سیف الرضا شهابی فوت مهسا امینی و چند نکته

در ماه تیر سال ۱۳۸۲ خانم زهرا کاظمی خبرنگار کانادایی ایرانی تبار که مجوز تهیه خبر از وزارت ارشاد اسلامی در ایران را داشت در دوران دادستانی آقای سعید مرتضوی به اتهام گرفتن عکس از مناطق ممنوعه، بازداشت شد و چندی بعد، خبر فوت وی را اعلام شد!! این مسئله علاوه بر اینکه یک ضایعه تاسف‌آور بود، با بازتاب سیاسی همراه شد و منشا بروز اختلافاتی عمیق بین ایران و کانادا شد تا جایی که چندی بعد، کانادا روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کرد و از آن تاریخ هر زمان مسائل حقوق بشری در ارتباط با ایران در جوامع بین‌المللی مطرح می‌شود، یک پای ثابت علیه ایران، دولت کانادا است و حتی در پاره‌ای مواقع این کشور پیشقدم در تهیه پیش‌نویس قطعنامه‌های حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی است.
چندی بود در شهریور سال ۱۳۹۸ دختر جوانی به نام سحر خدایاری معروف به دختر آبی و از طرفداران فوتبال بعد از شنیدن احتمال صدور حکم محکومیتش به خاطر تلاش برای حضور در ورزشگاه برای تماشای مسابقه تیم مورد علاقه‌اش، به عنوان اعتراض به حکم احتمالی در مقابل دادگاه دست به خودسوزی زد‌. این حادثه دلخراش به سوژه‌ای از رفتارهای ناشایست با خانم‌ها در ورزشگاه‌ها تبدیل شد و در جای خود مورد انتقاد جوامع ورزشی بین المللی قرار گرفت‌.
اکنون مقامات مسئول، خبر از فوت دختر جوان ۲۲ ساله کرد سقزی به نام ژینا (مهسا) امینی می‌دهند که ساعاتی بعد از بازداشت دچار سانحه شد و بعد از انتقال به بیمارستان جان به جان آفرین تسلیم کرد‌. انتشار خبر فوت مهسا با انعکاس شدید داخلی روبه‌رو شد و شدیدتر از دفعات قبل بود و اکنون جهت تعیین علت واقعی فوت‌، همگان منتظر نظر پزشکی قانونی هستند، اگرچه در فضای مجازی مملو از گمانه زنی است.
در ارتباط با فوت دختر کردستانی باید گفت‌:


۱- عکس‌هایی که از مهسا در روز بازداشت منتشر شده نشان می‌دهد از حجاب نسبتا خوبی که می‌تواند مورد قبول مسئولین قرار بگیرد برخوردار بود. برای نگارنده و بسیاری از افراد این سوال مطرح است؛ سرنشینان ون ارشاد چه انتظاری از پوشش وی داشتند‌؟
۲- از پزشکی قانونی انتظار می‌رود آنچه درمورد مهسا واقع شده را به طور واقعی اعلام کنند. هرگونه خلافه گویی احتمالی دیر یا زود مشخص خواهد شد، در آن صورت سوءظن‌ها را بیشتر خواهد کرد و حرف و حدیث درمورد فوت را افزایش می‌دهد. بخش وسیعی از فعالان اجتماعی و سیاسی علت فوت را تعقیب می‌کنند، ادعای ناصحیح درمورد چگونگی فوت، با مبانی شرعی و قانونی و اخلاق پزشکی مغایرت دارد.
۳- درصورتی که تایید شود علت فوت بر اثر ضرب و جرح بوده، حداقل انتظار از دستگاه قضایی این است آمرین و عاملین را به اشد مجازات محکوم و حکم را به اجرا درآورد تا از تکرار موارد مشابه جلوگیری شود‌. تعلل و تسامح در مقابل مجرمین به امنیت جامعه کمک نمی‌کند.
۴- یکی از عللی که ‌جامعه این بار نسبت به دفعات قبل حساسیت و عکس‌العمل شدیدتر نشان داد و بسیاری از شخصیت‌های دینی، ورزشی، هنری، فرهنگی و… با صدور بیانیه‌هایی محکوم کردند؛ به خاطر فشارهایی است که بر جامعه اعمال می‌شود. برای مثال، در حال حاضر راه بر بسیاری از فعالیت‌های سیاسی، هنری، فرهنگی تنگ شده و فرسودگی و خستگی بر جامعه عارض شده و جامعه هم زیر بار سنگین محدودیت‌ها، در چنین مواقعی حساسیت نشان می‌دهد.
۵- مشکل بزرگی که اکنون در جامعه حکم‌فرماست اینکه برخی مسئولان رعایت دیدگاه‌های خودشان را از شهروندان انتظار دارد و حتی آن را تحمیل می‌کنند در مقابل خودشان را متعهد نمی‌دانند به مطالبات حداقلی عمومی توجه کنند. مشکلاتی نظیر: گرانی، بیکاری، تورم و ... از مواردی است که دولت در حل آنها باید با قاطعیت عمل کند. درصورت حل نشدن مشکلات هرگونه امر به معروف و نهی از منکر بی‌نتیجه خواهد بود، اقشار جامعه خصوصا نسل جوان آنهایی که در بعد انقلاب و دهه‌های شصت و هفتاد به بعد متولد شدند‌، عکس‌العمل نشان خواهند داد‌. مقابله با حجاب یکی از آن موارد عکس‌العملی است‌.
اگر مسئولان به طور دائم انتظار داشته باشند شهروندان ملزم به رعایت دستورات باشند و خودشان را مبری از حل مطالبات مردم بدانند، باید در آینده انتظار مخالفت‌های بیشتر را در اقشار مختلف جامعه شاهد باشیم‌.