پیدا و پنهان تعلل واشنگتن و تهران در احیای برجام

رحمان قهرمان‌پور
در تحلیل وضعیت کنونی برجام باید به دو واقعیت اشاره کرد، واقعیت اول این است که هر دو طرف به دلایل داخلی و بین المللی به برجام احتیاج دارند، آمریکا به برجام احتیاج دارد تا خیال‌اش از بابت امنیت خاورمیانه راحت شود و بتواند راحت‌تر سراغ مهار چین رود و ایران به برجام احتیاج دارد برای این که می‌تواند از درآمدهای حاصل از فروش نفت برای حل مشکلات اقتصادی خودش استفاده کند. با اینکه هر دو طرف به برجام احتیاج دارند ولی تا کنون برجام احیا نشده و همچنان این احتمال وجود دارد که احیا نشود.
واقعیت دومی که این مسئله را توضیح می دهد یعنی وضعیت کنونی ایران این است که در قیاس با گذشته اهمیت استراتژیک برجام برای هر دو طرف هم کمتر شده یعنی در همان حال که دو طرف به برجام احتیاج دارند ولی همزمان به این جمع بندی رسیدند که در مقایسه با سال ۲۰۱۵ که برجام منعقد شد اثرگذاری احیای برجام یا تاثیرات احیای برجام بر آن‌ها کم‌تر از گذشته است، آمریکا احساس می‌کند با توجه به اینکه می‌خواهد حضور نظامی خودش را در خاور میانه کمتر کند دیگر خیلی نگران مسائل امنیتی خاورمیانه نیست. در سفر اخیر بایدن نیز شاهد بودیم او به متحدان منطقه خودش در خاورمیانه این واقعیت را اعلام کرد.
از طرف دیگر ایران هم وقتی به صحنه نگاه می‌کند به این جمع‌بندی می‌رسد که حتی با فرض اینکه هزینه احیای برجام را در داخل بپردازد، معلوم نیست که دو سال بعد بایدن برنده انتخابات شود یا نشود و اساسا جمهوری خواهان اجازه بدهند که برجام بماند یا نماند. بنابراین ضمن این که هر دو طرف دوست دارند برجام احیا شود. ولی از آن طرف چون اهمیت برجام در قیاس با گذشته کمتر شده حاضر نیستند هزینه زیادی را برای احیای برجام بپردازند، منظور از هزینه زیاد هزینه‌ای است که می تواند در رقابت‌های سیاسی بر دولت بایدن و دولت آقای رئیسی تحمیل شود، قاعدتا در صحنه سیاست داخلی جمهور خواهان در آمریکا و رقبای سیاسی آقای رئیسی در ایران ممکن است نسبت به نحوه احیای برجام و امتیازاتی که از طرف مقابل گرفته شده منتقد باشند بنابراین ما می‌بینیم که الان برجام در چنین وضعیتی قرار گرفته است یعنی با وجود اینکه هر دو طرف احتیاج دارند اما حاضر نیستند هزینه زیادی را برای احیای آن بپردازند. یعنی هر دو طرف احساس می کنند که قدم اول را باید طرف مقابل بردارد، آمریکایی‌ها اعلام می کنند که ما حداکثر امتیازی که می‌توانشستیم به ایران بدهیم را داده‌ایم و از آن طرف ایران اعلام می کند آمریکا آن امتیازاتی که ایران می خواهد را نمی دهد.  اینکه این بازی چگونه ختم می شود واقعیت این است که هنوز معلوم نیست یعنی ما به آن نقطه بهینه نرسیدیم که دو طرف به این جمع بندی برسند که هزینه‌هایی که بابت احیای برجام می دهند با فایده‌ای که از احیای برجام عاید آنها می شود برابری می کند.  همچنین، دیگر مسئله این است که اگر این روند ادامه پیدا کند و موضوع در سیاست داخلی دو طرف به نوعی حیثیتی شود در آن صورت هر یک از دو طرف انتظار دارند که طرف مقابل اولین قدم را در راستای احیای برجام بردارد یا به عبارت دیگر انتظار دارند که عقب نشینی اول را طرف مقابل انجام دهد و همین مسئله هم کار را دشوارتر کرده است.
(کارشناس مسائل سیاست خارجی)