ضریب تحمل جامعه پایین آمده است

آرمان ملی- احسان انصاری: با نگاهی به حوادث رخ داده در ماه‌های اخیر مشخص می‌شود میزان برخی جرائم در جامعه افزایش پیدا کرده است. جرائمی که برخی به دلیل انتشار آن در فضای مجازی با واکنش‌های افکار عمومی جامعه نیز مواجه شده است. از سوی دیگر اظهارات برخی مقامات مانند قابل گذشت بودن سرقت‌های زیر بیست میلیونی در صورت عدم سابقه کیفری مجرم و گذشت شاکی خصوصی باعث سو‌ءبرداشت‌هایی در بین سارقان و ضابطین قضائی شده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر نعمت احمدی حقوقدان و استاد دانشگاه گفت‌وگو کرده که در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. به نظر مي‌رسد ميزان تحمل جامعه کاهش پيدا کرده و همين موضوع سبب نابهنجاري‌هايي شده است. ايــن شرايط را تــاييد مي‌کنيد و چه بايد کرد؟
عوامل مختلفي در اين زمينه وجود دارد که مهم‌ترين آنهــا بيکـــــاري، شکاف طبقاتي و مشکلات اقتصادي است. امروز شرايط اقتصادي مردم به شکلي شده که به صورت مستقيــــم در افزايش جرائم و بزهکاري در جامعه نقش دارد. از سوي ديگر تعداد بيکاران در جامعه در حال افزايش است. به همين دليل نيز در چنين شرايطي ميزان جرائم در جامعه بيشتر شده است. در شرايط کنوني دختران و پسران زيادي وجود دارند که تحصيلات خود را به پايان رسانده‌اند اما فاقد شغل هستند و در خانه نشسته‌اند. براساس آماري که فرمانده نيروي انتظامي اعلام کردند بيش از51 درصد سارقاني که در سال‌هاي اخير دستگير شده‌اند نوبت اولي هستند و اولين بار است که به جرم سرقت براي آنها پرونده تشکيل مي‌شود. اين موضوع نشان مي‌دهد که اين افراد انسان‌هاي بدي نيستند، از ابتدا به دنبال دزدي نبوده‌اند اما به دليل ناچاري وارد اين کار مي‌شوند و دست به سرقت و دزدي مي‌زنند. به تازگي آقاي اژه‌اي رئيس قوه قضائيه تعبيري به کار بردند که برخي تفسيــــر درستـــي نداشتند. ايشان عنوان کردند اگر شاکي خصوصي از سرقت‌هايــــي تا سقف بيست ميليون تومان، گذشت کند و سارق نيز سابقـــه کيفري نـــــداشته باشد، قابل گذشت است. اين اظهارنظر باعث شد برخـــــي تفاسير نامناسبي از اين موضوع داشته باشند و گمان کنند سرقت‌هــاي زيــــر بيست ميليون تومان جرم تلقي نمي‌شود و مي‌تواند نـــاديده گرفتـــه شود اين در حالي است که در واقع چنين نيست و سرقت در هر موضوعي؛ سرقت تلقي مي‌شود و نبايد ناديده گرفته شود. متأسفانه برخي از سارقان به خيال اينکه سرقت‌هاي کمتر از 20 ميليون قابل گذشت است و تعقيب قضائي ندارد، به سرقت ادامه دادند. در حالي که از نظر قانون هرگونه سرقت جرم است و پيگرد قانوني دارد. برخي از اين تفسير برداشت‌هايي اشتباهي داشتند که پيامدهاي خوبي به‌همراه نداشت البته آقاي اژه‌اي توضيحاتي درباره اين اظهارات ارائه و عنوان کردند سخنانشان به معناي تسامح با سارقان نبوده و بلکه قانون بايد تحت هر شرايطي با سرقت برخورد کند.
بهتـــر است سرقت تعريف شود تا به راحتي نتوان با تفاسير اشتباهي اقدام به سرقت کرد. به عنوان حقوقدان لطفـــا تعريفي از سرقت بيان کنيد.
