پلیس در رتبه دوم اعتماد اجتماعی کشور

گروه سیاست/ «حفظ امنیت»، همواره نزد جامعه ایرانی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران شناخته می‌شود که در آن کمتر کسی تردید دارد. در این میان نیروی انتظامی به عنوان یکی از نهادهای اصلی حفظ امنیت در سطح کشور مورد توجه قرار دارد و یکی از نهادهای کارآمد نظام است. همین امر سبب شده تا دشمنان به فکر تخریب وجهه اجتماعی این نهاد افتاده و با ایجاد موج‌های تدریجی، اعتماد اجتماعی به این نهاد را کمرنگ کرده و احساس امنیت را از بین ببرند.
تحقیقات به‌عمل آمده نشان می‌دهند که فراجا در جلب اعتماد عمومی از موفقیت زیادی برخوردار بوده است. امید به آینده پلیس در مقایسه با پنج نهاد سیاسی کشور (مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، شورای نگهبان، قوه قضائیه و قوه مجریه) مؤید این است که اعتماد مردم به آینده پلیس و اینکه بتواند مسائل مبتلا به جامعه مربوط به خود را حل کند، بیش از سایر نهادها بوده و رتبه اول را در بین این نهادها کسب کرده است. (فریبا شایگان، دانش انتظامی، شماره 39)
همچنین نظرسنجی انجام شده در خصوص اعتماد اجتماعی که در اسفندماه 1400 در مناطق شهری و روستایی ایران توسط «ایسپا»انجام شده، با رعایت اصول علمی و با نمونه‌گیری تصادفی صورت گرفته است که بر مبنای آن پلیس پس از صنف معلمان، از بیشترین میزان اعتماد اجتماعی برخوردار است. سنجش شاخص‌های اجتماعی از آن جهت ضروری است که به نوعی نبض جامعه را می‌سنجد. این گونه مطالعات در مورد جامعه نقش یک آزمایشگاه در پزشکی را ایفا می‌کند و به نوعی به آسیب شناسی جامعه می‌پردازد. به طور خاص، اندازه‌گیری اعتماد اجتماعی مهم است، زیرا اعتماد در واقع به عنوان یک چسب در جامعه عمل می‌کند و همبستگی اجتماعی را القا می‌کند. اعتماد باعث تعهد افراد به جامعه و افزایش مشارکت اجتماعی می‌شود و در نتیجه به توسعه جامعه کمک می‌کند. چنین موضوعی توجه به نقش حیاتی فراجا و ضرورت حفظ اقتدار این نهاد در همگرایی اجتماعی را ضروری‌تر می‌سازد. پلیس تجسم نظام سیاسی است؛ هر مأمور پلیس در حقیقت مأمور تحقق و توزیع نظم در جامعه بر اساس هنجارهای قانونی و فرهنگی تعریـف شـده در جامعه است؛ به همین خاطر نه تنها نماد اقتدار دولت محسوب می‌شود، بلکه فعالیت‌های وانمودی از میزان ثبات و امنیت جامعه است. 



پروژه «اعتبارزدایی و اقتدارشکنی فراجا»
یافته‌ها نشان می‌دهد که پروژه «اعتبارزدایی و اقتدارشکنی فراجا» با هدف به انفعال کشاندن نیروی انتظامی در برخورد صریح و قاطع با هنجارشکنی‌های اجتماعی طرح‌ریزی شده است که برخی رسانه‌ها و گروه‌های اجتماعی به طور آگاهانه و یا ناآگاهانه در پیشبرد آن نقش ایفا می‌کنند. خط اصلی عملیات روانی این پروژه را انتشار فیلم‌هایی از برخورد نیروی انتظامی ترسیم می‌کند که در بیشتر موارد، این فیلم‌ها عمدتاً به گونه‌ای تقطیع شده‌اند که حقیقت را وارونه جلوه می‌دهند.
به جز یک مورد کلیپ اخیر که ناظر به برخورد خارج از ضوابط یکی از واحدهای انتظامی با زنی میانسال بود و البته پلیس به محض اطلاع یافتن به سرعت به موضوع رسیدگی نموده و با سرتیم این واحد انتظامی به دلیل سوء مدیریت برخورد انضباطی کرد؛ عمده کلیپ‌های منتشر شده از برخورد پلیس با خاطیان، روایتی دروغین و تحریف شده از واقعیتی متفاوت بوده است.
