سخني با جناب آقاي ولايتي

جناب آقاي دكتر ولايتي مشاور محترم رهبر انقلاب در امور بين‌الملل در مصاحبه‌اي گفته‌اند: «عقل چه مي‌گويد؟ به سمت غرب برويم كه همواره دشمني كرده يا روسيه كه تا توانسته كمك كرده؟» اين سوال را به اين صورت هم مي‌توان مطرح كرد: «به سمت غرب برويم كه همواره دشمني كرده و هر گاه هم كه خواسته دوستي كند از داخل برنامه‌اي پياده شده كه اين اتفاق نيفتد يا روسيه كه در مقابل امتيازاتي كه در درياي خزر و استفاده از پايگاه نظامي و مانند اينها به او داده‌ايم گاهي كمك كرده و گاهي هم مثل مناقشه آذربايجان و ارمنستان ايران را به بازي نگرفته است؟» ثانيا امر داير نيست بين اينكه به سمت غرب برويم يا به سمت شرق و حتما يكي را بايد انتخاب كنيم، زيرا بايد به سمت هر دو برويم و از رقابتي كه بين آنها ايجاد مي‌شود به سود منافع ملي بهره ببريم بدون آنكه تحت سلطه آنها قرار بگيريم. مقصود از سياست «نه غربي نه شرقي» كه مورد تاكيد امام خميني(ره) بود و مدتي است جمهوري اسلامي آن را رها كرده همين بوده است. صلاح نيست كه طرح‌هاي فني و صنعتي خود را از فناوري‌هاي غربي كه معمولا برتر و به‌صرفه‌تر از فناوري روسيه و چين و هند است محروم كنيم، چون مي‌خواهيم نگاه به شرق داشته باشيم و نمي‌خواهيم پاي غربي‌ها خصوصا شركت‌هاي امريكايي به كشور باز شود و البته زيان‌هاي حاصله را از جيب مردم برداشت مي‌كنيم. نمونه آن تكميل نيروگاه اتمي بوشهر توسط روس‌هاست. به عبارت ديگر فرضا جواب سوال شما اين باشد كه بايد به سمت روسيه برويم، اين گرايش به سمت روسيه حباً لعلي است يا بغضاً لمعاويه و بدون توجه به منافع و مصالح ملت ايران؟ ثالثا درست است كه روسيه و چين نسبت به گذشته خود تا حدي تغيير ماهيت پيدا كرده‌اند و چندان ماركسيست نيستند، اما برخي شاخص‌هاي حكومت كمونيستي سابق مانند فقدان آزادي بيان همچنان در روسيه و چين امروز حاكم است، ضمن اينكه آقاي پوتين به دنبال احياي شوروي سابق هر چند نه با همان ماهيت است و چين هم ويژگي ضد دين بودن خود را حفظ كرده چنانكه رفتار ضد بشري او با مسلمانان سين‌كيانگ و اسلام‌زدايي او از اين منطقه را مي‌بينيم و متاسفانه جمهوري اسلامي به خاطر نياز اقتصادي به چين و امريكاستيزي افراطي در مقابل اين جنايات چين عليه مسلمانان سكوت كرده است. شما هر مقدار از اين دو كشور بتوانيد تمجيد كنيد، از اختناقي كه در اين كشورها حاكم است، نمي‌توانيد دفاع كنيد. گفته‌ايد: «اگر چنين نظام مستقلي (جمهوري اسلامي) درصدد تعميق روابط با كشورهاي موثر در سطح جهان باشد معنايش پذيرش سلطه ابرقدرت‌هاست؟» پاسخ اين است كه بله، اگر راه‌هاي ديگر را ببنديم و روابط مطلوب با ساير كشورهاي دنيا نداشته باشيم و نتوانيم رقابت ايجاد كنيم كم‌كم به اين دو كشور وابسته مي‌شويم و پذيرش سلطه ابرقدرت‌ها تحقق پيدا مي‌كند. 
فرموده‌ايد: «چگونه بعضي از افراد با ساده‌لوحي مي‌گويند به سمت غرب برويم؟» هيچ‌كس نگفته است فقط به سمت غرب برويم، بلكه همه مي‌گويند علاوه بر نگاه به شرق، به سمت غرب هم برويم و يك سياست متوازن ميان غرب و شرق برقرار كنيم تا به هيچ كدام باج ندهيم. اين امر مستلزم آن است كه از ژست انقلابي‌گري دست ‌برداريم و منافع و مصالح مردم و انقلاب اسلامي را بيش از اين بازيچه شعارهاي بي‌منطق قرار ندهيم.