چالشي مهم در بحران سوريه


حسن هاني زاده
نشست مشترک رئيسان جمهوري ايران، روسيه و ترکيه در تهران نشان داد که ايران به عنوان محور حل مناقشات بين المللي مي‌تواند به عنوان کشوري براي حل بحران‌ها وارد عرصه سياسي شود. ايران مي‌تواند در بازي متفاوت در مدار رايزني کشورهاي منطقه قرار گيرد و در ماه‌هاي گذشته نيز شاهد بوديم که اين روند شکل خوبي به خود گرفت و مقام‌هاي ارشد کشورهاي آسياي ميانه به ايران سفر کردند و بسياري از مسائل منطقه‌اي حل و فصل شده است.
در اين ميان شاهد بوديم که «رجب طيب اردوغان» هم وارد تهران شد تا شايد بتوان از ميزان اختلافات بکاهد. اين سفر در حالي انجام مي‌شود که شاهد بوديم سوريه از سال 2011 ميلادي گرفتار جنگ داخلي شد و ترکيه نيز از سال 2014 به بهانه مقابله با گروه‌‌‌‌هاي مسلح کرد سوريه، بخش‌‌‌هايي از استان ادلب را تصرف کرد و تا عمق 30 کيلومتري خاک سوريه پيشروي و نفوذ کرده و بخش‌‌‌هايي از سوريه را در اشغال خود دارند. همين امر سبب شد تا حساسيت ها در منطقه بالا رفته و دولت سوريه در شرايط  بد سياسي با ترکيه قرار گيرد زيرا قسمتي از خاکش به اشغال نيروهاي خارجي درآمده است. اين موضوع امروز سبب شده تا اختلافات جدي ميان کشورهاي منطقه ايجاد شود و سه کشور تاثيرگذار ايران، روسيه و ترکيه به همين علت در تهران در خصوص سوريه به رايزني پرداختند. بايد توجه داشت که ترکيه در طول پنج سال گذشته نقشي کاملا تخريبي در سوريه و عراق با هدف تجزيه اين دو کشور ايفا کرد. به اين شکل که از سال 2011 که بحران سوريه آغاز شد ترکيه به کمک برخي کشورهاي عربي يک جبهه تخريبي عليه دولت و ملت سوريه تشکيل دادند و با کمک اين دو کشور کليه تجهيزات تسليحاتي و لجستيکي گروه‌‌‌‌هاي تروريستي از طريق مرز ترکيه تامين مي‌شد. دليل اين امر هم اين است که ترکيه تلاش مي‌کند تا دولت بشار اسد را سرنگون و محور تهران، دمشق و بيروت قطع شود و ديگر اين سه کشور با يکديگر همکاري نداشته باشند. با چنين شرايطي بخشي از شمال سوريه يعني استان ادلب هم تجزيه مي‌شود؛ زيرا ترکيه چشم داشت ارضي و سرزميني نسبت به سوريه دارد. ترکيه بعد از سرنگوني رژيم صدام در سال 2003 تلاش کرد تا اقليم کردستان را از دولت مرکزي اين کشور جدا کند و در حقيقت حاشيه‌اي امن در عراق براي خودش ايجاد کند. بنابراين هدف ترکيه از ورود  نيرو به خاک عراق تلاش براي تجزيه اين کشور به سه بخش کردنشين، شيعه نشين و سني نشين است تا بتواند از رهگذر کوچک سازي عراق به نوعي بر اين کشور مسلط شود و اقليم کردستان را هم تحت کنترل خودش قرار دهد. بنابراين ترکيه در سال‌‌‌‌هاي اخير به ويژه در دو سال گذشته نيروهايي وارد خاک عراق کرد تا از اين طريق بتواند به نقش تخريبي خود براي ايجاد جنگ داخلي و همچنين تجزيه عراق اقدام کند. در ضمن بعد از اينکه روسيه وارد خاک سوريه شد و به سرکوب داعش پرداخت، ارتباط ترکيه با داعش قطع شد و البته صادرات نفت سوريه به ترکيه به دليل حضور نيروهاي روسيه هم قطع شد. با اين وجود در حال حاضر ترکيه تلاش مي‌کند تا با تسلط بر شمال سوريه به اهداف خود برسد که مشخصا در اين مسير سخت گرفتار خواهد شد. حضور نيروهاي ترکيه و يا آمريکا در شمال شرقي سوريه مشخصا نمي‌تواند راهگشا باشد و بيشتر به تنش زايي ختم مي‌شود. دولت بشار اسد در ماه‌‌‌‌هاي گذشته به گروه‌هاي مسلح کرد بارها اخطار داده است که بايد سلاح‌‌‌‌هاي خود را تحويل دهند. به همين علت مي‌توان گفت که دولت مرکزي سوريه نيز نمي‌خواهد از داخل خاکش تهديدي عليه ترکيه صورت گيرد.
 در اين ميان يک چرخه چالش برانگيز ايجاد شده به اين صورت که کردهاي سوريه نيز تحويل سلاح خود را منوط به خروج نيروهاي ترکيه از خاک سوريه کرده اند و به همين علت اين مساله امروز تبديل به يک گره شده است و هيچ يک از طرفين از خواسته خود کوتاه نمي‌آيند. در اين ميان شايد تشکيل کميته مشترک نظامي که در نشست آستانه مطرح شد بتواند راهگشاي بحران سوريه باشد.


سفير پيشين ايران در لبنان