آرامش از جامعه سلب شده

 
سيد محمد ميرزايي به عنوان يک جامعه شناس معتقد است که دلايل افزايش خشونت درجامعه کاملا مشخص است‌. کمااينکه تاکنون نيز بارها و بارها به آن پرداخته شده است. وي در اين زمينه مي گويد: تمامي جامعه شناسان معتقدند که افزايش خشونت در کشور، ابعاد مختلفي دارد که جنبه هاي مختلف سياسي و اجتماعي و فرهنگي را دربرمي‌گيرد.
وي در گفت‌وگو با «آرمان امروز» افزود: در واقع مشکل از جايي شروع مي شود که بدانيم «آرامش» از جامعه سلب شده است . براي همين با جامعه اي روبه‌رو هستيم که به شدت از مشکلات روحي و رواني متعدد رنج مي برد.
ميرزايي با تاکيد مجدد براينکه مسايل اجتماعي تک بعدي نيستند، مي‌گويد: به‌عنوان نمونه‌، سال‌هاست که در مورد «پنجره» جمعيتي و اينکه بايد تلاش شود تا جامعه به سمت جامعه اي جوان سوق پيدا کند، صحبت مي شود ولي در عمل چه اتفاقي افتاده است؟ غير از اين است که ما با کشوري روبرو هستيم که روز به روز بيشتربه استقبال سالمندي مي‌رود؟
وي مي افزايد: براساس گزارش هاي علمي حدود 30 درصد جامعه کنوني ما را جوانان 15 تا 20- 25 ساله‌اي تشکيل مي‌دهند که فاقد تخصص و مهارت و شغل خاصي هستند. در آينده با جامعه اي روبرو هستيم که از فقدان مديران و متخصصان رنج خواهد برد و درنهايت مشکلات مردم آن نيز روز به روز بيشتر خواهد شد و برعکس تاب‌ آوري آنها به شدت کاهش پيدا مي کند.


اين جامعه شناس ادامه مي دهد: نتيجه عملکرد غلط مديران ما در حوزه هاي مختلف نيز همين وضعيتي است که امروز با آن دست به گريبان هستيم. جامعه اي با خانواده هايي به شدت متزلزل ، افزايش طلاق ، افزايش جرايم خشن ، افزايش آمار اعتياد و....که در نهايت همگي کشوري ناآرام را براي ما تببين کرده است.
ميرزايي با اشاره به نقش «قدرت» در افزايش خشونت در بين شهروندان ايراني مي گويد: تا زمانيکه تمرکز قدرت در کشور ما وجود داشته باشد نمي توان به بهبود شرايط کنوني جامعه و کاهش مشکلات روحي هموطنان اميدوار بود. چرا که اصولا در چنين شرايطي مديريت درست و مثمر ثمري براي اصلاح اين ساختار نمي‌تواند شکل گيرد.
با تمام اين تفاصيل، اين جامعه شناس معتقد است راهکارها و قوانين نانوشته بسياري از منظر جامعه شناسي وجود دارد که مي تواند براي کاهش تنش‌هاي اجتماعي و روحي جوانان راهگشا باشد. اما چرا اين راهکارها براي بهبود وضعيت جامعه به کار گرفته نمي شوند؟ ميرزايي در اين زمينه مي گويد: مشکل آنجاست که گوش شنوايي براي شنيدن اين راهکارها وجود ندارد. تا وقتي‌که مسئولان«نخواهند» بشنوند، صحبت از ساير مقوله‌ها در اين زمينه بي‌معناست‌!