افزودنی های «جلال » به ثروت ادب فارسی

 53 سال از درگذشت جلال آل‌احمد می‌گذرد؛ نویسنده، مترجم و روشنفکری که با قلم و اندیشه‌اش تأثیری انکار نشدنی بر ذهن و زبان مردم و اندیشمندان دوران خود گذاشت. جلال آل‌احمد در قالب‌های متنوعی می نوشت؛ از گزارش و مقاله و نقد گرفته تا سفرنامه و داستان. «مدیر مدرسه»، «خسی در میقات»، «نون و القلم»، «سرگذشت کندوها»، «از رنجی که می‌بریم» و «غرب‌زدگی» از مشهورترین آثار جلال آل‌احمد هستند. او لحن و سبک خاص خودش را در نویسندگی داشت و به دلیل تأثیرگذاری‌اش بر نثر فارسی، عده‌ای به او لقب «نیمای نثر فارسی» دادند. یکی از ویژگی‌های برجسته آثار جلال، استفاده او از عناصر فرهنگ عامه در داستان‌هاست. علاوه بر این، جلال آل‌احمد با ترجمه آثاری از آندره‌ژید، داستایفسکی و اوژن یونسکو برای اولین بار این نویسنده‌ها را به فارسی‌زبان‌ها معرفی کرد. در ادامه از تأثیرگذاری‌ جلال بر نثر و ترجمه فارسی بیشتر می‌خوانید.  نثر جلال، الگویی برای نویسندگی وقتی آثار جلال آل‌احمد را می‌خوانید، نوعی شتاب زدگی در لابه‌لای سطرها حس می‌کنید. جلال، کوتاه و تلگرافی می‌نوشت. شکستن قواعد دستور زبان و حذف بخش‌های جمله و حتی نصفه رها کردن آن، خاصیت نثر آل‌احمد است. او یک‌راست سر اصل مطلب می‌رود و مقدمه‌چینی نمی‌کند. این نوع نگارش، بعدها طرفدارانی پیدا کرد و به الگویی در نویسندگی تبدیل شد. عده‌ای معتقدند نثر جلال، آینه‌ای از شخصیت و رفتار اوست. به عبارتی شخصیت او بر نوع نوشتنش تأثیر گذاشته‌است. او در زندگی شخصی‌اش  مانند نویسندگی‌اش، شتاب زده و رک و روراست عمل می‌کرده‌است. به قول سیمین دانشور، انگار جلال می‌دانسته عمر کوتاهی دارد و می‌خواسته در همین فرصت کم، تمام حرف‌هایش را بزند.  جلوه پررنگ عناصر عامیانه در آثار آل‌احمد یکی از ویژگی‌های مهم آثار جلال آل‌احمد، استفاده بجا و آگاهانه   از عناصر فرهنگ عامیانه است. عناصر عامیانه به کار رفته در داستان‌های او را می‌توان در چهار دسته خلاصه کرد: آداب و رسوم اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مانند جهیزیه دادن، احیا گرفتن در شب قدر و اذان گفتن در گوش، اشعار و ترانه‌های عامیانه مانند «قربون برم خدا رو/ توپ قلندرا رو/ توپ قلندرونه/ خونۀ شا ویرونه»، بازی‌ها مانند قاپ‌بازی، درنا بازی، قایم باشک، دوزبازی و ضرب‌المثل‌ها مانند «هر کسی را بهر کاری ساخته‌اند»، «هشتشان گرو نه است»، «همان آش و همان کاسه»، «همکار چشم دیدن همکار را ندارد»، «هیچ بده را به هیچ بستان، کاری نیست». داستان‌های مجموعه «نفرین زمین» و داستان‌های «زیارت»، «تابوت»، «نون و القلم»، «سمنوپزان»، «مدیر مدرسه» و «سنگی بر گوری» دارای بیشترین بسامد کاربرد عناصر فرهنگ عامیانه هستند. آل احمد در داستان‌هایی که شخصیت‌های آن مردم عادی هستند، از عناصر فرهنگ عامه بیشتر بهره می‌گیرد و جایی که شخصیت‌های داستان، افراد تحصیل‌کرده هستند، زبانش رسمی می‌شود.   شناساندن نویسنده‌های خارجی به فارسی‌زبانان  یکی دیگر از جنبه‌های فعالیت جلال آل‌احمد ترجمه بود. او متونی از نویسندگان فرانسوی، روسی و آلمانی را برای اولین بار به فارسی ترجمه کرد و نقش زیادی در شناساندن آن‌ها به جامعه ادبی ایران داشت. هر چند که نقدهایی بر بعضی از ترجمه‌های آل‌احمد نوشته شده‌است اما نمی‌توان منکر اهمیت کار او شد. از جمله ترجمه‌های آل‌احمد می‌توان از این کتاب‌ها نام برد: «تشنگی و گرسنگی» از اوژن یونسکو، «مائده‌های زمینی» از آندره ژید، «قمارباز» از فئودور داستایفسکی، «دست‌های آلوده» از ژان پل سارتر، «عبور از خط» از ارنست یونگر و «سوءتفاهم» و «بیگانه» از آلبر کامو. جالب این‌که پس از جلال آل‌احمد، آثار متعددی از او به زبان‌های دیگر ترجمه شد که از میان آن‌ها می‌توان به ترجمه «مدیر مدرسه» به فرانسوی، کردی و هندی و ترجمه «خسی در میقات»، «نون والقلم» و «سنگی بر گوری» به انگلیسی اشاره کرد.