مصر، عراق و اردن دیدار کرد. شرکای عرب آمریکا بدون استثنا حاکمانی مستبد با میزان پایین محبوبیت داخلی هستند و اگرچه آنها در حوزه امنیتی به واشنگتن وابسته‌اند؛ اما بسیاری از آنها از محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین اجتناب کرده‌اند و نیز به توسعه همکاری‌های اقتصادی و نظامی خود با چین ادامه می‌دهند.
نکته مهم دیگر این است که درخواست‌های آمریکا از عربستان و دیگر تولیدکنندگان نفت برای بالا بردن تولید و کاستن از فشارهای تورمی در آمریکا بی‌‌‌نتیجه بوده است؛ یعنی این کشورها اقدامی در جهت عمل به خواست آمریکا انجام نداده‌اند. در ماه‌‌‌های اخیر، همزمان با افزایش قیمت نفت و نرخ تورم در آمریکا و دیگر اقتصادهای بزرگ، بایدن بارها از اوپک خواست که بر عرضه نفت خود بیفزاید تا قیمت‌ها کاهش یابد. اما در واقعیت، مقامات عربستانی و مقامات دیگر کشورهای عضو اوپک تمایلی به بالا بردن عرضه نفت ندارند یا اساسا توانایی چنین کاری را ندارند؛ یعنی دارای مازاد ظرفیت تولید نیستند. نکته دیگر این است که اعضای اوپک، در دو سال اخیر، میزان افزایش تولید نفت خود را با روسیه و دیگر کشورها که در مجموع، اوپک‌پلاس نامیده می‌‌‌شوند، هماهنگ می‌کنند.
نشریه پولیتیکو هم در تحلیلی می‌نویسد: بایدن با سفر به خاورمیانه بر سر حیثیت خود قمار کرد اما آیا این کار منفعتی هم به همراه داشت؟!
حیثیت بایدن در مقام قهرمان حقوق بشر، ضربه شدیدی از تصور مشت او با محمد بن‌سلمان در سراسر جهان خورد.
مقامات ارشد سعودی پس از دیدار دوجانبه با همتایان آمریکایی خود گفتند که علاقه چندانی به ایجاد روابط رسمی با اسرائیل نداشته و تاکید کردند که آنچه ریاض در جده با آن موافقت کرد عمدتا در راستای منافع خودش بود. توافق مهمی برای ورود نفت بیشتر عربستان به بازار اعلام نشد و در عوض ماه‌ها به تعویق افتاد.
انرژی‌ای که بایدن برای نشان دادن حمایت خود از اسرائیل صرف کرد، اغلب به قیمت تضعیف ارزش‌ها تمام شد. بایدن برای دیدار با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، به کرانه باختری رود اردن رفت و گفت: «مردم فلسطین اکنون در رنج هستند. فقط می‌توان احساس غم، اندوه و ناامیدی را ابراز کرد». اما در آن نمایش همدلی، گفته نشد دقیقا چه کسی مسئولیت آسیب، غم و اندوه و ناامیدی ایجاد شده است. خالد انگیندی، مدیر برنامه فلسطین و اسرائيل در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی‌سی گفت: «او حتی مانند اوباما، بوش و کلینتون، یک‌بار هم به اشغال یا پایان دادن به آن اشاره نکرد.
تصور بزرگی از شیرین ابوعاقله، روزنامه‌نگار فلسطینی- آمریکایی که ایالات متحده می‌گوید به‌طور تصادفی توسط نیروهای دفاعی اسرائیل در ماه مه کشته شد، روی صندلی خالی در کنفرانس خبری بایدن- عباس نشسته بود. خانواده عاقله در زمانی که بایدن در کرانه باختری بود، درخواست ملاقات با بایدن را داشتند، اما تیم او گفتند که برنامه بسیار فشرده است.
روزنامه نیویورک‌تایمز هم در تحلیلی تاکید کرد: آمریکا محکوم شد نفوذ فزاینده چین و روسیه در خاورمیانه را مهار کند اما درباره عملی شدن این تلاش‌ها هیچ اطمینانی وجود ندارد. بایدن با سفر به عربستان از کشوری دیدن کرد که 20 سال قبل متهم به حمایت از حملات تروریست‌ها در 11 سپتامبر بود. بایدن همچنین با رئيس‌جمهور مصر ملاقات کرد که مخالفان را به شدت سرکوب کرده است. کجای این کارنامه اقتصادی افتخار دارد، آقای روحانی؟!
آقای روحانی در حالی ادعا می‌کند دولت‌ وی کارنامه مثبت و خوبی را در حوزه اقتصادی به‌جای گذاشت که عملکرد این دولت، در بسیاری از حوزه‌ها فاجعه‌بار بود.
