مرزهاي خشونت و محدودسازي در خبر

آرمان ملی- نفیســـه مجیدی‌زاده: تذكــر هيـــات نظارت بــر مطبوعات به دو روزنامه هم‌ميهن و ابتكار به دلیل انتشار تصاویر دلخراش و غیرواقعی از قربانیان حادثه سیلاب استهبان، به رسانه‌ها يادآوري كرد كه مسئوليت حرفه‌اي، راه آنها را از جريان خشن و عريان شبكه‌هاي اجتماعي جدا كرده و لازم است در انتشار جزئيات اخبار و تصاوير تلخ و خشونت‌بار، امنيت رواني جامعه را در نظر بگيرند. خطــــري براي جـــابه‌جايــــي مرزهاي محدوديت
احمد ميرعابديني، پژوهشگر و مدرس ارتباطات به «آرمان‌ملي» مي گويد: «اين قضيه در فضاي مطبوعاتي و رسانه‌اي سابقه‌دارد و هميشه رعايت شده و رعايت خواهد شد. منع انتشار تصاوير مستهجن، خشن، ناراحت كننده و صور قبيحه از قديم مرسوم بوده است و يك روزنامه مسئول چنين تصاويري را منتشر نمي كند اين كار آسيب جدي در پي دارد از نظر حقوقي هم لازم است قانونگذاران به اين مساله توجه كنند. اما كشمكش و چالشي الان به‌وجود آمده كه مرز و حدود اين محدوديت كجاست؟ مساله اينجاست كه از اين پس، اطلاعات خوب ديده نشود اين شاخك‌هاي اجتماعي كه روزنامه‌نگارانند و حسگرهاي عمومي هستند نديده گرفته شوند و اين كار سوق دادن روزنامه‌نگاري به سمت روابط عمومي محض و يك سويه است و ترسي وجود دارد كه اين روند باعث برداشت‌هاي گروهي و شخصي شود و صلاح جامعه ناديده گرفته شود در حالي كه ما به اطلاع‌رساني همگاني نياز داريم. پيگيري ريشه‌هاي پديد آمدن اين مسائل تلخ و پيامدهايش، براي روزنامه‌نگاران ضروري است اما اصل قضيه اين است كه از انتشار خبر حادثه براي تصميم گيري درست و اقدامات پيشگيرانه در تمام زمينه‌ها استفاده شود. او در خصوص تعيين مرزهاي محدوديت براي منع تصاوير خشونت بار در مطبوعات مي گويد: تمام رسانه‌هاي دنيا سه نوع نظارت مي‌شوند يا از طرف صنف يا از طرف دولت و يا تركيبي از اين دو كه به تناسب كشورها نظارت‌ها فرق دارد ولازم است اين حد و مرزها در كشور ما با نظارت ارگان‌هاي مختلف، رسانه‌ها و حقوقدانان مستقل و روزنامه‌نگاران مستقل كه آموزش ديده و سوگند اخلاقي خوردند و نمايندگان برخي دستگاه‌ها و سازمان‌ها تعيين شوند و آزادي مسئولانه را هم در نظر بگيرند.
عكسي كه تايمز منتشر كرد
در اغلب كشورهاي جهان نظارت شديدي بر روي انتشار عكس‌ها و تصاوير خشن و دلخراش صورت مي گيرد. در روزهاي ابتدايي حمله خمپاره‌اي به غيرنظاميان اوكراين عكس غيرقابل انتشاري در صفحه اول روزنامه تايمز منتشر شد كه چالش‌هاي رسانه‌اي بين روزنامه‌نگاران آمريكايي ايجاد كرد؛ تصويري دردناك از يك مادر و دو فرزند كه قرباني اين بمباران بودند. روزنامه واشنگتن پست در گزارشي نوشت: اتاق‌هاي خبر براي دهه‌ها هنگام نمايش چنين تصاويري محتاطانه عمل مي‌كردند و سودي که روزنامه‌‌ها از شرح وحشت مي بردند را در مقابل ناراحتي‌هايي که ممکن است براي خوانندگان و خانواده‌هاي قربانيان ايجاد مي‌کرد مي‌سنجيدند. «بحث گسترده‌اي» درباره نحوه نمايش اين تصاوير و هشدار دادن به خوانندگان مبني بر مواجهه با مطالب و تصاوير ناراحت‌کننده وجود دارد. در پلتفرم‌هاي رسانه‌هاي اجتماعي، مردم ممکن است ناخواسته تصاوير را ببينند، اما وب‌سايت تايمز يا تايمز به صورت چاپي، جايي است که خوانندگان معمولاً دنبال جست‌وجوي اخبار به شكل حرفه اي هستند. اگرچه مردم آزادند آنچه را که در اطــراف خود مي‌بينند به اشتراک بگذارند اما اتاق‌هاي خبر در مورد آنچه براي ديدن جهان منتشــر مي‌شود، مشورت‌هاي اخلاقي و حرفه‌اي دارند.


انتشار اين عكس جرم نيست
«کامبيز نوروزي»، متخصص حقوق رسانه معتقد است عکس منتشر شده در روزنامه هم‌ميهن فاقد بحث مجرمانه است و نمي‌توان آن را به عنوان يک مطلب مجرمانه تلقي کرد. او به ايرنا مي‌گويد: «با اين عکس جرمي اتفاق نيفتاده است اما مي‌توان چنين عکسي را از زواياي ديگري تحليل کرد. بايد در نظر داشت که در کار روزنامه‌نگاري سرعت امري درجه اول محسوب مي‌شود؛ يعني يک روزنامه چيزي حدود دو تا سه ساعت فرصت دارد که صفحات اصلي خود را ببندد و اين سرعت موجب بعضي از خطاهاي ساده هم مي‌شود. به عقيده نوروزي بايد ديد آن تصوير خشونت بار و ناراحت كننده تاثير مثبت روي مخاطب مي‌گذارد و ايجاد اثر بخشي مي كند و يا فقط اندوه سنگين دردناكي بر مخاطب تحميل مي كند. در چنين مواردي بايد از انتشار چنين تصاويري خودداري کرد. »
نقش آموزشي رسانه‌ها
چند سالي است كه شبكه‌هاي اجتماعي عرصه تاخت و تاز تصاوير دلخراش شده‌اند اما نگاه بلاگرها و يا شهروند- خبرنگاران در انتشار اخبار و تصاوير، با نگاه خبرنگاران حرفه‌اي متفاوت است. ميرعابديني به نقش آموزشي رسانه‌ها اشاره مي كند و مي‌گويد: رسانه‌ها نقش آموزشي دارند و بايد سواد اجتماعي سواد رسانه و سواد ارتباطات اجتماعي مردم را بالا ببرند. ترس اين است كه من مخاطب آگاهي نداشته باشم و ناآگاهانه ببينم. بايد اطلاع‌رساني كنيم كه ديدن اين تصاوير خوب نيست و مخاطبان تصوير و خبر جعلي و منابع خبري بي اعتبار را بشناسند. اينها سازوكارهايي است كه مي توانيم رسانه هاي جعلي را مهار كنيم؛ يك نظام خود تنظيمي است كه كمك مي‌كند ما بتوانيم اطلاع‌رساني شايسته و مناسب انجام دهيم.