خسته نباشيد

1) در آغاز و قبل از هر صحبتي، هفته دولت را گرامي مي‌دارم و بر شهداي عزيز، از جان گذشته و بي‌بديل اين هفته، شهيدان رجايي و باهنر درود مي‌فرستم. در عين حال به شخص آقاي رييس‌جمهوري، تمامي اعضاي كابينه، دولتمردان، وزرا و مجموعه افرادي كه در قوه مجريه فعاليت مي‌كنند، خسته نباشيد گفته و به آنها درود مي‌فرستم. واقع آن است كه هر چند همه قوا، اركان، دستگاه‌ها و بخش‌هاي كشور تلاش مي‌كنند، اما مانند سنوات گذشته، بار سنگين مشكلات به دوش قوه مجريه افتاده است. نبايد فراموش كرد اين دولت نيز زير فشارهاي شديد پيراموني قرار داشته است. هم فشار سنگين تحريم‌ها و كارشكني‌هايي كه دشمنان به ‌خصوص امريكايي‌ها، صهيونيست‌ها، سعودي‌ها و... داشته‌اند و هم فشارهايي كه بر آمده از سوءمديريت‌ها و مشكلات داخلي است و در قالب فقر، فساد، كاستي و نزول شاخص‌ها تجلي پيدا مي‌كند؛ ناكارآمدي‌هايي كه هر اندازه وسعت پيدا مي‌كنند، زمينه سوءاستفاده دشمنان و اثرگذاري بيشتر تحريم‌ها نيز بيشتر مي‌شود و نهايتا ماموريت‌هاي قوه مجريه را سنگين‌تر و كليدي‌تر مي‌كند. اما هر ساختاري كه ظرفيت‌ها، اختيارات و امكانات بيشتري دارد، مسووليت‌هاي سنگين‌تري نيز در قبال مشكلات دارد.
2) شكي در اينكه دولت فعلي و شخص آقاي رييس‌جمهوري، صادقانه سخن مي‌گويد و با نيت خالص به دنبال حل مشكلات است، وجود ندارد، اما نيت خوب براي رسيدن به مقصود كافي نيست و علاوه بر نيت خوب، مديريت مطلوب، ابزارهاي كارآمد، برنامه‌ريزي اصولي و نيروي متخصص نيز نياز است. دولت طي يك‌سال گذشته، هر چند علاقه‌مند به حل مشكلات بوده، اما برخي ساده‌انگاري‌ها در مواجهه با واقعيات كشور باعث شد تا دولت نتواند به اهداف از پيش تعيين شده‌اش برسد. در برهه‌هاي ابتدايي تشكيل كابينه، اين تصور در دولت وجود داشت كه مشكلات به راحتي حل خواهند شد، اما دولت‌هاي قبلي به عمد اراده‌اي براي حل آنها ندارند. تصورات اشتباهي به سرعت رنگ باختند و واقعيات عريان و سخت جاي آنها را گرفتند. دولت بر اساس برخي پيش‌فرض‌هاي اشتباه فكر مي‌كرد به سرعت مي‌تواند، مشكلات را حل و فصل كند. در واقع تصور ساده‌اي از مشكلات وجود داشت و گمان مي‌شد به سرعت مي‌توان، مسائل و مشكلات را از پيش‌رو برداشت. در عمل اما دولت متوجه شد كه كار به اين آساني‌ها كه برخي تصور مي‌كنند، نيست، چراكه از دير زمان و طي سال‌هاي متمادي دامنه وسيعي از مشكلات، معادلات، مسائل و مصائب زيادي در هم تنيده و به هم وابسته شده‌اند. از سوي ديگر هم امورات كشور، سيستماتيك و به هم مربوط است. به اين صورت كه حركت يك مهره در يك بخش خاص، اثرات معيني بر ساير بخش‌ها خواهد داشت. مبتني بر اين واقعيت‌هاي مديريتي است كه در دنيا موضوعات در قالب يك مفهوم به هم پيوسته ديده مي‌شوند و براي آنها راهكار كلان ارايه و يك الگوي مشخص از توسعه ارايه مي‌شود. مانند اتومبيلي با هزاران قطعه كه هر كدام وظيفه‌اي دارند تا در نهايت يك هدف مشترك كه حركت ايمن است، عملياتي شود.
3) اين ساده‌انگاري‌ها باعث شد، دولت نتواند نيروهايي متناسب با اين شرايط سخت و دشوار را به كار بگيرد. بايد توجه داشت، هر چند جوانگرايي يك ضرورت است، اما اين جوانان بايد در بطن آموزش‌هاي مديريتي و اجرايي آبديده شوند تا در نهايت بتوان يك ساختار جوان و كارآمد را شكل داد. حضور جواناني كه در بطن حوادث و رخدادها آبديده و باتجربه نشده‌اند، باعث شد تا حجم آزمون و خطا در دولت بالا رود و بخشي از ظرفيت‌هاي كشور تحت‌الشعاع اين آزمون و خطا قرار بگيرد. البته نمي‌توان انكار كرد كه در برخي حوزه‌ها از جمله وزارت نيرو، كارها بدون هيچ حاشيه خاصي پيش مي‌رود و نيروهاي متخصص از درون وزارتخانه به كار گرفته شده‌اند. اين روند در مورد وزارت امور خارجه و وزارت ميراث فرهنگي و گردشگري نيز به درستي طي شد. حضور عزت‌الله ضرغامي در راس هرم اين وزارتخانه مهم و بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي موجود در اين بخش، باعث شد تا اين بخش‌ها عملكردهاي مطلوبي از خود ارايه كنند. در نقطه مقابل اما برخي مديران در ساير وزارتخانه‌ها نيز جارو برداشته و بسياري از افراد باتجربه و متخصص را با اين تصور كه بايد بانيان وضع موجود را از دايره فعاليت‌ها خارج كنند، برخي افراد بي‌تجربه را از ستادها و هيات‌هاي خاص جايگزين اين افراد متخصص كردند. 