حسن روحانی اخیرا مدعی شده بود که دولت را با ذخیره ارزی تحویل داده است. او همچنین کسری بودجه را گردن مجلس انداخته بود و حال آنکه پیش‌بینی فروش 2/3 میلیون بشکه نفت و نوشتن هزینه‌ها براساس این پیش‌بینی خیالی، توسط سازمان برنامه و بودجه وی انجام گرفت.
در همین زمینه روزنامه ایران با مرور کارنامه اقتصادی دولت روحانی نوشت: زمانی که به آمار و ارقام نگاه کنیم‌، واقعیت به گونه دیگری جلوه می‌کند؛ واقعیتی که طی ماه‌های اخیر دولتمردان و مردم آثـار آن را لمس کرده‌اند. در انتهای کار دولت دوازدهم کسری بودجه کلان اقتصاد ایران با یکی از بالاترین نرخ‌های معرفی کرده تورم تاریخ خود دست و پنجه نرم می‌کرد و از سوی دیگر متغیرهای پولی مانند نقدینگی و پایه پولی که ناشی از چاپ پول پرقدرت توسط بانک مرکزی بود‌، در وضعیت نامناسبی قرار داشت. در کنار آن تأمین مخارج دولت از محل تنخواه و استقراض از بانک مرکزی نیز مشکلات تازه‌ای برای اقتصاد ایران به وجود آورده بود که در دوره فعالیت دولت سیزدهم عوارض منفی آن به اوج رسید.
دولت رئیسی در حالی شکل گرفت که متوسط رشد اقتصادی هشت ساله دولت گذشته نزدیک به صفر بود که کمترین رقم بین دولت‌ها است. متوسط رشد اقتصادی بدون نفت هم در هشت سال گذشته فقط 1/3 درصد بود که نسبت به سایر دولت‌های قبل فاجعه است. متوسط رشد درآمد ملی کشور در هشت سال دولت گذشته منفی 1/8 درصد شده در حالی که در دولت‌های نهم و دهم مثبت 2/8 درصد بود.
همچنین گزارش رسمی بانک مرکزی نشان می‌دهد که دولت قبل‌، رکورددار بالاترین تورم در ۷۰ سال گذشته بوده است. بر اساس اطلاعات موجـود تورم متوسط دوازده ماهـه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی که در ابتدای استقرار دولت یازدهم و در پایان مردادماه سال ۱۳۹۲ معادل ۳۹ درصد بود‌، در پایان دولت دوازدهم (مرداد ۱۴۰۰) به 58/3 درصد رسید که در ۷۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده است.
دولت گذشته‌، تورم بخش تولید را دو برابر کرد. بر اساس گزارش مرکز آمار‌، تورم نقطه به نقطه تولیدکنندگان صنعتی در بهار ۱۴۰۰ به 94/7 درصد رسید که بالاترین میزان تورم بخش تولید در دو دهه اخیر است.
از سوی دیگر حسن روحانی در حالی نهاد ریاست جمهوری را ترک کرد که وضعیت فاجعه‌باری بر تجارت خارجی کشـور حـاکـم کـرده بـود. دولت سیزدهم در شرایطی شروع به‌کار کرد که نتیجه کار دولت دوازدهم نزولی شدن تراز حساب جاری کشور به رقم منفی ۷۰۹ میلیون دلار در سال ۱۳۹۹ بود. این در حالی بود که دولت یازدهم کشور را با تراز حساب جاری مثبت 26/2 میلیارد دلار تحویل گرفته بود. دولت رئیسی همچنین در حالی کشور را تحویل گرفت که تراز بازرگانی کشور در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۱ بالغ بر ۹۰ درصد کاهش یافته و از 30/9 میلیارد دلار به فقط 3/2 میلیارد دلار رسیده بود.
همچنین صادرات کالای کشور در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۱ نصف شـده و از ۹۸ میلیارد دلار به 49/8 میلیارد دلار رسیده بود.
افزایش بدهی خارجی، جهش پایه پولی و نقدینگی تورم‌ساز، سقوط سرمایه‌گذاری، رشد 639 درصدی نرخ ارز، کارنامه ناموفق در اشتغال، به جای گذاشتن 500 هزار میلیارد تومان بدهی اوراق، افزایش 540 درصدی استقراض از شبکه بانکی و تشدید شکاف طبقاتی (رساندن ضریب جینی از 365 هزارم به 400 هزارم) از دیگر نقاط عطف در کارنامه 8 ساله دولت روحانی است.