واضح است که از لحاظ تأثیر عملکردی نهادی مانند پلیس که نقطه تماس قدرت سخت نظام با مردم است، دو زاویه دید اصلی وجود دارد؛ یک زاویه، عملکرد عینی و ملموس یگان‌ها و نیروهای مختلف فراجا(از مرزبانی و مبارزه با مواد مخدر تا پلیس فتا و پلیس گذرنامه و...) است که توده‌های مردم به‌صورت عینی و فیزیکی شاهد این عملکرد هستند و قضاوت درونی خود را از این عملکرد دارند. اما زاویه دیگری که در این میان وجود دارد (و به همان اندازه مهم است)، تصویر اقتدار یا به تعبیر جامعه‌شناسان، «بازنمایی» اقتدار پلیس در اذهان عمومی جامعه ایران است. همان‌گونه که در مبحث حیاتی و اساسی «امنیت»، علاوه بر امنیت ملموس و عینی، که به تعداد کارکنان پلیس، تجهیزات و امکانات و طرح‌های انتظامی و امثال اینها بازمی‌گردد، «احساس» امنیت در اذهان عمومی هم به همان اندازه اهمیت دارد. در مبحث اقتدار پلیس هم علاوه بر عملکردهای عینی در تأمین امنیت، «احساس» امنیت در اقشار و آحاد مختلف جامعه هم بسیار حیاتی است. این دقیقاً نقطه‌ای است که اتاق فکر عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی، آن را هدف گرفته است. وقتی اقشار مختلف مردم ایران در شبکه‌های اجتماعی، مأمور پلیسی را ببینند که به‌سادگی توسط یک جوان موتورسوار مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد، در وهله اول این «تصویر» یا «بازنمایی» امنیت در ذهن مخاطب است که دست‌کم دچار لرزه و تَرَک می‌شود، چراکه مخاطب با خود می‌اندیشد، وقتی مأمور پلیس، که مأمور ایجاد امنیت در جامعه است، از تأمین امنیت شخص خود عاجز است، چگونه می‌تواند مأموریت اصلی خود، یعنی تأمین امنیت عمومی را به‌خوبی انجام دهد. از آنجا که «امنیت» (به اذعان منابع داخلی و خارجی) از بزرگ‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران بوده است، طبیعی است که اتاق فکر جنگ روانی نظام سلطه، هدف قرار دادن این دستاورد اساسی را در اولویت خود قرار دهد.
نیروی انتظامی از اعتماد قابل قبولی در میان ایرانیان برخوردار است؛ در این میان باید هشیار بود که سیاسی شدن امر اجتماعی به‌ویژه زمانی که نهادهای امنیتی مانند نیروی انتظامی را در رویارویی مستقیم با جامعه قرار دهد، می‌‌تواند به تضعیف اقتدار این دسته از نهادها نیز بینجامد؛ اقتداری که باید در چهارچوب موضوعات سخت امنیتی مورد استفاده قرار گیرد، از یک سو تحت‌الشعاع موضوعات اجتماعی قرار گرفته و از قوام آن کاسته می‌‌شود و از سوی دیگر نیز با مقابل هم قرار دادن جامعه و نیروهای امنیتی و نارضایتی اجتماعی آفرینی از این دسته نهادها، از پشتوانه اجتماعی آنها نیز می‌‌کاهد و به تضعیف آنها در میان مدت و بلندمدت می‌‌انجامد. موضوعی که به نظر می‌‌رسد جریان‌های رسانه‌ای بیگانه نیز آن را دنبال می‌‌کنند و به نظر می‌‌رسد که دست‌اندرکاران و سیاستگذاران نیز نباید از چنین روندهایی غافل باشند.

مختصات عملیات روانی جریان‌های رسانه‌ای معاند
عملیات روانی جریان‌های رسانه‌ای معاند علیه پلیس سعی دارند گزاره‌های زیر را در اذهان شهروندان مخدوش سازند؛
- جامعه ایران، جامعه‌ای امن است.
- پلیس پناهگاه مردم است( اقدامات پلیس فتا برای احقاق حقوق فریب‌خوردگان فضای مجازی، حضور همیشگی پلیس 110 درصحنه‌های وقوع جرم و...).
- امنیت بزرگ‌ترین نعمت و ستون ثبات و آرامش اجتماعی است. پلیس تأمین‌کننده این امنیت است.
