نقطه هدف غرب از عملیات روانی در مذاکرات

در سال‌های گذشته در میدان مذاکرات هسته ای، این ایران بود که در تصمیم‌گیری درباره پیشنهادات غرب باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب می‌کرد (که البته گاهی تحت عملیات روانی سنگین و مرعوب‌کننده غرب، متأسفانه بدتر را انتخاب کرده است)، اما اینک شرایط به کلی فرق کرده و این طرف غربی است که باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند. غرب از یک طرف رفع تحریم‌ها را موجب قدرتمندتر شدن ایران و شکست برنامه کنترل ایران می‌داند، از این رو به هیچ وجه مایل به برداشتن کوچک‌ترین قدمی در مسیر برداشتن تحریم‌ها نیست و از سوی دیگر با پیامد‌های ناگوار جنگ روسیه علیه ناتو در اوکراین دست و پنجه نرم می‌کند و با بحران سنگین مستقیم سوخت و انرژی و غیر مستقیم مواد غذایی مواجه بوده و به برداشتن تحریم‌ها و موانع موجود از مسیر تجارت ایران به شدت نیازمند است. اما امریکا و اروپا به جای تصمیم‌گیری عاقلانه تحت تأثیر گذشته استکباری و با تکیه بر اخبار بی پایه و اساس شبکه نفوذی‌ها و اپوزیسیون خارج نشین ایرانی با برآورد غلط و اشتباه محاسباتی در پی پروپاگاندا، عملیات روانی و تشدید فشار تبلیغاتی بر روی مردم ایران به منظور دوقطبی‌سازی و بی ثبات‌سازی افکار عمومی داخلی ایران، تغییر میدان بازی و منصرف کردن طرف ایرانی از ایستادگی و مطالبه حقوق ناچیز موجود در برجام و انجام تعهدات بر زمین مانده طرف غربی بوده اند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم در ایران، غرب در چارچوب استراتژی مرعوب‌سازی تاکنون به طور میانگین در هر ماه بیش از دو اولتیماتوم (۲۴ اولتیماتوم) داده و همزمان با دادن آدرس غلط به افکار عمومی مردم ایران، از اسفند ماه سال گذشته جنگ چهار ماهه اراده‌ها را با استفاده از فشار‌های ترکیبی مشتمل بر «جنگ پروپاگاندا»، «انجام عملیات سایبری»، «استفاده از رژیم صهیونیستی برای ترور و خرابکاری»، «بازی تشدید اعمال تحریم‌ها»، «تلاش برای راه اندازی و اثربخشی جنگ ارزی و سعی و بی‌ثبات‌سازی بازار ارز»، «توقیف محموله نفتی ایران در سواحل یونان»، «فشار دیپلماتیک از طریق قطعنامه آژانس و شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» ایران را از ایستادگی بر سر مطالبات به حق و قانونی خود منصرف کند.
نگاهی به اوضاع و شرایط کنونی بین‌المللی و مشکلات فراروی غرب، برخلاف تبلیغات و عملیات روانی سنگینی که با هدف مقصر معرفی کردن ایران در به بن بست کشاندن مذاکرات به راه انداخته اند، پرده از بی انگیزگی آنان برای رسیدن به توافق بر می‌دارد: خواسته ایران کاملاً روشن است؛ ایران در پی تأمین منافع خود در برجام و قابل راستی آزمایی همراه با تضامین مطمئن، معتبر و خدشه‌ناپذیر هم‌زمان با بسته شدن پرونده پی‌ام‌دی (ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای: PMD) است. در این حال قابل پیش‌بینی است که بایدن با افت شدید محبوبیت مواجه شده و به دلیل نیاز حزب دموکرات به مدیریت افکار عمومی در انتخابات پیش رو، محبوبیت رو به افول خود را فدای توافق هسته‌ای نکند و از طرف دیگر امریکا حاضر نشود با بستن پرونده PMD امکان بهانه جویی و تشدید فشار را از ایران بردارد و ماهیت مداخله جویانه خود را به مکانیزم گسترده و بی انتهای «پرونده باز» گره بزند و این همان چیزی است که اخیراً رابرت مالی بستن آن را قویاً تکذیب کرده است. علاوه بر دو مورد مذکور، جنگ ترکیبی امریکا در چهار ماه گذشته همراه به اعمال تحریم‌های جدید، نشانگر عزم جدی امریکا در ممانعت از دادن امتیازات حداقلی به ایران بوده و به‌رغم وجود مشکلات فراروی غرب و نیاز شدید آنان به توافق با ایران، متأسفانه امریکایی‌ها صرفاً به دستیابی به راه‌هایی برای تغییر میدان بازی و به تله انداختن ایران می‌اندیشند.
