روزنامه خراسان
1401/05/30
جنجال لیلاز، روایت خبرنگار بی نشان و اعجوبه ای در فضا و دریا!
واکنش ها به اظهارات جنجالی لیلاز
مواضع هفته گذشته سعید لیلاز، فعال اصلاح طلب در مخالفت با احیای برجام و زیان آور دانستن این توافق با واکنش هایی همراه شده چنان که اصلاح طلبان نیز به انتقاد از اظهارات وی پرداخته اند
گفتوگوی اخیر سعید لیلاز، کارشناس مسائل اقتصادی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران، با روزنامه اعتماد اگرچه ابعاد مختلفی در زمینه سیاست داخلی، خارجی و مسائل اقتصادی را واکاوی کرد، امامخالفت لیلاز با احیای برجام و زیانآور دانستن این توافق وهمچنین یک جمله کلیدی اش با توجه و واکنش اهالی رسانه و چهرههای سیاسی از هر دو جناح مواجه شد: «در شرایط فعلی، ایران با توانایی ساخت بمب اتمی، امنتر است.» این دیدگاه لیلاز با بازتاب وسیع و واکنشهای مختلف از جانب چهرههای سیاسی همراه شد.صبح نو نیز در این زمینه نوشت: هرچند برجام، یگانه منجی کشور نیست و قطعا ضربه فساد، ناکارآمدی، بیتصمیمیها و بدتصمیمیها کاریتر و مهلکتر بر ارکان کشور بوده است اما بهتر بود جناب لیلاز این توصیهها را در زمان دولت محترم اصلاحات بیان میکردند که معالاسف تمام حیثیت و ظرفیت کشور را به زلف برجام گره زد و هشت سال ظرفیت کشور را به پای نهالی ریختند که در آخر سوخت و رشد نکرد.این روزنامه ادامه داد: صحبت های لیلاز اظهارات جدیدی است که از سوی او شنیده می شود و پیش از این کمتر سابقه داشته که اصلاح طلبان مواضعی واقع گرایانه داشته باشند. همچنان که در مصاحبه جنجالی او با ظریف، وزیرامورخارجه دولت روحانی، آن جایی که ظریف از فداکاری دیپلماسی برای میدان سخن می گوید، لیلاز از برتری توپ و میدان بر مذاکره سخن نمیگوید.انتقاد از لیلاز اما مختص به اصولگرایان نبود. مثلا فیاض زاهد، دیروز در یادداشتی برای «اعتماد» نوشت: سعید در ماههای اخیر سخنانی بر زبان جاری میکند که قابل فهم نیست اما توجیهکننده شرایط موجود قدرت در ایران است. مشکل سعید لیلاز به تعارضی برمیگردد که موجب این التقاط میشود. او در جبهه اصلاحطلبان است، اما مانیفستی که از جهان پیرامونی ارائه میدهد، راست افراطی در ایران را مدهوش میکند. عیب بزرگ سعید آن است که به آن متوهمان بیسواد و مکتب نرفته ابزار تئوریکی میدهد و با بستهبندی زیبا جنسهای بنجلشان را قابل عرضه میکند.زاهد افزود: سعید لوله توپ را عامل تضمین میداند...اما نمیگوید که اگر ما شرکتهای بزرگ آمریکا و اروپایی را در پروژههای بزرگ نفت و گاز، پتروشیمی، مسکن و خودرو و هاب منطقهای و دهها پروژه دیگر درگیر کنیم، باز هم از برجام خارج میشوند؟عباس عبدی نیز در این باره با اشاره به این که لیلاز در مقام تحلیل خیلی قاطع حرف میزند، و این درست نیست به ویژه آن که تحلیل قرص مُسَکِّن نیست که به خواننده بدهد تا آن را بخورد و دردش کم شود، نوشت: لیلاز با قاطعیت میگفت که بورس از ۱۵۰۰ کمتر نمیآید که آمد،آن هم نه الان که ۱۸ ماه پیش میگفت، ولی هیچ گاه توضیح نداد که چرا چنین نشد؟وی ادامه داده: چنین پیشبینیهای محقق نشدهای در سخنان ایشان بارها دیده شده است بدون آن که توضیحی درباره علل آن و مبانی تحلیل خود بدهد.