کیکاوس پور ایوبی فقر و تورم دو اهریمن زشت خوی

این روزها کسانی که مشاهده‌گر فضای اجتماعی کشورند و با ذره‌بین دقیق هوشیاری پدیده‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه را مورد کنکاش قرار می‌دهند و یا دستی بر تحقیق، تفحص و نوشتار دارند روزگار سختی را سپری می‌کنند، آشفته خاطر و پریشان احوال، دل و دماغی برای اندیشیدن و نوشتن ندارند، واژه‌ها اینقدر تنگ و تکراری است که هیچ سوژه‌ای برای قلم باقی نمانده است؛ با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که آستانه تحملش به شدت پایین آمده و از طرف دیگر گسل‌های عمیق اجتماعی را تجربه می‌کند که زیر ساخت‌های هویتی و تمدنی آن را نشانه گرفته است؛ هرچند در چنین شرایطی امید و آینده بهتر را باید در گردش خون این جامعه پمپاژ کرد تا یاس و ناامیدی را در پستوی ذهن، پنهان کند و روزهای سخت را به بوته‌ فراموشی بسپارد تا شاید فردایی بهتر بر سپهر اجتماعی این مرز و بوم دوباره شعله‌ور و تاریخ کهنش با رستاخیز شورانگیز دوباره احیا شود؛ خداوند ما نظاره‌گر است و می‌بیند رنج‌ها و آلام ما را و هرگز در دالان تنهایی‌ها ما را به حال خود رها نخواهد کرد؛ چه باید کرد؟ انسان با امید زنده است و با اندیشه فرداهای بهتر، سراب زندگی کسل کننده بی‌تحرک را به دست نقاش خیالپردازی خواهد سپرد تا با پرگار رسم الخط جادویی خود سفره‌ رنگینی برای زندگی کم فروغش ترسیم کند که ویرانی‌های معماری‌اش ترمیم شود.
تلنگر باید زد تا زنگ‌های پنهان به صدا درآیند و پیام خاموش تهیدستان و فقرا به گوش بالا دستان برسد، فقر این بلای خانمانسوز تنها فقط شکافی بین دارا و ندار ایجاد نکرده و عقده و کینه‌ای آشتی ناپذیر بین اقشار جامعه باز نکرده بلکه جاده فرعی باز شده برای انواع انحرافات اجتماعی مانند: اعتیاد به انواع مواد روانگردان، خودکشی، افسردگی و اضطراب، الکلیسم، طلاق، سرقت، روسپیگری، همسرآزاری و کودک آزاری، پورنوگرافی، فرار نخبگان و ... فقر شاید تنها عامل این زیست‌های ناشایست انسانی نباشد اما باید پذیرفت از عوامل اساسی آنان است.
امروز که تورم و فقر بهداشت سلامت روانی شهروندان را نشان گرفته، این قدرت نخبگان سرمایه‌ای است که اول احساس خطر کنند و سپس وظیفه انسانی و اجتماعی خود بدانند که دست همت بطرف اقشار فقیر دراز کنند.
خطوط اصلی تمایز و تعارضات در جامعه که محصول همین گسل‌ها می‌باشد ممکن است با هیجانات کور و بی‌هدف خود را نشان دهد.


تد‌‌ رابرت‌گر روانشناس اجتماعی و سیاسی معتقد است این التهابات به سه شکل بروز پیدا می کند:
۱- گاهی بشکل آشوب که نسبتا خود انگیخته است و سازمان نایافته همراه با مشارکت مردمی در خور ملاحظه، شامل اعتصابات سیاسی خشونت بار.
۲- توطئه، خشونت سیاسی سازمان یافته همراه با مشارکت محدود، شامل سوءقصد‌های سیاسی سازمان یافته، تروریسم در مقیاس کوچک و جنگ‌ها
۳- جنگ درون کشوری، خشونت سیاسی بسیار سازمان یافته، همراه با مشارکت گسترده مردمی.
جامعه ما با انسان هایی طرف است که بسیار نجیب و فهیمند و قطعا به آرامی تمام این هیجات کور و پرخطر را با صلابت و استواری طی خواهند کرد تا برای ساختن تمام قطعات پازل بهم ریخته اش با تلاشی مضاعف برخیزند.