برخورد جدی بانک مرکزی با بانک‌ها

کامران ندری کارشناس اقتصادی مقرراتی در شبکه بانکی وجود دارد که اصطلاحا به آن ‌ای.تی.یو.تی گفته می‌شود که این مقررات قواعدی را برای ترازگیری بانک‌ها معین می‌کند برای مثال ‍درمورد میزان وام دهی و اینکه در چه حد وبه چه شکل و چه کیفیتی باید باشد تعیین می‌شود ‍یا اگر وام‌هایی به صورت معوق وجود داشته باشد بانک‌ها این وام‌ها را در ترازنامه خود ثبت کرده و مشخص می‌کنند ‍تا چه اندازه‌ای می‌توانند سرمایه‌گذاری در دارایی ثابت داشته و وضعیت باز ارزی آنها به چه صورت می‌تواند باشد. این ‍‍‍مقررات در همه جای دنیا وجود دارد و فقط شدت و ضعف آنها با هم متفاوت است. این درحالی است که ‍در کشور ما به این دستورالعمل‌ها کمیته باز می‌گویند که تا حدودی این دستورالعمل‌ها بخشنامه شده و به بانک‌ها ابلاغ شده و مشکلی که وجود دارد این است که برخی بانک‌ها این دستورالعمل‌ها را رعایت نمی‌کنند لذا ترازنامه دارایی‌های آنها با مشکل مواجه می‌شود و اصطلاحاتی که شنیده می‌شود مانند دارایی‌های موهوم یا دارایی‌های منجمد از همین مساله نشات می‌گیرد. ضمن اینکه دارایی‌های بانک‌ها متناسب با بدهی آنها نیست و دارایی‌ها نمی‌توانند بدهی‌هارا پشتیبانی کنند. ‍‍ به نظر می‌رسد بانک مرکزی درنظر دارد برخورد جدی‌تری در مواجهه با ‍بخشنامه‌ها داشته باشد البته بانک‌هایی که تقریبا دو دهه ترازنامه‌های نادرستی درنظام بانکی ایجاد کرده‌اند یک شبه قابل اصلاح نیست وزمان بر است. ‍مسئولین بانکی به صورت‌های مالی بانک‌ها واقف هستند اما این معضل به صورت مزمن است و از آنجایی شروع می‌شود که میزان دارایی‌ها در ترازنامه بانک‌ها مناسب و مطلوب نیست و مشکل در عدم رعایت قوانین ‌ای.تی.یو.تی است. درخصوص ‍نرخ ذخیره قانونی یا به عبارت بهتر بخشی از منابع بانک‌ها به شکل ذخایر بانکی نزد بانک مرکزی نگهداری می‌شود باید گفت که زمانی‌که سپرده‌گذاران به بانک‌ها جهت برداشت سپرده و نقل و انتقال بین بانکی مراجعه می‌کنند که از این ذخایر استفاده کنند. این افزایش نرخ سپرده قانونی یک سیاست انقباضی محسوب می‌شود و خلق پول از طریق فرایند وام‌دهی اتفاق می‌افتد زمانی که بانک‌ها مجبور شوند بخش عمده‌ای از منابع رو به شکل ذخایر بانکی نزد بانک مرکزی نگهداری کنند قدرت خلق پول بانک کاهش پیدا می‌کند و این اقدام بانک مرکزی با توجه به تورم بالایی که داریم اقدام صحیحی است چراکه در رابطه با نرخ سود سپرده کشورهای غربی با تورمی به مراتب پایین‌تر از تورم کشور ما مواجه هستند وزمانی با این معضل روبه‌رو می‌شوند نرخ سود در اقتصاد را افزایش می‌دهند که یک سیاست انقباضی در جهت مهار تورم است. اما متأسفانه به‌خاطر عدم آشنایی ‍‍مردم نسبت به بانکداری و نظام پولی افراد ‍فکر می‌کنند افزایش نرخ سود درواقع کار صحیحی در شرایط فعلی نیست که این تصور‍‍ اشتباهی است چراکه در شرایط تورم بانک مرکزی باید نرخ سود واقعی در اقتصاد را افزایش دهد امری که در همه جای دنیا معمول است. افزایش 2 الی 3 درصدی نرخ سود بانکی با توجه به افزایش تورم افزایش قابل اعتنایی نیست و این افزایش نرخ سود در همه جای دنیا معمول است به‌طوریکه‌ چند روز گذشته بانک مرکزی آمریکا در مواجه با تورم نرخ بهره را افزایش داده است اما این اصطلاح نقدینگی سرگردان در‍ ایران رواج یافته است و زمانی‌که نقدینگی در دست مردم قرار می‌گیرد یک حساب به حساب دیگر منتقل می‌شود و زمانی‌که خرید می‌کنند نقدینگی به فروشنده منتقل می‌شود و آن نقدینگی را فروشنده به فرد دیگری منتقل می‌کند و این چرخش وجود دارد و بسته به نیاز فرد است و زمانی‌که نگران تورم هستید با نقدینگی طلا می‌خرید چون نگران این هستید با نگهداری نقدینگی دارایی ارزشش تعدیل شود و دچار ضرر اقتصادی شوند درحالی که در شرایط تورمی مردم پس‌انداز خود را به شکل پول نگه نمی‌دارند و بلافاصله به یک دارایی دیگر تبدیل می‌کنند و این واکنش طبیعی مردم به کنش غلطی است که نرخ بهره را پایین نگهداشته است.  پس سود سپرده‌های بانکی از آنجا که دراقتصاد ما پایین است و افراد معمولا موجودی سپرده را به دارایی تبدیل می‌کنند. ‍