مقابله قهری با مسائل فرهنگی و نسلی اشتباه است

مطالبات امروز ریشه در نگاه نو به جهان دارد آرمان امروز:گروه سياسي- بسياري از صاحب نظران بر اين باور هستند که حفظ نسل جوان به عنوان سرمايه اجتماعي بايد اولويت اول کشور باشد. مشکلات اجتماعي جوانان راه را براي شکل‌گيري يک نظام پيوسته و درهم تنيده بين جوانان و ارکان کشور ناهموار کرده و طبقه متوسط اميد براي ساخت آينده را تا حدي از دست داده است و در اين شرايط بايد با زباني نو وارد گفتماني شد که حمايت مردم را در پي داشته باشد. در چنين فضايي به نظر مي رسد هنوز اراده سياسي براي يافتن ابزار ارتباطي جديد شکل نگرفته و متوليان کشور به صورت سنتي همچنان با استفاده از نيروهاي قهري به دنبال ايجاد نظم هستند. در راستاي بررسي اين مسائل آرمان امروز گفت و گويي اختصاصي با بيژن عبدالکريمي، استاد دانشگاه انجام داده که در ادامه
مي‌خوانيد.
چه خللي در رابطه دولت و ملت، امروز سبب شده تا جامعه درگير ناآرامي و اعتراضشود؟
گفتمان انقلاب فاقد يک مباني نظري منسجم است و به همين علت دچار بحران شده و با مسائل و چالش هاي متعدد رو به رو مي شود. از سوي ديگر، زيست جهان مدرن شناخته نشده، نگاه تاريخي ندارد و به سمت بازگرايي مي رود و دقيقا به همين علت درک نمي کند که زنان امروز با زنان200 سال پيش متفاوت هستند. سوژه مدرن با سوژه ماقبل مدرن متفاوت است و مشخصا نمي توان با منطق ماقبل مدرن، با سوژه مدرن تعامل داشت. در برهه اي از زمان قرار گرفته ايم که دومين شکاف تمدني رقم خورده است. نخستين شکاف زماني رخ داد که با مدرنيته مواجه شديم و دومين شکاف زماني رقم خورد که با جهان پسامدرن رو در رو شديم. اين شکاف در طول 50 سال اخير خيلي عميق شده و در حال فاصله گرفتن از ميراث خود  به واسطه اين شکاف شده ايم. مهم ترين مولفه هايي که امروز سبب شده تا بخشي ازجامعه معترض باشد، مسائلي همچون رفاه، آزادي هاي فردي و بهره برداري از جهان تکنولوژيک است که نسل جوان دسترسي به اين دست آوردها را براي خود بديهي مي داند در حالي که نسل هاي گذشته چنين باوري نداشتند. نسل امروز مي خواهد از جهان بهره برداري داشته باشد اما شرايط مهيا نيست. اصلا اين بحث سياسي نيست بلکه جوانان و دختران ايراني امروز همان احساسي را دارند که اروپايي ها دارند و مي خواهند همچون آنان از جهان بهره مند شوند. امروز در عصري قرار گرفته ايم که جهان موسوم به دهکده جهاني است و سوژه مدرن يک سوژه جهاني است و بچه هاي ما مي خواهند خود را در سطح جهاني ببينند. در چنين شرايطي گفتمان انقلاب بومي گرايي مي کند و به همين علت ناهم‌زبان و ناهم‌زمان است.
گفتمان انقلاب با توجه به چه مسائلي ميتواند عملکرد موفقي داشته باشد؟


گفتمان حاکم امروز بايد آزادي هاي فردي را که جامعه مي خواهد درک کند. مشخصا يکي از مولفه هاي دوران مدرن و پسامدرن توجه به آزادي هاي فردي است. در دوران پس ازانقلاب اجازه داده نشده تا منتقدين يک تجمع رسمي داشته باشند و اگر اجازه اجتماع و اعتراض به جوانان داده مي شد و هر از گاهي جوانان مي توانستند خواسته هاي خود را مطرح کنند، هيچ گاه اتفاقات چند روز اخير رخ نمي داد و شاهد انفجار مطالبات نبوديم. مقابله پليسي و امنيتي با مسائل فرهنگي، نسلي و تحولات تاريخي بدترين نوع مواجهه است.
زبان نو ريشه در گفتمان اقناعي دارد؟
مطالبات امروز، ريشه در نگاه نو به جهان دارد. در گفتمان انقلاب کم تر افرادي با زبان جهان جديد آشنا هستند و اين امر مشکل ساز شده است. ادبيات و گفتمان امروز غالبا ماقبل مدرن است و اين گفتمان با يک تاخر تاريخي رو به رو شده است.
براي عبور از چالش هاي موجود بايد چه اقداماتي در دستور کار قرار گيرد؟
امروز نوع نگاه گفتمان انقلاب بايد به روز شده و محتوا و قالب جديدي از گفت و گو رقم خورد به اين معنا که بايد از برخورد قهري عبورکرده و واقع بينانه به مسائل جامعه توجه کند. از سوي ديگر شکاف ميان جامعه متوسط و سنتي زياد شده است و اين نيز امري مساله ساز در جامعه شده است. جريان هاي اپوزيسيون و برخي داخلي ها نيز اين شکاف را هر روز بيشتر مي کنند.
از سوي ديگر شکاف ملت و دولت نيز هر روز بيشتر مي شود. نيروهاي خارجي، عاملين فساد داخلي و بدخواهان ايران هر روز شکاف را در کشور بيشتر مي کنند. امروز بايد نيروهاي معتدل کننده و واسطه بخواهيم که به عرصه سياسي آمده تا وضعيت جامعه رنگ و بوي آرامش به خود گيرد.
طبقه متوسط و نسل هاي جوان بايد سخنگو و نماينده اي در بدنه حاکميت داشته باشند تا حرف هاي آنان را منتقل و از خواسته هاي آن ها دفاع کنند.