- دشمن اصلی اراذل، اوباش، سارقان و مزاحمان نوامیس، پلیس مقتدر است که خشن‌ترین و متجاهرترین خلافکاران را سرکوب می‌کند.
- نیروی انتظامی ایران نسبت به پلیس در همه کشورهای مدعی «حقوق بشر»، ملایم‌ترین برخورد را با متهمان خرد یا قانون‌شکنان غیرجنایی دارد.
- نیروی انتظامی از بدنه مردم و از متن مردم است و یک موجود «بیگانه» نیست.
- پلیس شدن، یک «ارزش» است و کار پلیس در کانون خود، یک کار «نخبگانی» است.
-پایان خط هنجارشکنان اجتماعی، عمدتاً پوچی، فساد و به تباهی کشیده شدن توسط تاجران موادمخدر و فحشا و قاچاقچیان انسان است.
-نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در حفاظت از «امنیت»، که بزرگ‌ترین دستاورد تبلیغی نظام است، نقش مؤثر دارد.
ادراک‌سازی متقابل از فراجا مبتنی بر پروژه رسانه‌ای علیه فراجا است که ضرورت معرفی تصویر واقعی پلیس (نه تصویر منعکس شده در رسانه‌های معاند) در اذهان عمومی جامعه ایران را روشن می‌سازد. در این راستا، معرفی اهمیت والای «اقتدار پلیس» در تأمین حیاتی‌ترین و اساسی‌ترین نیاز جامعه انسانی که همانا «امنیت» است و دوم، برقراری پیوندهای قوی‌تر احساسی و عاطفی بین توده‌های مردم و پلیس (به‌عنوان اصلی‌ترین نیرو در حوزه تأمین امنیت داخلی) ضرورت دارد.
فراجا از ساختار بزرگ و حوزه وظایف گسترده‌ای برخوردار است و این امر ضرورت دو موضوع مورد اشاره در بالا را بیشتر می‌سازد. درک جامعه از پلیس و وظایف آن چندان دقیق و جامع نیست و اگرچه ساخت برخی سریال‌های پلیسی در دو دهه اخیر، پیچیدگی وظایف این نهاد مؤثر را بیشتر به مردم معرفی کرده، اما بازهم لازم است تا دستاوردها و خدمات پلیس و دشواری‌های وظایف آن بیش از پیش به مردم معرفی شود.
بر این اساس ضرورت دارد که مجموعه‌های رسانه‌ای وابسته به فراجا پا به‌پای تحولات دیجیتال در حوزه رسانه و شبکه‌های اجتماعی پیش بروند و لازم است تا توسعه و پیشرفت این بخش، همپای گستردگی و توسعه بخش‌ها و وظایف و ساختار کلی فراجا باشد؛ به‌ویژه پس از تحول اخیر در ساختار نیروی انتظامی و تبدیل آن به فرماندهی کل که حساسیت این نهاد را بیشتر نشان داده است.
امنیتی که از دوران سرکوب فتنه منافقین و گروه‌های مسلح در دهه شصت به همت دستگاه‌های انتظامی و امنیتی تا به امروز تثبیت‌شده است، آنچنان بدیهی و عادی شده که خیلی از اوقات، از فرط بداهت از یاد توده‌های مردم می‌رود. اقدامات تبلیغی رسانه‌های ضدانقلاب و هسته‌های دشمن در شبکه‌های اجتماعی، بیش و پیش از هر چیز به دنبال خدشه‌دار کردن این گزاره کلیدی و القای این نکته است که در ایران «امنیت اجتماعی» وجود ندارد. این در حالی است که اقتدار پلیس در وهله نخست، معطوف به مقابله با اوباش و اراذل و سالبین امنیت فیزیکی و ذهنی مردم است.
نکته مهم آن است که هر جامعه‌ای فارغ از سکولار، لائیک یا دین‌مدار بودن، بر اساس اصول عرفی و سنتی و جاافتاده خود، تعریف پذیرفته‌شده‌ای از دو مفهوم کلیدی «نظم اجتماعی» و «عفت عمومی» دارد و نیروی انتظامی در هر جامعه، با برهم‌زنندگان و اخلا‌لگران در «نظم اجتماعی» و «عفت عمومی» بدون مدارا و انعطاف برخورد می‌کند. پیگیری و تحقق این مهم عمدتاً با فرهنگ‌سازی و تولید محتوای اقناع‌ساز امکان‌پذیر است.