کلاه آبراهام بر سر سازشکاران

فرزانه دانایی: 2 سال پیش در چنین روزهایی، امارات و بحرین، پس از ماه‌ها رایزنی با مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی سرانجام توافق آبراهام را در کاخ سفید به همراه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت امضا کردند. در همان زمان بسیاری از رسانه‌های غربی این حرکت را «آغاز دورانی نوین» برای منطقه خاورمیانه اعلام کردند. تبلیغات و سر و صدای مطبوعاتی برای این توافق به حدی بالا بود که بسیاری از تحلیلگران به این نتیجه رسیده بودند بزودی تکلیف تمام کشورهای اسلامی با رژیم صهیونیستی روشن می‌شود و حداقل تعداد زیادی از کشورهای عرب منطقه به سمت عادی‌سازی روابط خود با صهیونیست‌ها می‌روند. داماد ترامپ که دلال رابطه اعراب با صهیونیست‌ها بود، خود را معمار خاورمیانه جدید می‌دانست و می‌گفت اگر دولت بعدی ایالات متحده - چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه- به فکر صلاح و منافع ملی آمریکا باشد، باید به هر نحو ممکن، این توافق را اجرایی کرده، توسعه دهد و در نهایت اعتراف کند نسخه تجویزی او برای غرب آسیا، نسخه‌ای نهایی برای حل مشکلات منطقه است. حدود یک ماه پس از امضای توافق آبراهام، سودان نیز که بشدت به دنبال منافع اقتصادی ناشی از امضای این توافق بود و به دنبال این بود که آمریکا تحریم‌ها علیه کشورش را بردارد، پای این توافق را امضا کرد و 2 ماه بعد از آن، مراکش نیز که به دنبال این بود تسلط آن بر صحرای غربی به رسمیت شناخته شود، به توافق آبراهام پیوست. هر کدام از این کشورها، وعده‌هایی از سوی مقامات آمریکایی و صهیونیست دریافت کرده بودند که به این نتیجه رسیدند بهتر است جزو نخستین بازیگران منطقه‌ای باشند که روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی کرده و به سمت شناسایی این رژیم حرکت کنند. 2 سال بعد از امضای این توافق، حالا به نظر می‌رسد زمان خوبی برای بررسی این موضوع باشد که هر کدام از این کشورها تا چه حد به اهداف خود دست پیدا کرده‌اند و تا چه حد توافق آنها توانسته زندگی برای مسلمانان سرزمین‌های اشغالی، کرانه باختری و غزه را آسان کند. غیر از توافق بر سر همکاری‌های اطلاعاتی و حتی در برخی موارد نظامی، رژیم صهیونیستی و کشورهای امضا‌کننده این توافق، همگی موافقت کرده بودند در حوزه‌های مرتبط با انرژی، حمل‌و‌نقل، کشاورزی، توریسم، امنیت و ابداعات تکنولوژیک با یکدیگر همکاری داشته باشند.    * منافع رژیم صهیونیستی در منطقه چطور تأمین شد؟ مقامات رژیم صهیونیستی در همان زمان طی قراردادی با بحرین، توانستند از طریق بنادر بحرین کالاهای مورد نیاز خود را وارد کنند؛ به این ترتیب که کالاهای صادراتی به بندر بحرین منتقل شده و از آنجا با هواپیما به داخل سرزمین‌های اشغالی فرستاده می‌شد.  