شرایط جنگی نشان خواهد داد صهیونیست‌ها اهل ماندن در سنگر نیستند

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در گفتگو با سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به بررسی ابعاد نبرد اخیر مقاومت، با رژیم‌صهیونیستی پرداخته است. سال گذشته، در نبرد سیف‌القدس شاهد موضع یکپارچه گروه‌های مقاومت، علیه دشمن صهیونیستی بودیم؛ موضوعی که در نبرد اخیر مقاومت با صهیونیست‌ها نیز مشهود بود. به نظر می‌رسد، مقاومت فلسطین علیه دشمن صهیونیستی وارد برهه‌ای تازه شده است. چه ویژگی‌هایی دوران جدید مقاومت را نسبت به گذشته متمایز می‌کند؟
نهضت فلسطین با گذشت زمان، رشد و بلوغ قابل ملاحظه‌ای را در پیوستگی و بلاانقطاع‌بودن پیدا کرده است. مبارزه، از یک حرکت تناوبی به یک حرکت پیوسته، در حال تغییر شکل است، این اولین خصوصیت است. در طول زمان ابعاد مبارزه رشد کرد و استعداد فلسطینی‌ها برای پیوستگی مبارزه، شکوفا شد. از اوایل فروردین امسال، شعله‌های مقاومتی که در سرزمین‌های اشغالی برافروخته شده بود، هرگز خاموش نشده است و شما دائماً ملاحظه می‌کنید این مبارزات، در تمام سرزمین‌های فلسطین، استمرار دارد. از اول سال تا امروز، صهیونیست‌های زیادی در عملیات‌های گروه‌های مقاومت در درون سرزمین‌های اشغالی به هلاکت رسیده‌اند که نسبت به سال گذشته- جز با عملیات سیف‌القدس- قابل مقایسه نیست.
نکته بعدی آنکه مبارزه در سرزمین‌های اشغالی، یک فراگیری پیدا کرده است. صرفاً غزه، درگیر میدان مقاومت و مبارزه نیست بلکه این مبارزه به کرانه باختری هم منتقل شده است. شما نام جنین و نابلس و رام‌الله و طولکرم و شیخ‌جراح و این‌ها را زیاد می‌شنوید. این‌ها شهر‌های اصلی کرانه باختری هستند. بین کرانه باختری و غزه هیچ اتصال جغرافیایی وجود ندارد، این‌ها مثل دو جزیره مجزا، در محاصره رژیم‌صهیونیستی هستند و در آنجا هم، دیوار‌های بتنی با ارتفاع مثلاً شش متر، با ضخامت‌های وسیع و سنسور‌ها و حساسه‌های الکترونیکی و اپتیکی فوق‌العاده مدرن و پیشرفته وجود دارد، حتی ارتعاشات داخل زمین را کنترل می‌کنند که اگر جایی تونلی حفر شد، کشف کنند. تمام ابزار‌های پیشرفته و مدرن از بالن و هواپیما‌های بدون سرنشین و دوربین‌های دید در روز و دید در شب گرفته تا حساسه‌های جمع‌آوری الکترونیکی و ارتعاش‌سنج‌ها را در محیط کوچک جغرافیایی فلسطین اشغالی، به خدمت گرفته‌اند تا هیچ اتصالی از محیط خارج، با محیط درون فلسطین اشغالی برقرار نشود. با وجود تمام این محدویت‌ها، شما امروز شاهدید که در فلسطین، برای یک عملیات کوچک، صد‌ها فروند راکت و موشک شلیک می‌شود. درک این معنا خیلی مشکل است که با وجود تمام این حصار‌های امنیتی به ظاهر نفوذناپذیر، چگونه نهضت فلسطین توانسته است خودش را به انبوهی از موشک‌ها مجهز کند. کسانی که با ترتیبات امنیتی رژیم‌صهیونیستی برای کنترل مرز‌ها آشنا هستند، می‌دانند که بالاخره رژیم‌صهیونیستی در منطق امنیتی خودش، مرز‌ها را نفوذناپذیر کرده است، ولی با وجود همین جداافتادگی و محاصره فوق‌العاده پیچیده، در آنجا سلاح ساخته و توزیع می‌شود. این قدرت، درون سرزمین‌های فلسطین جوانه زد، یعنی این قدرتی نیست که از بیرون منتقل بشود، آن‌ها توانایی تولید قدرت را از داخل پیدا کرده‌اند. ساخت یک چنین قدرتی آن هم در چنین فضای جغرافیایی، واقعاً از اعجاز‌های مقاومت فلسطین است. وقتی یک قدرتی درونی باشد، تمام نمی‌شود.