عبدی البته ادامه داد: یک جریان اگر اعتماد به نفس داشته باشد از حرفهای متفاوت نمیترسد. حتی استقبال میکند، چون اگر تحلیل جریان را قبول داشته باشد، از شنیدن حرفهای متضاد با خودش استقبال میکند نه آن که آن را تخطئه کند.گفتنی است، پیش از این هم مجید اعزازی در مطلبی با عنوان توهم «اتم» در روزنامه تعادل نوشته بود: استدلال آقای لیلاز برای داشتن سپر ژئوپلیتیک یا همان بمب اتم، «تنهایی» ایران است. اما آیا واقعا ایران تنهاست؟ به طور قطع، ایران برخلاف تمام تحریمهای سیاسی و اقتصادی «تنها» نیست و با گروههای موثر سیاسی و جهادی منطقه پیوند و همکاری دارد. خبرنگار «بینشان» شعار نمیدهد! پرویز فلاحیپور، بازیگر سریال جدید شبکه 3 در پاسخ به انتقاد خراسان، درباره مستقیم گویی ها در این مجموعه توضیح می دهد مائده کاشیان پرویز فلاحیپور پس از سالها فعالیت حرفهای و ایفای نقشهای مختلف، برای اولینبار در مجموعه «بینشان» ساخته راما قویدل، در نقش یکی از اهالی رسانه یعنی سردبیر یک سایت خبری و خبرنگاری باسابقه به نام «شهابالدین اَدهم» ظاهر شده است. کاراکتر او در این سریال شخصیتی جسور و درستکار است که مفسدان اقتصادی را رسوا میکند و به این واسطه درگیر ماجراهایی میشود. به بهانه پخش سریال «بینشان» درباره تجربه این نقش و نوع پرداخت سریال از کاراکتر «شهاب»، با پرویز فلاحیپور گفتوگو کردیم. چه ویژگیهایی در نقش «شهاب» دیدید که باعث شد بازی در «بینشان» را بپذیرید؟ «شهاب» چالشبرانگیز، پویا و بهترین نقش کار بود و تا به حال چنین نقشی بازی نکرده بودم. کارگردان و تهیهکننده آقای قویدل و آقای رزاقکریمی هم خوب بودند. میدانستم آقای رزاقکریمی یکی از مستندسازهای خوب ماست و تهیهکنندگی میکند، دوست داشتم با این گروه همکاری کنم. اولین تجربهتان در نقش یک خبرنگار چطور بود؟ راضی بودید؟ به عنوان بازیگر باید درباره هر نقش جدید، تحقیق و فکر کنی. ما برای ایفای یک نقش، سعی میکنیم چیزهایی را که خودمان میدانیم و اطلاعاتی را که از تحقیقات به دست میآوریم، در نقش پیاده کنیم، حالا این که تا چه حد موفق باشیم، به اجرا و موقعیتی برمیگردد که در آن هستیم. من سعی کردم برای این نقش مقداری وزن اضافه کنم. چون «شهاب» چشمش مشکل داشت و جانباز بود، چشمهای او را چشمهایی غیرطبیعی و خسته تصور کردم و دردهایی را که در بدن و سرش وجود داشت، در نظر گرفتم. ممکن است مردم بگویند چرا صورت این بازیگر خسته و چشمهایش غیرطبیعی است اما نمیدانند که من چه فکری کردم و روی نقش کار کردم. وقتی سریال کم کم جلو میرود، مردم متوجه میشوند که جریان چیست. پیش از این سریال چقدر با مسائل و مشکلات شخصیتتان به عنوان سردبیر و خبرنگار آشنا بودید؟ من یک سری چیزها درباره خبرنگاران شنیده بودم و گاهی مطالبی می خواندم اما این که خودم یکی از آنها باشم، خیلی فرق میکرد. باید چیزهایی را تجربه میکردم و میدیدم که یک سردبیر و خبرنگار چه کارهایی انجام میدهد و چه مسئولیتهایی دارد، باید همه اینها را در نقش میآوردم. به عنوان بازیگر معتقدم که در نقشهای منفی حتما ویژگیهای مثبتی هست و در نقشهای مثبت باید ویژگیهای منفی و اشتباهی وجود داشته باشد، هیچ کس خوب مطلق و بد مطلق نیست، باید به این هم فکر میکردم. همه تلاشم را کردم. این که تا چه حد موفق بودم باید منتقدان، مردم و خبرنگاران نظر بدهند. اما شخصیت «شهاب» کاملا مثبت است، این طور نیست؟ در روند سریال معلوم میشود که اشتباه هم میکند. هم من و هم آقای قویدل متفقالقول بودیم که ویژگی یک شخصیت مثبت این است که طبیعی و قابل باور باشد و از آسمان نیامده باشد! یک موجود زمینی ولی آدم خوبی باشد. من خودم به این موضوع معتقدم که همه خوبیها و بدیها در انسان هست، حالا کسی که خوبیهایش بیشتر است، به چشم مردم خوب میآید و میگویند آدم خوبی است و او که بدیهایش بیشتر است، میگویند آدم بدی است! بستگی به عملکرد خود انسان دارد. اتفاقاتی که در «بینشان» رخ میدهد بر اساس ماجراهای واقعی بوده یا کاملا تخیلی است؟ معمولا یک پای هر فیلم نامه و قصهای در واقعیت و یک پای آن در خیال است. ممکن است یک فیلم داستانی داشته باشد که هیچ کس هیچجا ندیده باشد اما ممکن هم هست که اتفاق افتاده باشد، پس وقتی فیلمی میسازیم، مردم چیزی را تماشا میکنند که اگر در واقعیت تجربه کنند، ممکن است برایشان تلخ و صدمه زننده باشد اما در فیلم آن را تجربه میکنند، نکات خوب و بدش را میگیرند و استفاده میکنند. در سریال دیدیم شخصیت «شهاب» آماده شکایت و دردسر است و به کسی که علیه او مطلبی منتشر کرده، میگوید آماده رفتن به دادگاه است، این مسئله باعث نمیشود «شهاب» نزد مخاطب کمتر باورپذیر باشد؟ این جزو شخصیت او به عنوان یک خبرنگار و سردبیر است. یک خبرنگار و سردبیر خبر که در راس است، همیشه به دنبال اخبار جنجالی و خبرهایی است که میتواند تیتر باشد. آنها به دنبال این قضیه هستند و وقتی جرقهای زده میشود، آن جرقه را میگیرند و میروند ته و توی موضوع را درمیآورند، حالا ممکن است اشتباه باشد و همانجا تمام شود، ممکن است درست باشد و بتواند تیتر خوبی برای آنها باشد. یک سردبیر هرچه بتواند روزنامه و صفحهاش را فعال نگه دارد و مخاطب را ترغیب به خواندن آن کند، رتبهاش بالاتر میرود. شهاب هم جزو خبرنگاران درجه یک است، سابقه خوبی دارد، مردم به او اعتماد میکنند و خبرش را میخوانند. این باعث میشود شَم خبرنگاری «شهاب» خود به خود مثل آهنربا چنین موضوعاتی را جذب کند. اما خیلی راحت با قضیه برخورد کرد و کوچک ترین نگرانی بابت شکایت نداشت. اگر دقت کنید وقتی دوست «شهاب» میپرسد او چه کسی بود؟ میگوید یک «مجرم حق به جانب»! یعنی «شهاب» آن فرد را میشناسد و میداند خبری که به دست آورده 100 درصد درست است ولی آنها دارند پنهانکاری میکنند، به همین دلیل چنین رفتاری دارد. حرف قصه به صورت مستقیم مطرح میشود و حتی نام خبرگزاری «بیدارنیوز» است. به نظر شما این مستقیمگویی باعث نمیشود سریال در دام شعار بیفتد؟ از نظر من تعریف شعار یعنی چیزی که به عمل درنیاید اما حرفی که عملی شود، دیگر اسمش شعار نیست. یعنی اگر شهاب به حرفی که به خواهرزادهاش میگوید عمل نکند، میشود شعار، اگر خودش عمل کند دیگر شعار نیست. ممکن است از لحاظ دیالوگنویسی در فیلم نامه بگوییم مستقیمگویی است که این ممکن است درست باشد. به هرحال این شخصیت «شهابالدین ادهم» است، برادر شهید است، خودش چند سال جبهه بوده و کاملا به کارش متعهد است. فکر نمیکنم از زبان «شهاب» خیلی شعاری باشد.