دل بستن به پیش نویس مورد نظر اتحادیه اروپا نیز ناشی از سهل اندیشی، اعتماد غلط، ناپختگی و اصطلاحاً نوشتن یادگاری روی قالب یخ است. مروری بر مذاکرات سنوات گذشته ایران با مسئولان پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا (از خاویر سولانا تا خانم موگرینی) نشان می‌دهد که در هر مرحله از توافق با مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سنگ‌اندازی، بهانه‌جویی، کارشکنی و مداخلات انگلستان و امریکا مانع از امضای توافق در دقیقه ۹۰ شده است. در مذاکرات صورت پذیرفته با آقای بورل نیز حتی اگر تسامحاً اتحادیه اروپا را در توافق اولیه صادق و مستقل از امریکا بدانیم، باز هم تجربه به ما می‌آموزد که به چشم انداز فعلی دل خوش نکرده و احتمال داده شود که در آخرین لحظات باز هم امریکا و انگلیس در توافق و احیای برجام کارشکنی کنند.


تجربه مذاکرات تا رسیدن به برجام در گذشته و مذاکرات پسابرجام از زمان دولت دوازدهم تا امروز نشان می‌دهد که طرف غربی در میدان مذاکره ۱- به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند. ۲- صرفاً در پی امتیازگیری بدون امتیاز دادن هستند. ۳- در صورت لزوم نظام بین‌الملل را به سخره گرفته و به هیچ‌یک از موازین بین‌المللی پایبند نیستند. ٤- به هیچ وجه در پی حل مسئله نبوده و راه‌حل آن‌ها منحصر در واداشتن کشور به تسلیم و چشم پوشی از حقوق خود در برابر هیچ است. ۵- تعهدات آن‌ها صرفاً برای اخذ امضای طرف مقابل بوده و نسبت به اجرای تعهدات خود هیچ تضمینی ارائه نمی‌دهند. ۶- فقط زبان قدرت، ایستادگی و مقاومت را می‌فهمند و در صورت قبول سازش با غرب، دائم بر مطالبات خود می‌افزایند. ۷- امضای یک توافقنامه بهانه‌ای است برای تجدید تحریم‌ها به بهانه‌ای به منظور استمرار مذاکره برای واداشتن طرف مقابل به عقب نشینی‌های پی در پی و اخذ امتیازات بیشتر و شکل گرفتن دومینوی سقوط. ۸- نگاه مستکبرانه، مداخله جویانه و یک طرفه دارند. ۹- آنچه که می‌گیرند حق طلقی شده و آنچه که قرار می‌گذارند بدهند نه حق بلکه یک امتیاز تلقی می‌شود. ۱۰- غرض از مذاکره نه حل مسئله بر اساس احترام متقابل مبتنی بر استقلال و تأمین امنیت و منافع بلکه هدف، به زانو درآوردن کشور مقابل است.
در این میان آنچه که مایه تعجب و نگرانی مردم است انتظارات القایی نابجای افراطیون و تندرو‌های اصلاح‌طلب و مسببان و بانیان وضع موجود است که منافع خود (بازگشت به قدرت) را بر منافع ملی و امید، اعتماد و آرامش مردم ترجیح داده و برای ناامیدسازی مردم از دولت مستقر، در قامت شبکه همکار غرب و در کنار اپوزیسیون خارج نشین با هدف واداشتن دستگاه دیپلماسی و نظام به اقدام عجولانه و شتاب‌زده بر محور نادیده گرفتن امنیت، استقلال و منافع ملی، وارد میدان پروپاگاندا و عملیات روانی شده و برای گره خوردن زلف امور مملکت بر مذاکرات تلاش می‌کنند.
به‌رغم تلاش‌های مذکور برای ایجاد خطای محاسباتی در برآورد‌های ایران، تأکید می‌گردد که شرایط موجود جهانی تا این اندازه به نفع جمهوری اسلامی و به ضرر طرف غربی نبوده است و دولت محترم و دستگاه دیپلماسی با برآورد صحیح از فرصت‌ها و قوت‌های موجود و تیزبینی نسبت به ضعف‌ها و تهدید‌های احتمالی در دو سوی میز مذاکرات، با تکیه بر اولویت حفظ منافع و اراده ملی، و به دور از هیاهو و جنجال تبلیغاتی و عوام‌فریبانه غرب به مدیریت میدان مذاکرات پرداخته و یقین بداند شرایط موجود به نفع ما بوده و اگر طرف غربی مسیر عقلانیت را دنبال نماید چاره‌ای جز بازگشت به مسیر احترام به حقوق ملت ایران و تأمین منافع ناچیز ایران در برجام ندارد و در صورت عدم بهره برداری از شرایط موجود در آینده نه چندان دور، با همت مؤمنانه و انقلابی جوانان این مرز و بوم همان‌گونه که تهدید‌های غرب خنثی و بی اثر شد، تحریم‌ها نیز بلااثر و خنثی خواهند شد.