الزامات تبیین تهاجمی به جای تبیین تدافعی

سخنان روز گذشته رهبر انقلاب در باره حجاب، نشان دهنده نوع نگرش ایشان به مسئله تبیین است. ایشان در موضوع حجاب فرموده‌اند: «خب در این زمینه‌ها خیلی باید متین برخورد کرد، متین و منطقی، دور از احساسات بی‌مورد... شما در این‌جور موارد آن منطق استعماری غربی را که آتش‌بیار معرکه است و دست او مشغول کار است را افشا کنید، آن را برای مردم تبیین کنید با دلایل روشن». این بیان به معنای آن است که به جای تدافع درباره تبیین حجاب در کشور، به منطق برهنگی در غرب حمله کنید و نشان دهید در آن جا چه اتفاقی رخ داده است اما چرایی و الزامات این تهاجم چیست؟ در یک پژوهش جامعه شناسانه * در مشهد مشخص شده که بسیاری از زنان کم حجاب  ، یک تصور نادقیق و کلی درباره «خارج» دارند که در آن زنان با وجود بی‌حجابی، مشکل خاصی در زندگی روزمره خود ندارند. وقتی از آنان پرسیده شده است که منظور از خارج کجاست و ویژگی زنان در آن جا چیست، آن ها نتوانسته‌اند توضیح دقیقی بدهند و عموما براساس فیلم و سریال‌های غربی چند مثال زده‌اند. به بیان دیگر یک ابرروایت رسانه‌ای در ذهن آنان بوده که زنان -عموما غربی- را با وجود برهنگی سر یا بدن، بدون مشکل خاصی می‌دانسته؛ ابرروایتی که اساسا مبتنی بر واقعیت‌های غربی نبوده یا حداقل این زنان توانایی توضیح آن را براساس واقعیت نداشته‌اند. کارکرد ابرروایت‌ها دقیقا همین است. یک کلیت را در اذهان می‌نشاند و بعد تمامی روایت‌های خرد همخوان با خود را دور خودش جمع می‌کند و اتفاقا خرده روایت‌های متضاد را پس می‌زند؛ این یعنی چه؟ یعنی برای مثال ابرروایت «زنان غربی باوجود بی‌حجابی مشکل خاصی ندارند» در اذهان نشسته است. سپس هر خبر، ویدئو، عکس و... کوچکی که تایید کننده آن ابرروایت باشد برای فرد جذاب می‌شود. فرقی ندارد در شبکه اجتماعی، یک سریال خارجی یا در یک شبکه تلویزیونی ببیند، او هرچه این ابرروایت را تایید کند دوست خواهد داشت و به راحتی خواهد پذیرفت حتی اگر دروغ (فیک) بودن آن تاحد قابل توجهی واضح باشد اما اگر خرده روایتی را ببیند که متضاد با این ابرروایت است به سرعت پس می‌زند. برای مثال اگر میزان بالای خشونت خانگی در کشورهای غربی را بشنود اول از همه آن را رد می‌کند و اگر با سایت‌های معتبر آن را به او نشان دهی، سعی در تفسیر یا فراموشی آن می‌گیرد. این خاصیت ابرروایت‌های رسانه‌ای است. اشارات رهبر معظم انقلاب نیز دقیقا به همین ابرروایت‌ها برمی‌گردد. این که به جای تدافع در زمین خودی و پاسخ به ابرروایت‌های دروغین ساخته شده برای ایرانیان، باید به سمت تهاجم به ابرروایت‌های ذهنی از غرب رفت؛ یعنی همان چیزی که آن خانم‌ها در پژوهش مذکور از غرب در ذهن داشته اند. بنابراین رسانه باید با فهم نقطه ضربه، اتفاقا به سمت همان موارد حمله کند و نشان دهد که تاریخچه مسئله پوشش در غرب چیست؟ وضعیت زنان در جامعه غربی با ارائه آمار واقعی و مستند غربی چگونه است؟ فرایندهای فکری فمینیسم از کجا به کجا رسیده و این تغییرات اندیشه‌ای چه علتی در بطن جامعه غربی داشته است؟ در این زمینه ارائه مستندات به صورت غیرمستقیم و مهم تر از آن دسترسی به بخشی از جامعه که چندان به منابع رسمی -مثل صداوسیما- توجهی نمی‌کنند، بسیار اساسی است. بنابراین به جای درگیر شدن در پاسخ به مسئله گشت ارشاد و حجاب اسلامی و... باید توجه داشت که اولویت در این زمینه، درگیر شدن با گزاره‌های تمدن رقیب است. راه این درگیری نیز از مسیر تغییر ابرروایت‌های ذهنی می‌گذرد و نه گزاره‌های مشهور و غیرمتقن و حتی افسانه‌ای درباره غرب. * رجوع شود به مقاله علمی و پژوهشی «نگرش و موضع زنان و دختران مشهدی به حجاب»