کمیته مشترک نظامی سوریه و ترکیه می‌تواند راهگشا باشد

آرمان ملی- پورحسین: در سال‌های اخیر کردهای سوریه، با حمایت‌هایی خاص، شکلی از خودگردانی دموکراتیک را در مناطق شمال شرقی سوریه که دولت مرکزی بر آن کنترل ندارد، محقق کردند. پس از شکست داعش در عراق و سوریه، ترکیه تاکنون دو مرتبه به کردستان سوریه حمله کرده و شهرهای ادلب و منبج را با عنوان گسترش کمربند امنیتی و مبارزه با تروریسم تصرف کرد. ترکیه نشان داده است که در صورت نبود تهدید و مانع جدی علیه ورود به خاک کشورهای همسایه، ابایی از حمله هوایی و زمینی به خاک سوریه ندارد. نه دولت سوریه و نه نیروهای کرد، توان رویارویی با ارتش ترکیه و شبه نظامیان معارض سوریه را ندارند. در این میان روسیه، برخلاف ایران و ترکیه با مساله‌ای به نام مطالبات قومی مواجه نیست. با این حال سیاست نزدیکی کردها به ایالات متحده آمریکا در شمال و شمال شرق سوریه، در زمانی که تضادها میان ابرقدرت‌های غرب و شرق به‌شدت بالا گرفته است، برای نظامیان روسی مستقر در سوریه، مطلوب به شمار نمی‌‌رود. از سوی دیگر وزیر خارجه ترکیه گفته است که نمی‌‌توانند در سوریه بی‌تفاوت بمانیم. وی تاکید کرد که کشورش قصد دارد عملیات نظامی جدیدی را در شمال سوریه علیه نیروهای کرد سوریه راه بیندازد. این صحبت‌ها در حالی مطرح می‌شود که ایران به وضوح مخالفت خود را با این امر در نشست تهران مطرح کرد. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفت‌وگویی با حسن هانی‌زاده، سفیر پیشین ایران در لبنان داشته است که در ادامه می‌خوانید. ريشه اختلافات ميان ايران، ترکيه و روسيه به چه مواردي مرتبط است و از کجا نشأت گرفته؟
نشست روساي جمهوري ايران، روسيه و ترکيه در تهران نشان مي‌دهد که ايران به عنوان محور حل مناقشات بين‌المللي مي‌تواند به عنوان کشوري براي حل بحران‌ها وارد عرصه سياسي شود. ايران در مدار رايزني کشورهاي منطقه قرار دارد و در ماه‌هاي گذشته شاهد بوديم که اين روند شکل خوبي به خود گرفت و مقامات ارشد کشورهاي آسياي ميانه به ايران سفر کردند و خيلي از مسائل منطقه‌اي حل و فصل شده است. در اين ميان شاهد بوديم که رجب طيب اردوغان هم وارد تهران شد تا شايد بتوان از ميزان اختلافات کاست. اين سفر در حالي انجام مي‌شود که شاهد بوديم سوريه از سال 2011 ميلادي گرفتار جنگ داخلي شد و ترکيه نيز از سال 2014 به بهانه مقابله با گروه‌هاي مسلح کرد سوريه، بخش‌هايي از استان ادلب را تصرف کرد و تا عمق 30 کيلومتري خاک سوريه پيشروي و نفوذ کرده و بخش‌هايي از سوريه را در اشغال خود دارند. همين امر سبب شد تا حساسيت‌ها در منطقه بالا رفته و دولت سوريه در شرايط بد سياسي با ترکيه قرار گيرد زيرا قسمتي از خاکش به اشغال نيروهاي خارجي درآمده است. اين موضوع امروز سبب شده تا اختلافات جدي ميان کشورهاي منطقه ايجاد شود و سه کشور تاثيرگذار ايران، روسيه و ترکيه به همين علت در تهران در خصوص سوريه به رايزني پرداختند.