بـــه صورت کلــي سرقت داراي دو جنبه خصوصي و عمومي است. اگر شاکي خصوصي گذشت کند، جنبه عمومي جرم باقي مي‌ماند و قانون بايد درباره جنبه عمومي جرم تصميم گيري کند. از سوي ديگر اگر شاکي خصوصي گذشت نکند و يا اگر سارق در گذشته نيز سابقه کيفري داشته باشد، اين قانون درباره آنها صدق نمي‌کند. نکته قابل تأمل ديگر اينکه اغلب سرقت‌هايي که اين روزها در جامعه رخ مي‌دهد، سرقت «موبايل» است و اين موضوع نياز به تعمق و بررسي بيشتري دارد. دليل اين موضوع هم اين است که موبايل يک وسيله کوچک و در دسترس همگان است بنابراين سارق موبايل به‌خوبي مي‌داند اگر آن را سرقت کند، با فروشش صاحب 10 تا 20 ميليون پول خواهد شد که به اندازه حقوق يک ماه کارمند و کارگر است. به همين دليل چنين افرادي تلاش مي‌کنند از اين راه ميانبر و در زمـــان کوتاهــي به چنين مبالغي دست پيدا کنند. بايد توجه داشت که تمايل به سرقت موبايــــل در بين سارقان نسبت به گذشته بيشتر شده است.


نکتـــه قابل تامل خفت‌گيري و زورگيري خياباني است که با رعب و وحشت شکـــل مي‌گيرد. چــــرا جرايـــم خشن‌تر شده است ؟
سرقت و دزدي در گذشته وجود داشته، در آينده نيز وجود دارد و مختص به جامعه ما نيست بلکه در همه جوامع وجود دارد. اگر به ادبيات ايران نگاه کنيد، مشخص مي‌شود به چه ميزان در شعر و ادبيات کشور به اين موضوعات اشاره شده است. به همين منظور سرقت و دزدي موضوع جديدي نيست که ما بخواهيم درباره يک پديده اجتماعي جديد صحبت کنيم بلکه همواره وجود داشته است. شايد بايد به اين موضوع برگرديم که چرا جرايم نسبت به گذشته، خشن‌تر شده است. پاسخش هم اين است که جامعه با مشکلاتي مواجه است که آرامشش را کم کرده است. ضريب تحمل جامعه نسبت به گذشته پايين آمده که دلايل متعددي نيز در اين زمينه نقش داشته‌اند.يکي از مهم‌ترين دلايلي که در اين زمينه وجود دارد گسست بين نسلي و برهم خوردن محيط گرم خانواده‌هاست. در گذشته خانواده بيشتر به هم نزديک بودند و صميميتي که بين آنها وجود داشت، به مراتب بيشتر از امروز بود. در گذشته بسياري از اتفاقاتي که در خانواده رخ مي‌داد، به صورت جمعي بود و همه اعضاي خانواده در آن نقش داشتند. اين در حالي است که در شرايط کنوني بين اعضاي خانواده اعم از والدين و فرزندان و بين همسران فاصله ايجاد و کانون گرم خانواده دستخوش تغيير شده است. افراد خانواده بيشتر اوقات خود را در تنهايــي مي‌گــــذرانند. در شرايط کنوني اعضاي خانواده تنها هستند و تنهايي انسان‌ها يک واقعيت غيرقابل انکار در جامعه است. در چنين شرايطي افراد تلاش مي‌کنند با حضور در فضـــاي مجازي و استفـــاده از موبايل جهــــان جديدي براي خود بسازند و در ايــــن جهان زندگي کنند.
