فاصله زیادی در برجام وجود دارد

امیرعلی ابوالفتح تحلیلگر مسائل بین‌الملل گرچه ایران، آمریکا و تروئیکای اروپا درصددند که به هر نحوی که شده مذاکرات را به نتیجه برسانند و اعلام توافق کنند، اما به نظر می‌رسد که برجام به نتیجه نخواهد رسید، چراکه اظهارات یک مساله است و سیاست‌ واقعی کشورها مقوله دیگری است. در مقام اظهارنظر مقامات آمریکایی  می‌گویند ما دنبال توافق هستیم و هر فردی با ادبیات تند یا آرام این موضوع را مطرح می‌کند اما به نظر می‌رسد آمریکا قصد ندارد به برجام 2015 بازگردد. گرچه خروج آمریکا از برجام در سال2018 از سوی دونالد ترامپ اعلام شد اما او نماینده هیات حاکمه آمریکا بود. واقعیت این است که بین دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان یک مساله مشترک است؛ آنکه برجام 2015 منافع آمریکا را تأمین نمی‌کند. در آمریکا دولت جمهوری‌خواه ترامپ رفت و دولت دموکرات بایدن روی کار آمد و در ایران هم دولت عوض شد و دولت موسوم به میانه‌رو یا به نوعی نزدیک به اصلاح‌طلبان رفت و دولت مورد حمایت اصولگرایان روی کار آمد، اما گره برجام باز نشد زیرا این موضوع ربطی به دولت‌ها ندارد. آمریکا در پی برجام دو و سه است و هم جمهوری‌خواهان و هم دموکرات‌ها می‌خواهند علاوه بر موضوع هسته‌ای درباره مسائل دیگری هم با ایران وارد گفت‌وگو شوند. جمهوری‌خواهان می‌گویند باید برجام یک، دو، سه یکجا حل شود یعنی یک بار با ایران مذاکره کنیم و همه مسائل را جمع‌وجور کنیم؛ اما دموکرات‌ها می‌گویند باید گام به گام پیش رفت اما همه آنها هم قائل هستند که باید فراتر از موضوع هسته‌ای با ایران حرف زد و هم در موضوع هسته‌ای نباید به همان برجام 2015 بازگشت؛ در مقابل ایران می‌گویند برجام 2015 نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم و هر دو کشور هم بر موضع خود پافشاری می‌کنند و در این شرایط می‌توان گفت فاصله زیادی میان آنچه ایران و آمریکا از یکدیگر می‌خواهند وجود دارد. لذا به نظر می‌آید که به نظرم برجام به نتیجه نمی‌رسد اما مرگ مذاکرات هم اعلام نمی‌شود و این حالت بلاتکلیفی همین‌طور باقی می‌ماند. آمریکا نمی‌خواهد به توافق 2015 بازگردد و از این سو هم توافق جدیدی پذیرفته نمی‌شود؛ بنابراین آمریکا می‌خواهد مذاکرات همین‌طور معلق بماند به این امید که شاید روزی اتفاقی رخ دهد تا گره باز شود. آمریکا مرگ مذاکرات را اعلام نمی‌کند زیرا اگر اعلام کند به نوعی با گفتمان خودشان گفته‌اند که ایران به سمت ساخت سلاح هسته‌ای می‌رود که در این صورت باید با ایران وارد جنگ شود زیرا قول داده‌اند اجازه ندهند ایران به این سمت برود و خب مشخص است که آمریکا به هیچ‌وجه قصد ورود به جنگ با ایران را ندارد؛ پس تنها راه باقی‌مانده معلق نگاه‌داشتن مذاکرات می‌ماند. اگر فرض را بر این بگذاریم که یکی از طرف‌های اروپایی مکانیزم ماشه را فعال کند، تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد باز می‌گردد و در عین حال ما باز هم مشمول ماده41 بند هفتم منشور ملل متحد می‌رویم که این بند اجازه تحریم‌ کشورهای مختلف علیه ایران را می‌دهد اما برخلاف تصور عمومی امکان حمله کشورها به ایران فراهم نمی‌شود زیرا این شرایط در ماده42 بند هفتم آمده است که ایران ذیل آن بند نبوده است و اگر قرار باشد ذیل آن برود نیاز به قطعنامه‌ای جدید است که اگر آمریکا و اروپایی‌ها هم مصمم باشند که چنین شود، حتما روسیه و چین آن را وتو می‌کنند. پس ایران تحت هیچ شرایطی ذیل ماده42 نمی‌رود.