اين روند باعث شد تا حفره‌هاي عميقي در برخي وزارتخانه‌ها ايجاد شود كه پوشش آنها به كار و زحمت فراواني نياز داشته باشد.
4) اين دولت در طول يك‌سال گذشته تلاش‌هايي را در برخي حوزه‌ها صورت داد كه مي‌توان تحليلي از آنها صورت داد. محور نخست در حوزه سياست خارجي بود كه دولت بحث ارتباط و فعاليت اقتصادي و تجاري را به حداكثر رساند. ميزان مراودات و سفرها افزايش چشمگيري پيدا كرده و دستاوردهاي فراواني كسب شده است. مناسبات ارتباطي ايران با برخي از اين كشورها به نقاط حساسي رسيده بود كه دولت آقاي رييسي توانست اين مناسبات را به وضعيت مطلوب بازگرداند. موفقيت بعدي دولت در بحث واكسيناسيون عمومي جامعه بود. هر چند بخش قابل توجهي از محموله‌هاي واكسن توسط دولت روحاني خريداري شده بود، اما دولت سيزدهم به سرعت توانست از طريق شبكه‌سازي از مساجد و حسينيه‌ها گرفته تا بقعه‌ها، امامزاده‌ها، ارتش، سپاه و... مطالبات مردم در اين بخش را پاسخ دهد. طي چند ماه نخست با همكاري مطلوب صدا و سيما، دولت توانست اكثر ايرانيان را واكسينه كند و نگراني‌ها در اين بخش را پايان دهد. در حوزه توليد واكسن نيز دولت گام‌هاي قابل توجهي برداشت و برندهايي چون پاستور، بركت و... توانستند در اين زمينه محصولات قابل قبولي را توليد كنند. نكته سوم مربوط به سفرهاي استاني آقاي رييس‌جمهور است، برخلاف بسياري از اصلاح‌طلبان كه نسبت به سفرهاي استاني انتقاد كرده و آن را نكته‌اي منفي در كارنامه دولت قلمداد مي‌كنند، شخصا از اين رويكرد استقبال مي‌كنم و معتقدم حضور ميداني رييس‌جمهوري و اساسا هر مدير ديگري، دستاوردهاي فراواني به نفع مردم ايجاد مي‌كند. زماني كه به عنوان نماينده فعاليت مي‌كردم متوجه اهميت حضور ميداني در درك مشكلات و دستيابي به يك تصوير شفاف از مطالبات مردم شدم. البته در كنار اين حضور ميداني، نبايد از ضرورت كارهاي سيستماتيك، علمي و راهبردهاي كلان غفلت كرد.


5) در كنار اين بحث دولت در حوزه مسائل اقتصادي و باوجود تحريم‌ها توانست سر و ساماني به نيازهاي اجرايي و عمومي بدهد. به عنوان نمونه دولت توانست حقوق كاركنان، پرداخت يارانه‌ها و تامين اقلام اساسي را به خوبي مديريت كند. در حوزه مسكن به عنوان يكي از جدي‌ترين مطالبات مردم، دولت وعده ساخت يك ميليون مسكن در هر سال را داده است. هر چند در سال نخست فعاليت‌ها، دولت نتوانست وعده‌هايش را عملياتي كند، اما توانست زمينه لازم براي ساخت مسكن مورد نياز كشور طي سال‌هاي بعدي را فراهم كند. امروز به قرارگاه خاتم رفته بودم و متوجه شدم سپاه نيز وارد ميدان شده است تا بتواند زمينه ساخت مسكن صنعتي را فراهم كند. در كنار اين دستاوردها بايد به اين واقعيت اشاره كرد كه دولت در بيان دستاوردها و ديدگاه‌هايش به مخاطب، عملكرد مناسبي نداشته است. به‌رغم اينكه صدا و سيما و رسانه‌هاي همسو در اختيار دولت بوده‌اند، دولت نتوانست از اين ظرفيت‌ها براي ترويج گفتمان مورد نظرش در جامعه استفاده كند. نبايد فراموش كرد كه رسانه‌هاي منتقد طي يك‌سال گذشته نجيبانه با دولت برخورد كردند. سياست ما در روزنامه اعتماد و بسياري ديگر از رسانه‌هاي همسو اين بود كه به دولت كمك كنند و حتي اگر انتقادي از دولت صورت مي‌گيرد، در راستاي بهبود وضعيت كلي دولت باشد.
6) معتقدم در وهله نخست بايد از تلاش دولت حمايت كرد، پس از آن نقص‌هاي دولت را بايد گوشزد كرد و نهايتا نيز اگر در جايي مشكلي اساسي وجود داشت و ضرورت اصلاح احساس مي‌شد، بايد به دولت نهيب لازم را زد. هر چند حرف‌هاي زيادي درباره ضعف‌ها، قوت‌ها و ضرورت‌هاي دولت داشتم، اما امروز تلاش كردم يادداشتي حمايتي از دولت بنويسم. در آخر هم ضمن بيان خسته نباشيد، اظهار اميدواري مي‌كنم كه اين ‌بار سنگين را به بهترين شكل به سرمنزل مطلوب برسانند و در سال آينده ضعف‌هاي كمتر و دستاوردهاي بيشتري داشته باشند.