حسين عليزاده: موسيقي ايراني زنانه - مردانه ندارد


آهنگساز برجسته کشور گفت: موسيقي ايراني زنانه و مردانه ندارد اما فرهنگي که در طول تاريخ به آن غالب بوده اين تفکيک را ايجاد کرده است؛ خوشبختانه امروز تعداد هنرمندان زن بسيار بيش از گذشته است و من آينده را بهتر مي‌بينم.
حسين عليزاده آهنگ‌ساز، پژوهش‌گر و نوازنده شناخته شده موسيقي ايراني و يکي از چهره‌هاي تحسين‌شده موسيقي فيلم در ايران به‌شمار مي‌آيد. او تاکنون نامزد دريافت سه جايزه گِرَمي شده است؛ يعني معتبرترين جايزه صنعت ضبط و پخش موسيقي در آمريکا و جهان.
 اين آهنگساز در پاسخ به اين پرسش  ايرنا که آيا تار، سازي مردانه است، ابراز کرد: فيزيکِ ساز، خير اما موسيقي ايراني در تاريخ مردانه بوده و اين موضوع نيز از عقب‌افتادگي جامعه و نه از جنس ساز نشأت مي‌گرفته اما اين جريان هميشه واکنش‌هاي خود را به همراه داشته است. يعني مواقعي که فرصتي پيش‌آمده، زنان درخشيده‌اند، همچنان که زماني کسي فکر نمي‌کرد اين‌همه هنرمند زن در رشته‌هاي مختلف و اين اندازه متخصص زن در گرايش‌هاي گوناگون داشته باشيم. عليزاده با اشاره به پيشرفت چشمگير زنان در عرصه نوازندگي ابراز کرد: اگر تبعيض جنسيتي و ادبيات کليشه‌اي در مورد نوازندگي و ساز ادامه يافته، به اين دليل بوده که از يک فرهنگ غلط تبديل به يک عادت شده است وگرنه خانم‌هاي متخصص فراواني در رشته‌هاي مختلف موسيقي داريم که نه‌تنها چيزي کمتر از مردان ندارند که يک‌ سروگردن بالاتر هم هستند.
برنده سيمرغ بلورين بهترين موسيقي متن جشنواره فيلم فجر، در ادامه به تغيير ذائقه هنري جامعه به موسيقي اظهار کرد: عقيده دارم در اين سال‌ها سياست اشتباهي وجود داشته که باعث شده فرهنگ در عرصه موسيقي، ادبيات و هنر تغيير يابد و براي تغيير اين وضعيت نياز به افراد دلسوز و متفکري است که مسئول مراکز هنري باشند.


عليزاده با اشاره به مدشدن سبک خاصي از موسيقي گفت: در هر دوره توجه به موسيقي منحصر به يک سبک بوده، همچنان که پيش‌تر در دوره‌اي موسيقي سنتي محور بوده، امروز موسيقي مورد توجه جامعه، صرفاً پاپ است، چرا که سليقه، نگاه، درک و فهم مسئولي که در دوره‌اي بر مسند قرار گرفته، در اين زمينه حرف اول را مي‌زند.
وي افزود: امروز هر کنسرتي که در سطح شهر اجرا شود، مسئله ميزان درآمد آن مطرح است. فيلم‌هاي بازاري و بي‌محتوا معمولاً ازاين‌جهت موفق بوده‌اند که چه ميزان در گيشه فروخته‌اند و در گيشه فروختن شامل همه هنرها شده است. يعني عامل موفقيت هنري آثار را در ميزان فروش آن مي‌بينند. در چنين شرايطي نقاشي اي مهم است که چند ميليارد فروخته شده يا مي‌شود و آن نقاشي، ديگر ربطي به مردم ندارد و به دلالان اختصاص‌يافته است. اين مساله که همه زندگي ما شده پول و ماديات آن هم در جامعه‌اي معنوي، جاي افسوس دارد.