پرونده
اعجوبهای در فضا و دریا!
دکتر «کتی سالیوان» که سال ۱۹۸۴ به فضا رفته بود، با ثبت رکوردی دیگر در گینس به عنوان اولین زنی که به عمق 11 کیلومتری اقیانوس رسیده، تاریخساز شده است
مهسا کسنوی | روزنامهنگار
همه ما در کودکی به محض بستن چشمهایمان، رویاهایی را که در ذهنمان داشتیم، جلوی چشممان آمده است و دیدهایم. بعضی وقتها خودمان را در اعماق اقیانوس تصور میکردیم و بار دیگر خودمان را در فضا میدیدیم، شاید هم چند بار در رویا به پیادهروی فضایی رفتهایم، اما چند نفرمان به این رویاهای عجیب و غریب کودکیمان رسیدهایم؟ دکتر «کتی سالیوان» یکی از افرادی است که رویاهای عجیب و غریب کودکیاش را نه یک بار بلکه دو بار به واقعیت تبدیل کرده است. او اولین زن جهان بود که به راهپیمایی فضایی پرداخت و اسمش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت و ماندگار کرد، اما این پایان داستان این زن ماجراجو نبود. «سالیوان» در 68 سالگی توانست به عمق یازده کیلومتری اقیانوس(عمیقترین نقطه شناختهشده برای انسان) برود و خودش را به آنجا برساند. تحقق این دو رویای متفاوت، نشاندهنده دو روی سکه زندگی دکتر «سالیوان» هستند. به همین بهانه و در پرونده امروز زندگیسلام با او که به زنی تاریخساز در عرصه دریا و فضا معروف است، بیشتر آشنا خواهید شد.
پدرش مهندس هوافضا بود و خودش عاشق اکتشاف
دکتر «کتی سالیوان» در سال ۱۹۵۱ در نیوجرسی آمریکا متولد شد و کودکی خود را در کالیفرنیا گذراند. پدر او مهندس هوافضا بود که همراه با همسرش همیشه فرزندان خود را به تفکر آزاد و مشارکت در بحثها تشویق میکردند. برادر «سالیوان» وقتی پنج یا شش ساله بود، آرزوی خلبانی داشت. «سالیوان» هم از کودکی مجذوب نقشهها و یادگیری درباره نقاط جذاب آن شغل شده بود. خودش در این باره گفته: «شغل فعلی هر دوی ما دستاوردی خارقالعاده از اولین آرزوهایمان است.» وقتی سالیوان دختری کوچک بود، به روزنامهها، مجلهها و گزارشهای تلویزیونی با موضوعهای اکتشافی علاقهمند شد. کودکی سالیوان همزمان با اکتشافات دریایی ژاک کوستو یکی از پیشتازان این عرصه و پروژه مرکوری بود. او درباره آن روزها هم گفته: «من این افراد قهرمان را دیدم که همه مرد بودند اما این مسئله به من حس نتوانستن نمیداد، من دلم میخواست ماجراجویی کنم.»