دولت ترکيه مي‌تواند به اهداف متصور خود در منطقه دست پيدا کند؟
ترکيه در طول 5سال گذشته نقشي کاملا تخريبي در سوريه و عراق با هدف تجزيه اين دو کشور ايفا کرد. به اين شکل که از سال 2011 که بحران سوريه آغاز شد ترکيه به کمک برخي کشورهاي عربي يک جبهه تخريبي عليه دولت و ملت سوريه تشکيل دادند و با کمک اين کشور کليه تجهيزات تسليحاتي و لجستيکي گروهک‌هاي تروريستي از طريق مرز ترکيه تامين مي‌شد. دليل اين امر هم اين است که ترکيه تلاش مي‌کند تا دولت بشار اسد را سرنگون و محور مقاومت را از صحنه مبارزه خارج کند و محور تهران، دمشق و بيروت هم قطع شود. با چنين شرايطي بخشي از شمال سوريه يعني استان ادلب هم تجزيه مي‌شود. ترکيه چشمداشت ارضي و سرزميني نسبت به سوريه دارد. ترکيه بعد از سرنگوني رژيم صدام در سال 2003 تلاش کرد تا اقليم کردستان را از دولت مرکزي اين کشور جدا کند و در حقيقت حاشيه‌اي امن در عراق براي خودش ايجاد کند بنابراين هدف ترکيه از ورود نيرو به خاک عراق تلاش براي تجزيه اين کشور به سه بخش کردنشين، شيعه نشين و سني‌نشين است تا بتواند از رهگذر کوچک سازي عراق به نوعي بر اين کشور مسلط شود و اقليم کردستان را هم تحت کنترل خودش قرار دهد. بنابراين ترکيه از سال‌هاي اخير به ويژه در 2سال گذشته نيروهايي وارد خاک عراق کرد تا از اين طريق بتواند به نقش تخريبي خودش براي ايجاد جنگ داخلي و همچنين تجزيه عراق اقدام کند در ضمن بعد از اينکه روسيه وارد خاک سوريه شد و به سرکوب داعش پرداخت، ارتباط ترکيه با داعش قطع شد و البته صادرات نفت سوريه به ترکيه به دليل حضور نيروهاي روسيه هم قطع شد در حال حاضر ترکيه تلاش مي‌کند تا با تسلط بر شمال سوريه به اهداف خود برسد که مشخصا در اين مسير سخت گرفتار خواهد شد.


موضع ايران در قبال تحولات اخير در سوريه چيست؟
ايران بر اين باور است که هرگونه مداخله نظامي منجر به تشديد بحران مي‌شود و بر اين باور است که مشکلات سوريه از درون بايد حل و فصل شود. حضور نيروهاي ترکيه و يا آمريکا در شمال شرقي سوريه مشخصا نمي‌تواند راهگشا باشد و بيشتر به تنش‌زايي ختم مي‌شود. دولت بشار اسد در ماه‌هاي گذشته به گروه‌هاي مسلح کرد بارها اخطار داده است که بايد سلاح‌هاي خود را تحويل دهند. به همين علت مي‌توان گفت که دولت مرکزي سوريه نيز نمي‌خواهد از داخل خاکش تهديدي عليه ترکيه صورت گيرد. در اين ميان يک چرخه چالش‌برانگيز ايجاد شده به اين صورت که کردهاي سوريه نيز تحويل سلاح خود را منوط به خروج نيروهاي ترکيه از خاک سوريه کرده‌اند و به همين علت اين مساله امروز تبديل به يک گره شده است و هيچ يک از طرفين از خواسته خود کوتاه نمي‌آيند. مشخصا ايران بر اين باور است که بايد از مسير سياسي سوريه را به سمت صلح و ثبات سوق داد اما حضور نظامي گروه‌هاي مسلح و نظاميان ترکيه در خاک سوريه، مانع تحقق اين امر است. حل و فصل اين گره يکي از دستور کارهاي اصلي مقامات ايران، روسيه و ترکيه در تهران بود.
آيا بحران در سوريه به ساير مسائل بين‌المللي گره خورده است؟
ايران و روسيه به عنوان دو هم پيمان قدرتمند سوريه قصد دارند از درگيري‌ها جلوگيري کنند و شرايطي را فراهم کنند تا دولت ترکيه نيروهاي خود را از خاک سوريه خارج کند و لذا رجب طيب اردوغان در نشست تهران قطعا به پيشنهاد ايران به خروج نيروهاي ترکيه از ادلب و همچنين دادن تضمين‌هايي براي حفظ امنيت مرزهاي ترکيه و سوريه توجه خواهد کرد و اين يک دستاورد کاملا راهبردي از نشست تهران خواهد بود. مساله ديگر، مساله اوکراين است با توجه به اينکه ادامه بحران اوکراين ممکن است پاي قدرت‌هاي جهاني را به منطقه باز کند، لذا يکسري پيشنهاد براي پايان دادن به بحران اوکراين به طرف روسي ارائه شده که اگر مورد موافقت قرار گيرد، بحران اوکراين به پايان مي‌رسد. زيرا ترکيه از مخالفان حمله روسيه به اوکراين است. تاثير پايان بحران بر برخي پرونده‌ها مانند موضوع برجام بيشتر خواهد شد و اين اقدام فرصتي است براي ايجاد همگرايي و پايان دادن به بحران‌ها و ايجاد وفاق و همدلي بين شمال و جنوب و کشورهاي اوراسيا به وجود خواهد آمد. ضمن آنکه در نشست تهران مساله همکاري‌هاي تجاري، ايران و روسيه در حوزه انرژي فسيلي هم مورد بحث قرار خواهد گرفت و يک بلوک اقتصادي مشترک بين کشورهاي شمال و جنوب ايجاد خواهد شد و ايران به عنوان مهم‌ترين کريدور اين مجموعه و بلوک تعريف خواهد شد و نقش خود را به عنوان يک کشور محوري در حوزه‌هاي امنيتي، اقتصادي، نظامي و سياسي ايفا خواهد کرد. در چنين شرايطي مشخصا هر بحران منطقه‌اي با برخي پرونده‌هاي ديگر در ارتباط است.