اين جهان داراي چه ويژگي‌هايي است؟آيا اين جهان ساختگي در افزايش جرائم در جامعه نقش داشته است؟
در چنين شرايطي هر فرد براي خود، جهان مجزايي مي‌سازد و تلاش دارد در اين جهان به خواسته‌هاي خود دست پيدا کند. به همين دليل به همه جا سرک مي‌کشد و تلاش مي‌کنند جهان پيرامون خود را از منظر جهاني که براي خود ساخته بشناسد. امروز ديگر مانند گذشته والدين بر فرزندانشان تأثيرگذار نيستند و آنچه جهان پيرامون فرد را مي‌سازد آنچه است که خودش در تنهايي براي خود مي‌سازد. همه ما مانند مسافر کوچولو همه جا مي‌توانيم، پرواز کنيم و سرک بکشيم. چرا امروز کار به جايي رسيده که يک پدر مانند گذشته تاثيري بر اعضاي خانواده ندارد ؟ امروز فرزندان از ابتداي کودکي با ابزارهايي که تکنولوژي در اختيار آنها قرار داده، جهان جديدي براي خود مي‌سازند و در اين جهان رشد مي‌کنند. به همين دليل ميان خواسته‌ها و آرزوها فاصله زيادي وجود دارد. در اين بين ممکن است فيلم‌هاي خشني مانند سرقت از بانک و يا هر نوع دزدي و خشونت ديگري را مشاهده کنند. در جامعه ما شايد اخبار خفت گيري خياباني زياد نباشد اما اخبار زورگيري قانوني اعم از اختلاس و فسادهاي اقتصادي وجود دارد. در چنين فضايي ممکن است درباره فردي مانند بابک زنجاني مطلب يا فيلمي مشاهده کند که هنوز سن و سال زيادي ندارد، اما با فسادهايي که مرتکب شده به ثروت‌هاي افسانه‌اي دست پيدا کرده است. موبايل‌ها و شبکه‌هاي اجتماعي انسان‌ها را تنها کرده‌اند به شکلي که در سفر، خيابان، دانشگاه و يا هر محل ديگري به موبايل خود توجه مي‌کند و بقيه مسائل در اولويت‌هاي بعدي قرار گرفته‌اند. در اين جهان ذهني که فرد براي خود ساخته کسي نيست که وي را ارشاد و راهنمايي کند. از سوي ديگر فيلم‌ها و کليپ‌هاي انواع و اقسام جرائم را مي‌تواند در اين جهان ساختگي مشاهده کند. در اين جهان مشاهده مي‌کند که فرزند فلان وزير، نماينده يا معاون وزير با رانت پدر خود به خارج از کشور سفر کرده و در آنجا زندگي لاکچري براي خود تشکيل داده است. اين در حالي است که وي که تحصيل‌کرده است اما از چنين شرايطي برخوردار نيست. به تازگي سرقتي در يکي از مناطق کشور وجود داشت که ترانس‌هاي برق فشار قوي را سرقت کرده بودند و برق يک منطقه به اين دليل قطع شده بود. اين موضوع نشان مي‌دهد که سارق يا سارقان دانش اين کار را داشته‌اند که موفق شده‌اند برق فشـــار قوي را قطع کنند تا بتوانند ترانس‌هاي آن را سرقت کنند.
در دادگاهي که درباره زورگير اتوبان نيــــايش برگزار شد قاضي دادگاه عنوان کرد که زورگيري و ايجاد رعب و وحشت در بين مردم مصداق محاربه است و در صورتي که اين اتفاق تکرار شود حکم سارق اعدام خواهد بود. چنين حکمي با چنين جرمي تناسب دارد؟
براساس قانون قطاع الطريق و يا سارقاني که باعث خوف و وحشت در بين مردم مي‌شوند، مصداق حکم محاربه هستند. نکته ديگري که در اين زمينه وجود دارد اين است که مجرم بايد سلاح در اختيار داشته باشد. آقاي آملي لاريجاني زماني که رياست قوه قضائيه را در برعهده داشتند در ماجراي دو زورگير که 70 هزار تومان از يک شهروند دزديده بودند عنوان کردند که ايجاد خوف و وحشت شامل سلاح گرم و سرد مي‌شود. در اينجا اين موضوع مطرح مي‌شود که ميزان خوف و وحشتي که ايجاد مي‌شود در چه حدي است. آيا تنها يک نفر و يا چند نفر دچار هراس مي‌شوند و يا جامعه احساس خطر مي‌کند. به عنوان مثال در ماجراي سرقت از طلافروشي در زنجان سارقان دو طرف بازار را بسته بودند و با شليک به سقف بازار باعث خوف و وحشت همگاني شدند به شکلي که همه طلافروشان از ترس پنهان شدند و سارقان نيز به راحتي طلاهاي موجود را سرقت کردند. اين ماجرا مصداق ايجاد خوف و وحشت در بين مردم است و حکم آن محاربه است.