دانشآموخته علومزمین و اقیانوسشناسی
سالیوان در دانشگاه، رشته علوم زمین را انتخاب کرد و در آن به ادامه تحصیل پرداخت. در آن سالها این رشته، تقریبا رشتهای مردانه به شمار میرفت اما او تصمیماش را گرفته بود. سالیوان، بلندپرواز بود به همین دلیل مطالعه اقیانوسشناسی را هم آغاز کرد. او در سال 1973 مدرک لیسانس علومزمین را از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرد و در سال 1978 دکترای زمینشناسی را از دانشگاه دالهوسی در کانادا گرفت. زمانی که دانشجوی ارشد بود، در چندین سفر اقیانوسشناسی(اطلس و آرام) شرکت کرد تا پاسخی برای کنجکاویهایش در همین باره یافت.
اولین فضانورد زن ناسا
قبولشدن در ناسا و اولین راهپیماییفضایی، در کارنامه این زن تاریخساز دیده میشود. کاترین رویاهایش را مصرانه دنبال کرد و برای افزایش دانش خود درباره زمین، برای کار در ناسا درخواست داد. سالیوان در سال 1978 توسط سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا به عنوان فضانورد انتخاب شد. این اولین باری بود که زنی میتوانست به رتبه فضانوردی دست پیدا کند. اولین پرواز فضایی او با شاتل فضایی چلنجر در ماموریت STS-41G (5 تا 13 اکتبر 1984) صورت گرفت. سالیوان و سرپرست مأموریت «دیوید لیتسما» یک پیادهروی فضایی سه و نیم ساعته انجام دادند که در آن سیستمی را به کار گرفتند که نشان میداد ماهوارهها میتوانند در مدار سوختگیری کنند. خودش بعدها درباره این تجربه یعنی پیادهروی در فضا گفت: «مدت زمان پیادهروی فضایی من سه ساعت و نیم بود. این مدت زمان برای پیادهروی فضایی بسیار کوتاه است. وقتی زنانی را دیدم که پس از من پیادهرویهای پیچیدهتر و دشوارتری را انجام دادند، بسیار لذت میبردم.» البته سالیوان به یک پیادهروی در فضا اکتفا نکرد و در دو پرواز فضایی دیگر شرکت کرد. او در STS-31 (24 تا 29 آوریل 1990)، شاتل فضایی دیسکاوری تلسکوپ فضایی هابل را مستقر کرد و در STS-45 (24 مارس تا 2 آوریل 1992)، فرمانده محموله آزمایشگاه اتمسفر بود.
ترک ناسا و بازگشت به اقیانوس!
سالیوان در سال 1993 ناسا را ترک کرد و دانشمند ارشد اداره ملی اقیانوسی و جوی (NOAA) شد. او در سال 1996 به عنوان رئیس و مدیر اجرایی مرکز علموصنعت، یک موزه علم در کلمبوس اوهایو منصوب شد. او در کتابی به نام Handprints on Hubble: An Astronaut’s Story of Invention که در سال 2019 از تجربیاتش منتشر کرده، نوشته است: «این تجربیات که من در زندگی کسب و مشاهده کردم، خارقالعاده هستند. من میخواهم به دختران جوان ثابت کنم که میتوانند به چنین مراحلی راه پیدا کنند. این راه قطعا بدون چالش نخواهد بود، گاهی مجبور به عقبنشینی هستید اما باید مقاومت کنید و دوام بیاورید. گاهی هم باید بجنگید.»
سفر ماجراجویانه به عمق 11 کیلومتری اقیانوس
چلنجر دیپ، عمیقترین فرورفتگی در میان بسیاری از فرورفتگیهای بستر دریاست که در سراسر جهان وجود دارد. عمق چلنجر دیپ که بخشی از چاه ماریاناست به 11 کیلومتر میرسد. این بخش در ۳۲۱ کیلومتری جنوب غرب گوام در اقیانوس آرام قرار دارد. در سال 2020 بود که «ویکتور وسکوو»، سرمایهگذار و افسر دریایی سابق که در طول سالها فعالیت خودش میلیونها دلار صرف فناوری زیردریایی کرده، از سالیوان برای آخرین ماجراجوییاش دعوت کرد. وسکوو از طریق ایمیلی، سالیوان را به ماجراجویی دعوت کرد زیرا تصور میکرد زمان آن رسیده است تا یک زن به عمیقترین نقطه شناختهشده اقیانوس برود. سالیوان که انگار تمام عمرش منتظر چنین دعوتی بود، پس از بررسی سوابق وسکوو با کمال میل این دعوت را پذیرفت. او روز یک شنبه 10 ژوئن 2020 با یک زیردریایی دو نفره، به عمق ۱۰۹۰۰ متری اقیانوس رفت و به این ترتیب هشتمین نفر و اولین زنی بود که به عمیقترین نقطه شناخته شده از بستر اقیانوس دست یافت.