در نشست تهران راهکار خاصي براي حل بحران در سوريه پيشنهاد شده است؟
در نشست تهران مقرر شد تا دولت سوريه در قبال تشکيل کميته مشترک نظامي با ترکيه و دادن تضمين‌هاي امنيتي به دولت ترکيه در راستاي حفظ امنيت مرزهاي مشترک، نيروهاي نظامي ترکيه خاک ادلب را ترک کنند. ايران صرفا در سوريه چنين موضعي را دنبال نمي‌کند و براي مثال در بحران اوکراين نيز خواهان پايان جنگ و حل و فصل مشکلات از طريق ديپلماتيک است. در اين خصوص ايران راهکارهاي عملياتي به پوتين ارائه داد که در واقع مي‌توان از طريق مذاکرات و بدون حضور قدرت‌هاي غربي به سمتي حرکت کرد که جنگ در اوکراين خاتمه يابد. در مجموع نشست تهران يک اتفاق خوب در حوزه ديپلماسي بود که اگر طرفين به رايزني‌ها در اين نشست توجه داشته باشند، مي‌تواند کمک کند تا مناقشات بين‌المللي کاهش يابد و امنيت بار ديگر به منطقه بازگردد. مشخصا در همين بستر صلح آميز است که کشورهاي درگير مشکلات اقتصادي نيز مي‌توانند به منافع بيشتري دست پيدا کنند.
آيا در وراي موضوعات مربوط به سوريه تصميم گيري خاص ديگري در نشست تهران انجام شد؟
بايد توجه داشت که تاثيرگذاري قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي براي بحران‌ سازي و جلوگيري از بهره ‌برداري منصفانه از منابع طبيعي در منطقه موجب شده است تا ظرفيت‌‌هاي اقتصادي براي برخي کشورها مغفول بماند. تلاش برخي کشورها براي دست‌اندازي غيرمنصفانه به منابع فسيلي که به تحريک قدرت‌هاي فرامنطقه‌اي صورت مي‌گيرد در سال‌هاي اخير روابط دوجانبه و چندجانبه کشورهاي منطقه را تحت تاثير قرار داده است. با همکاري‌هاي ديپلماتيک اخير انتظار مي‌‌رود که تقسيم منافع اقتصادي به صورتي عادلانه انجام شود و براساس آن توسعه پايدار کشورهاي منطقه خارج از رقابت‌‌هاي غيرسازنده صورت گيرد. ديدارهاي سازنده و گفت‌وگوهاي صريح مقامات ايران کشورهاي منطقه نشان داد که ايران به عنوان محوري‌ترين کشور منطقه نقشي کاملا تاثيرگذار در ايجاد همگرايي منطقه‌اي ايفا مي‌‌کند. موضوع ديگري که مورد توجه قرار گرفت تاکيد بر ضرورت بازسازي جاده ابريشم بود که مي‌تواند در سال‌‌هاي آينده يک کريدور راهبردي و پايدار بين شمال و جنوب و شرق و غرب ايجاد کند. ظرفيت بالاي کشورهاي آسياي ميانه و جنوب قفقاز اگر به صورتي هوشمندانه مورد استفاده قرار گيرد مي‌‌تواند يک بازار مشترک با حجم عظيم سرمايه‌گذاري فعال و پويا تشکيل دهد که اين بازار قطعا انحصار تجاري برخي قدرت‌هاي تهاجمي را خواهد شکست. يکي از اين اشتراکات موضوع سوآپ گازي است که مي‌‌تواند انتقال گاز طبيعي را از شمال به جنوب و سپس غرب آسيا و در نهايت اروپا را به صورتي سيال و با هزينه‌هاي مالي کمتري فراهم کند که اين امر مي‌‌تواند زمينه همکاري‌هاي فرادستي ديگري را ميان ايران و ساير کشورهاي ساحل درياي خزر ممکن سازد. لذا برون داد اين نشست‌ها صرف نظر از مسائل اقتصادي و تجاري، توافق همه جانبه براي تبديل کردن منطقه به کانون همزيستي مسالمت ‌آميز کشورها بود که اين دستاورد زمينه‌ساز گسترش مناسبات سياسي و امنيتي در آينده خواهد بود. از سوي ديگر جو بايدن در سفر به فلسطين اشغالي و عربستان در ايجاد يک ناتوي عبري عربي عليه ايران و محور مقاومت با شکست مواجه شد و اين نشان مي‌دهد که کشورهاي هم‌ پيمان سنتي ايالات متحده در غرب آسيا اعتماد خود را نسبت به توانمندي‌‌هاي آمريکا براي ايجاد چتر حمايتي از دست داده‌‌اند. از اين‌رو نشست تهران پاسخي به جريان‌سازي‌‌هاي جو بايدن عليه ايران، چين و روسيه خواهد بود که خروجي اين نشست قطعا به تغيير موازنه‌‌هاي قدرت به سود ايران و محور مقاومت منجر مي‌شود، زيرا فصل جديدي از افزايش همکاري‌‌هاي نظامي ايران و روسيه در آينده نزديک گشوده خواهد شد.