نکته بعدی این است که فلسطینی‌ها در مبارزه به تکاملی رسیده‌اند که می‌توانند هر نقطه‌ای از سرزمین‌هایی را که تحت اشغال صهیونیست‌هاست، مورد هدف قرار بدهند، یعنی هیچ حاشیه امنی در هیچ نقطه‌ای برای رژیم‌صهیونیستی وجود ندارد که بگوییم یک منطقه‌ای وجود دارد که صهیونیست‌ها می‌توانند به آن پناه ببرند و از آتش فلسطینی‌ها در امان باشند. وقتی شما حزب‌الله لبنان را هم به این معادله اضافه می‌کنید، متوجه می‌شوید که مثلاً، صد‌ها هزار موشک در مقابل رژیم‌صهیونیستی آرایش گرفته و این‌ها می‌توانند از شمال و از غرب در نوار غزه و در شمال هم، از جانب حزب‌الله- آن هم نه در یک حجم محدود- همه نقاط رژیم‌صهیونیستی را نقطه تلاقی آتش قرار دهند. امروز تولید قدرت مقاومت در لبنان و فلسطین، صرفاً یک قدرت موشکی و راکتی چریکی است یا ویژگی‌ها و خصوصیات قابل اتکای دیگری هم دارد؟


مقاومت فلسطین و حزب‌الله لبنان، ارکان بسیار قدرتمندی دارند. امروز، قدرت زمینی در فلسطین و در لبنان، قدرتی است که می‌تواند در یک نبرد زمینی، معادله بقا و ممات را کاملاً در کنترل بگیرد، حزب‌الله لبنان، با تکیه بر تجربیات و اعتماد به نفس و آموخته‌ها و دانش‌ها و مهارت‌ها و تجهیزات و تکنیک‌هایی که از نبرد در سوریه علیه تکفیری‌ها به دست آورده است، می‌تواند یک جنگ زمینی کامل را با پیروزی هدایت کند. تکفیری‌هایی که همه می‌دانیم، واقعاً بدون ترس از مرگ می‌جنگیدند و نبرد با آنها، فقط توسط مردان باایمان جهادی میسر است. فائق‌آمدن بر آن‌ها کار مشکلی است و اگر کسی بر آن‌ها فائق بیاید، یعنی فوق‌العاده نیروی قدرتمندی است. شما در قضیه تکفیری‌ها ببینید حزب‌الله این کار را کرد و از آن جنگ موفق بیرون آمد.
به اضافه اینکه فلسطینی‌ها هم، امروز برای نبرد زمینی آمادگی دارند. نقطه آسیب اصلی اسرائیل، در نبرد زمینی است. نبرد موشک‌ها، آن نقطه اساسی نبرد نیست. آن‌ها می‌دانند که سرزمین را باید با قدرت زمینی آزاد کرد. موشک برای بازدارندگی و اداره جنگ‌های ساکن خیلی عالی است، اما موشک، آزادکننده سرزمین نیست، باید نیروی پیاده پا روی زمین بگذارد و قدم‌به‌قدم، زمین را آزاد کند، مثل همان اتفاقی که در دوران دفاع مقدس برای ما افتاد. نبرد، وقتی به زمین کشیده بشود و انسان‌های شجاع و کارآزموده و میدان‌دیده فلسطین و حزب‌الله در یک آرایش نظامی روی زمین حرکت کنند، آن وقت، نتیجه نبرد تعیین می‌شود. در چه میدانی؟ در میدانی که جغرافیای جمعیت، جغرافیای سیاست و جغرافیای نظامی‌گری، کاملاً روی هم منطبقند.
به محض اینکه یک عملیات زمینی شروع شود، انبوه امواج مهاجرت انسان‌های غیرنظامی و افراد نظامی در هم پیچیده می‌شوند و تعادل نظام فرماندهی و مدیریت جنگ صهیونیست‌ها از هم گسسته می‌شود. الان را نگاه نکنید که، چون شرایط غیرجنگی است، هواپیما‌های این رژیم، منظم پرواز می‌کنند، حمل‌ونقل، پابرجاست، نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها کار می‌کنند، نظم اداری حاکم است و رژیم، در یک فرایند آرام و کم‌تنش می‌تواند محیط را اداره کند. وقتی شرایط جنگی رخ دهد، تمام این انتظام از هم گسسته می‌شود، چون سرزمین، کوچک و متراکم از جمعیت است. آن هم چه جمعیتی؟ جمعیتی که برای رفاه و یک زندگی راحت، وارد این سرزمین شده است. در این صورت رژیم‌صهیونیستی با امواج خروشان آتش و حرکت مردان جهاد- که هیچ‌چیزی نمی‌تواند آن‌ها را متوقف کند- مواجه می‌شود. آن وقت ببینید چه اتفاقی می‌افتد.