جزئیات این سفر عمیق در اقیانوس
سالیوان بعد از این تجربه ترسناک و البته ماجراجویانه در حساب توئیتری خود، این خصوصیات را برای چلنجر دیپ نوشته است: «برای رفتن به اعماق و بالا آمدن تقریبا چهار تا پنج ساعت زمان لازم است. عمق: ۱۰۹۲۵ متر. این جا ماهی وجود ندارد. دمای داخل زیردریایی به منفی ۵ درجه سانتیگراد میرسد. فشار بسیار بالاست و تقریبا ۱۱۲ هزار مگاپاسکال است.» این سفر که همراه با ویکتو وسکوو، کاوشگری که بودجه این ماموریت را تامین کرده بود، انجام شد، حدود یک ساعت و نیم طول کشید و آنها نزدیک به هفت مایل در یک گودال در ماریانا که در حدود 200 مایلی جنوب غربی گوام است، پایین رفتند. هدف این ماموریت تحقیقی در اعماق اقیانوس بود که بعد از انجام تصویربرداریهای مربوط به آن، چهارساعت زمان برای بازگشت به کشتی صرف کردند تا با دانشمندان مستقر در ایستگاه فضایی بینالمللی تماس داشته باشند. یک گروه از متخصصان که وظیفه سازمان دهی گروههای اعزامی را برعهده دارد، تماسی را بین ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS) و زیردریایی در چلنجر دیپ برقرار کرد و به این ترتیب اولین تماس بین دوردستترین نقاط اکتشافشده انسان برقرار شد. سالیوان این ماموریت خود را اتفاقی فوقالعاده نامید که ممکن است یک بار در زندگی هر کسی رخ دهد.
ماجراجوییهای سالیوان71 ساله ادامه دارد؟
حالا این زن اعجوبه و تاریخساز در فضا و دریا، 71 سالگی را هم رد کرده است. دکتر سالیوان چند وقت پیش در پاسخ به خبرنگار نیویورکتایمز که آیا قصد انجام ماجراجویی دیگری را دارد؟، گفته: «معتقدم اکتشافات میتوانند شکلهای مختلفی به خود بگیرند. اکتشافات محدود به حضور فیزیکی در میانه اقیانوس آرام یا مدار زمین نیست؛ بلکه ابعاد زیادی دارد. تا زمانی که من را در تابوت بگذارند به اکتشافات خود ادامه خواهم داد و در تلاش برای ثبت دستاوردهای دیگری به نفع بشر خواهم بود.»
منابع این پرونده: nytimes.com، britannica.com، kathysullivanastronaut.com، nasa.gov
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
داد از بسته های کم عمر اینترنت
مصائب کنکور، 50 سال قبل
چرا ناامیدترین هواداران را داریم؟
پس لرزه های تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه
کلاف سردرگم اصلاح قانون بانک مرکزی
دنده عقب قیمت ارز و سکه
گریز قانونی دزدان!
جنجال لیلاز، روایت خبرنگار بی نشان و اعجوبه ای در فضا و دریا!
عذرخواهی علی کریمی از عزاداران و ارادت به امام حسین(ع)
چالش کالابرگی شدن یارانه نقدی
کالری صفر به معنی سالم بودن نیست
تجربه خودرویی ترکیه
«خراسان» حرفه ای و اول است