در جذابيت رسانه

امروز دو يادداشت جذاب و خواندني داريم؛ يكي «درباره گفت‌وگوي ليلاز» از عباس عبدي و ديگري «گندم‌نماي جو فروش» از فياض زاهد. اين دو يادداشت درباره گفت‌وگوي سعيد ليلاز با روزنامه اعتماد و اعتماد آنلاين است. گفت‌وگويي كه روز 26 مرداد ماه منتشر شد و  موجي از اظهارنظرهاي موافق و مخالف را به دنبال داشت. گفت‌وگويي كه در اين زمان عسرت رسانه‌ها نشان داد كه اگر يك بسته مطبوعاتي داراي جذابيت‌هايي باشد كه خوانندگان يا مخاطبان را راضي كند، مردم ميل به خواندنش مي‌كنند و حتي سوژه گفت‌وگوهاي كارشناسي و مردمي مي‌شود كه همين اتفاق افتاد. بگذار مثالي براي‌تان بزنم. چندي پيش در ميان جماعتي بودم كه به يك ميهماني آمده بودند و مثل هميشه درباره مشكلات جامعه از سياست گرفته تا اقتصاد، از مديران كارنابلد تا اقتصادي كه گرفتار تورم است، صحبت مي‌كردند. مدتي كه گذشت يكي از آنان رو به من كرد و گفت بياييد از بهزادي بپرسيم كه روزنامه‌نگار است و البته مسائل مهم را مثل بقيه روزنامه‌نگاران پنهان مي‌كند و در روزنامه‌ چيزي نمي‌نويسد. من گرچه مدت‌هاست سعي دارم درباره مسائل كشور كه البته جزو تخصص من نيست چيزي نگويم و ننوسم، ولي درباره اين موضوع چون مربوط به كار رسانه بود، تذكراتي دادم.
به دوستان گفتم، آيا شده است از جايي گذر كنيد بوي كباب يا قورمه‌سبزي و در واقع غذاهاي خوشبو ذائقه شما را بنوازد و هوس خوردن به سرتان بزند؟
رسانه‌ها هم اگر گزارش، گفت‌وگو، مقاله يا يادداشت‌هايي كه ذهن شما را به خواندن يا گوش دادن و ديدن تحريك كند منتشر كنند، مثل همان بوي هوسناك اغذيه ذهن شما را تحريك به دانستن و خواندن مي‌كنند. البته در آن جمع غيرحرفه‌اي چيزي از علت‌هاي مشكل بازار مطبوعات نگفتم و موضوع را به كاركرد مطبوعات مختلف كشاندم و بحث را تمام كردم ولي در اينجا با پوزش از همكاراني كه كار فكري رسانه را با كار شكم مقايسه كردم، بايد بگويم كه ما روزنامه‌نگاران بايد از حرفه‌اي كار كردن عقب‌نشيني نكنيم. سانسور كه به خودسانسوري مي‌رسد كار روزنامه‌نگار نيست بگذاريم ديگراني اين كار را بكنند. بسياري از سانسورها مثل سانسور شوراي امنيت ملي لازم‌الاتباع است ولي اينكه در نوشتن نگران باشيم و هر خوراك مطبوعاتي را پاك و پاكيزه كنيم و تحويل مخاطب دهيم بيشتر بسته‌هاي رسانه‌اي همين‌طور مي‌شود كه حالا داريم.
اگر همه گزارش‌هاي ما شبيه آنهايي باشد كه روز شنبه در انجمن صنفي مطبوعات معرفي شدند و لوح تقدير و جايزه گرفتند حتي با گلايه‌هايي كه نويسندگان‌شان از سانسور داشتند و فرصت نشد به آنان بگويم همين كه گرفتار اتوسانسور نبودند از آنان سپاسگزارم. اگر اكثر مصاحبه‌ها شبيه مصاحبه ليلاز باشد و جرات انتشارش نيز وجود داشته باشد و اگر يادداشت‌ها نيز شبيه يادداشت‌هاي امروز عبدي و ليلاز باشد، اطمينان دارم مخاطبان به خواندن رسانه‌ها تمايل پيدا مي‌كنند.
من اطمينان دارم خود همكاران من در تاثيرگذاري مطالب رسانه‌ها بهترين داورها هستند و بايد در اين داوري قاطع عمل كنند. مطلبي كه نتواند مخاطب را جذب رسانه كند، جايش سبد كاغذهاي باطله است.