ایده بازگشت- که به آن مهاجرت معکوس می‌گویند و در حال رشد است- در پرتو این شرایط ناپایدار امنیتی و سیاسی و ازهم‌پاشیدگی و درهم‌ریختگی سیاسی به وجود می‌آید. در کنار این، دشمن با یک ازهم‌گسیختگی سیاسی، در داخل سرزمین‌های اشغالی مواجه است. یک شکاف، نوعی جدال سیاسی تمام‌ناشدنی، ازهم‌گسیختگی اجتماعی، هویت‌ناپذیری واحد و ملت‌ناپذیری در داخل رژیم‌صهیونیستی حاکم است. صهیونیست‌ها متعلق به آن سرزمین نیستند، یک عده‌شان اروپایی‌تبارند، عده‌ای آفریقایی‌تبارند، عده‌ای از آسیای شرقی و امریکا و جا‌های مختلف آمده‌اند و یک جوش ناهمگن و سست، از ملیت‌ها با زبان‌ها و فرهنگ‌ها و آداب و سنن مختلف و از ریشه‌های ملی متفاوت را کنار هم شکل داده‌اند. اصلاً در آنجا عناصر هویت ملی شکل نمی‌گیرد. صهیونیست‌ها انسان‌هایی نیستند که در سنگر بمانند، حتی وقتی سال۲۰۰۰ از جنوب لبنان فرار می‌کردند، هنوز غذاهای‌شان روی چراغ بود و بی‌سیم‌های‌شان را روشن رها و فرار کرده بودند. دقت می‌کنید؟ یعنی اینقدر حس فرار در آن‌ها قوی است.
من در ملاقاتی که با آقای زیاد النخاله داشتم، به ایشان هم عرض کردم که این صهیونیست‌ها ضعف‌های ذاتی دارند. وقتی شما قدرت می‌گیرید، این ضعف‌ها بیشتر خودش را نشان می‌دهد. اگر طرف مقابل‌شان ضعیف باشد، آن ضعف‌ها هم خودش را نشان نمی‌دهد و قوت‌ها بیشتر دیده می‌شود.
این نکته خیلی مهم بود که اسرائیل، این بار از «یک» گروه در فلسطین شکست خورد. جهاد اسلامی، حماس، کرانه و حتی بچه‌های مجاهد فتح و بقیه گروه‌ها و مردم فلسطین آماده بودند، ولی نبرد در همین محدوده با عمل جهاد اسلامی در تاکتیک و عملیات پایان یافت. بحث دیگر در موضوع مقاومت فلسطین، گسترش میدان نبرد از غزه به سایر بخش‌های سرزمین اشغالی است؛ موضوعی که در سیف‌القدس هم محسوس بود. اینجا کرانه باختری هم وارد معادله می‌شود و رهبر معظم انقلاب اسلامی بر مسلح شدن کرانه باختری تأکید داشته‌اند. سؤال مشخص من این است که مقاومت، در کرانه باختری در حال حاضر با چه وضعیتی روبه‌رو است؟
خب این واقعیت در حال رخ دادن است. همانطور که غزه مسلح شد، به همان روش، کرانه هم می‌تواند مسلح بشود و این فرایند در حال رخ‌دادن است. یعنی شروع شده است؟
بله. به جز آن، شما الان به مقاومت‌های درون خود اراضی اشغالی نگاه کنید، مثلاً در جِنین. بسیار کارآمد است. امروز مقاومت در کرانه، پرجوش و خروش است. همان فلسطینی‌ای که در غزه قدرت ساخت، همان، در کرانه هم قدرت می‌سازد. هیچ چیز این دو سرزمین، تفاوتی باهم ندارند. الان هم دستیابی به سلاح، خیلی ساده‌تر از گذشته است. فناوری، چیزی نیست که کسی بتواند جلوی انتقال و رشدش را بگیرد. در فضای امروز جهان، ساخت و انتقال سلاح، خیلی ساده اتفاق می‌افتد و معمولاً هم، اسرائیلی‌ها دیر متوجه می‌شوند. در جلسه‌ای که با دبیرکل جهاد اسلامی داشتید چه مسائلی مطرح شد؟
بحث ما درباره تحلیل قدرت صهیونیست‌ها بود و فرسایش قدرتی که نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند. یک پوکی استخوان، کوچک‌شدگی و آشفتگی در رژیم به وجود آمده است. خود این دوستان عزیز هم به همین نتیجه رسیده‌اند. برای همین هم در این نبرد ایستادند. این موضوع در ذهن دوستان، خیلی برجسته بود. یک باور قوی است که اسرائیل رو به زوال است و شیب افت قدرتش نسبت به زمان هم، تند شده است. باور فلسطینی‌ها این است که می‌توانند در آینده نزدیک، صاحبان سرزمین‌شان شوند.