مهم‌ترین مساله اما موافقت‌های سیاسی، نظامی و اطلاعاتی بین کشورهای منطقه و رژیم صهیونیستی بود. سفر مقام‌های رژیم صهیونیستی به کشورهای منطقه از جمله امارات و بحرین، توانست عادی‌سازی روابط را برای دنیا تا حد زیادی «عادی» و غیرقابل اجتناب به نمایش بگذارد. در پس این دیدارها اما موافقتنامه‌های نظامی و اطلاعاتی بود که امنیت منطقه را بیش از پیش به خطر می‌انداخت. در هر کدام از این سفرها، بیشتر مقامات اطلاعاتی، نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی، مقام‌های سیاسی و اقتصادی این رژیم را همراهی می‌کنند. سال گذشته، برای نخستین‌بار نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی توانستند به همراه ناوگان پنجم دریایی ارتش آمریکا در بحرین و سایر نیروهای نظامی کشورهای عرب منطقه، در رزمایشی نظامی در خلیج‌فارس و دریای عمان شرکت کنند که در طول تاریخ منطقه این اقدام بی‌سابقه بود.    * منافع کشورهای منطقه تأمین شد؟ یکی از جالب‌ترین نمونه‌ها از نوع برخورد آمریکا و رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی که پذیرفته بودند روابط‌شان را با این رژیم عادی کنند، سودان است. مقامات سودانی که برای پایان یافتن تحریم‌ها و ایجاد ثبات در کشورشان تصور می‌کردند راهی جز ارتباط‌گیری با رژیم صهیونیستی برای حرکت در مسیر مدنظر آمریکا ندارند، گرفتار بی‌ثباتی سیاسی و کودتا در کشورشان شدند و عملا هیچ کدام از قراردادهایی که انتظار داشتند به ثمر بنشیند، از ابتدای امر برای اجرایی شدن پا نگرفت. ماه مه ‌سال جاری میلادی نیز دولت بایدن کمک‌های مالی به سودان برای توسعه این کشور را قطع کرد و حتی برنامه کمک‌های غذایی را نیز که در همان توافق قبلی ذکر شده بود، لغو کرد. سودان انتظار داشت کمک‌های غذایی از طریق کشتی‌های آمریکایی به این کشور هدایت شود - بویژه در حوزه گندم- اما جنگ اوکراین، کمبود غلات در دنیا و بحران اقتصادی‌ای که دامنگیر آمریکا نیز شد، کار را به جایی رساند که ایالات متحده و رژیم صهیونیستی به هیچ کدام از تعهدات خود در مقابل سودان عمل نکردند!  درباره امارات نیز وضع به همین منوال بود. اگر چه تبادلات تجاری بین امارات و رژیم صهیونیستی بالا رفته است اما آنطور که رسانه‌های صهیونیستی گزارش داده‌اند، بزرگ‌ترین دلخوری مقامات امارات از آمریکا و متحدش در منطقه این است که آنها به تعهدشان برای فروش «اف 35»‌های آمریکایی به امارات عمل نکردند. آمریکا وعده داده بود اگر امارات توافق آبراهام را بپذیرد، به این کشور سلاح‌های متنوعی برای مقابله با ایران می‌دهد و «اف 35»‌ها یکی از آنها بود. با این حال زمانی که توافق امضا شد، آمریکا و رژیم صهیونیستی اعلام کردند هنوز به اعراب اطمینان ندارند و رژیم صهیونیستی هنوز اطمینان ندارد که فروش «اف 35» به امارات در راستای منافع قومی‌اش هست یا نه. سران رژیم صهیونیستی بی‌اعتمادی خود را به صورت کامل در این مساله نسبت به اعراب نشان دادند و عنوان کردند در صورتی که این اتفاق بیفتد، معلوم نیست امارات از این هواپیماها علیه اسرائیل استفاده نکند! ایالات متحده اما بهانه‌های دیگری را در این باره مطرح کرد و از امارات خواست درباره قراردادهای نظامی و اقتصادی خود با چین شفاف‌سازی بیشتری انجام دهد و چینی‌ها را از سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در این کشور منع کند تا آمریکا هم «اف 35» را به امارات بدهد! همین بهانه‌ها سبب شد قرارداد نظامی همچنان اجرایی نشده و امارات علنا به اهداف خود در این توافق نرسد!    * همیشه مظنون هستند یکی از مهم‌ترین و پرسروصداترین توافق‌های صورت گرفته میان رژیم صهیونیستی و اعراب منطقه بویژه امارات، افزایش میزان توریست و گردشگر بود. در شرایطی که رژیم صهیونیستی بیشترین میزان استفاده از این شرایط را داشت و برای نخستین‌بار ساکنان سرزمین‌های اشغالی توانستند به امارات و بحرین سفر داشته باشند، سفر اعراب منطقه به سرزمین‌های اشغالی چندان هم آسان نبود. مقامات رژیم صهیونیستی وعده داده بودند اماراتی‌ها می‌توانند از مسجدالاقصی بازدید داشته باشند اما فضا و جو امنیتی موجود در منطقه اجازه چنین اقدامی را به اماراتی‌ها نداد. با این وجود در فاصله سال‌های 2020 تا 2022، حدود 230 هزار صهیونیست با وجود قرنطینه‌های کرونایی به امارات سفر کردند. در مقابل، اعراب در سرزمین‌های اشغالی همیشه به چشم مظنون دیده می‌شدند. در یک نمونه، بعد از وقوع یک تیراندازی در تل‌آویو، پلیس صهیونیست، 2 گردشگر اماراتی را بازداشت کرد، چرا که گمان می‌کرد آنها فلسطینی هستند! با مداخله دولت امارات، 2 توریست آزاد شدند و از آنها عذرخواهی شد اما رسانه‌های منطقه اعلام کردند هنوز فضا برای اعراب در سرزمین‌های اشغالی امن نیست. «اگر عرب باشید، همیشه از طرف اسرائیلی‌ها به چشم یک مظنون به شما نگاه می‌شود»؛ این تیتر یک رسانه اماراتی در زمان وقوع این حادثه بود. کار به جایی رسید که ترکی الفیصل، سفیر سابق عربستان در واشنگتن و لندن نیز اعلام کرد این رفت‌وآمد‌ها نه‌تنها امنیتی برای اعراب نمی‌آورد، بلکه نمی‌تواند نوع برخورد اسرائیل با فلسطینیان را نیز بهبود بخشد. این در شرایطی است که آمریکا به اعراب منطقه گفته بود رفت‌وآمدها و عادی‌سازی روابط شما با رژیم صهیونیستی می‌تواند نوع برخورد این رژیم با فلسطینیان را نیز بهبود ببخشد!    * تجاوز و غارت زمین همچنان ادامه دارد کشورهای عرب منطقه در توجیه عادی‌سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی بیان می‌کردند به دنبال بهبود شرایط زندگی فلسطینیان هستند. آنها گمان می‌کردند عادی‌سازی روابط اعراب با رژیم اشغالگر قدس می‌تواند باعث شود این رژیم حقوق فلسطینیان را کم‌کم به رسمیت شناخته و حداقل کمتر آنها را مورد آزار و اذیت قرار دهد یا از سیاست‌های تجاوزکارانه خود دست بردارد. این امر اما اصلا محقق نشد و همچنان درگیری‌ها و خشونت‌ها در سرزمین‌های اشغالی و کرانه باختری ادامه دارد. درگیری‌ها در قدس شرقی درست در زمانی اتفاق افتاد که اعراب در حال رایزنی برای افزایش همکاری‌های اقتصادی و نظامی با رژیم صهیونیستی بودند و ادامه شهرک‌سازی‌ها نیز سیاستی بود که با وجود تمام مخالفت‌های جهانی، همچنان ادامه یافت. کشتار مردم بی‌دفاع فلسطین، زندانی کردن آنها و نقض حقوق بشر در سرزمین‌های اشغالی در 2 سال گذشته نه‌تنها کاهش نیافته بلکه بیش از پیش نیز شده است. با وجود اینکه رژیم صهیونیستی در توافق خود با امارات وعده داده بود شهرک‌سازی‌ها را متوقف خواهد کرد، این کار باز هم ادامه یافت و هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه این کار به این زودی‌ها متوقف شود، دیده نمی‌شود.  همین سیاست‌ها و بی‌اعتمادی مردم منطقه به رژیم صهیونیستی بود که فاصله‌ای عجیب را بین مردم و دولت‌های این کشورها به وجود آورد. بر اساس نظرسنجی‌های منتشر شده، مردم امارات عربی متحده بشدت نسبت به توافق آبراهام بی‌اعتماد هستند و از هر 4 اماراتی تنها یک نفر فکر می‌کند این توافق می‌تواند تغییری مثبت به وجود آورد.