خواب‌های پریشان برای سوریه‌سازی ایران

چند روز پس از فروکش کردن اغتشاشات محدود و برنامه‌ریزی شده در ایران که به بهانه فوت مهسا امینی آغاز شد، تلاش‌هایی ناکام برای آغاز فاز جدیدی از خشونت و اقدامات تروریستی علیه کشور انجام شد.
اقدامات مسلحانه در زاهدان و تلاش برای حمله به مراکز نظامی و امنیتی این شهر و نیز کشف مقادیر زیادی سلاح و مواد منفجره در نقاط مختلفی از کشور نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی سنگینی برای وارد کردن ایران به دالانی تاریک و وحشتناک از جنگ، کشتار، ویرانی و تجزیه، همانند آنچه در سوریه شاهد بودیم تدارک دیده شده است. بازخوانی ماجرای دهشتناک سوریه و برنامه‌ای که دشمنان برای این کشور تدارک دیده و اجرا کردند می‌تواند درس‌آموز باشد. درباره سناریوی طراحی شده «سوریه‌سازی ایران» به برخی نکات می‌توان اشاره کرد:
۱. ماجرای سوریه با شروع برخی اعتراضات ظاهراً مدنی و مطالبات سیاسی و اجتماعی آغاز شد و در ابتدا نیز سردمدار این مطالبات و اعتراضات، قشر لیبرال و غربگرای این کشور بود، ولی روند تحولات به سرعت به سمت تشدید خشونت‌ها و زمینه‌سازی برای ورود گروه‌های مسلح و جریانات تروریستی به عرصه جهت داده شد. آتش زدن پرچم و حمله به اماکن عمومی، نظامی و مذهبی، از جمله صحنه‌هایی بود که در ابتدای غائله سوریه مشاهده شد. شبیه آنچه در سوریه رخ داد معترضان و اغتشاشگران چند روز گذشته در ایران نیز عموماً گرایش فرهنگی لیبرال داشته و شعار‌های فریبنده اجتماعی همچون آزادی به وفور از آنان شنیده می‌شود. آتش زدن پرچم ایران و سوزاندن قرآن و حسینیه هم از جمله اقداماتی است که یادآور نقطه آغاز بحران سوریه است!
۲. در ابتدای بحران سوریه، تلاش‌های زیادی برای ایجاد انشقاق در صفوف ارتش سوریه و جدا کردن نیرو‌های نظامی از آن و تشکیل گروه‌های نظامی ضد حاکمیت و ضدمردم انجام شد. تشکیل ارتشی با عنوان «جیش‌الحر» یا «ارتش آزاد سوریه» که جنایاتش علیه ملت سوریه روی داعش را هم سفید کرد ماحصل این تلاش‌ها برای بی‌دفاع کردن کشور و به کارگیری نظامیان در راستای اهداف دشمن بود. در غائله چند روزه اغتشاشگران در ایران نیز تلاش‌های هدفمند زیادی با شعار‌هایی، چون «برگشتن نظامیان به آغوش ملت» و دعوت از ارتش و نیرو‌های مسلح به تقابل با سایر نیرو‌های نظامی مدافع امنیت از سوی لیدر‌های مجازی اغتشاشگران صورت گرفت.


هدایت اغتشاشگران برای حمله به اماکن نظامی و اعمال خشونت بی‌سابقه علیه نیرو‌های نظامی و امنیتی نیز از جمله برنامه‌های اجرا شده در روز‌های اخیر بوده است. چندی پیش هم در مقطع سانحه ریزش ساختمان متروپل، بیانیه تأسفبار «تفنگت را زمین بگذار» از سوی برخی سینماگران و سلبریتی‌ها صادر شده بود که دعوت به خلع سلاح نیرو‌های نظامی و امنیتی کرده بود. روشن است که کنار گذاشتن تفنگ از سوی نیرو‌های نظامی و دعوت به انشقاق در صفوف آن‌ها و خالی کردن صحنه دفاع از کشور توسط آنان، قطعاً در راستای منافع دشمنان ایران و منطبق بر یک سناریوی شوم علیه ملت ایران طراحی شده است.
۳. ایجاد «دوقطبی اجتماعی» و «نفرت مردم از مردم» یکی از بنیان‌های حوادث سوریه بود. اینکه یک برادر در دفاع از کیان سوریه می‌جنگید و برادر دیگر در جبهه مقابل و در میان تروریست‌ها و مسلحین، از جمله واقعیت‌های صحنه سوریه بود. در ایران نیز این روز‌ها تلاش زیادی برای ایجاد نفرت بین مردم و تشدید دوقطبی اجتماعی در جریان است.
کشیدن چادر از سر زنان که در برخی نقاط اغتشاش گزارش شده بود از جمله همین تلاش‌ها است. بر اساس نظرسنجی‌های مراکز معتبر، اکثریت جامعه ایران نگاه مثبتی به حجاب دارد و مخالفان حجاب در اقلیت هستند.
همچنین به‌رغم تهاجم فرهنگی صورت گرفته، خصلت غیرت داشتن نسبت به ناموس در میان اکثریت مردم ایران همچنان معتبر و بسیار قوی است. از این رو اقدام فوق در راستای به واکنش واداشتن قشر معتقد و غیرتی و تشدید شکاف و ایجاد درگیری و تصاعد نفرت بین مردم انجام شد.
۴. هجمه بی‌سابقه پیاده‌نظام رسانه‌ای و لشکر سایبری دشمن در کنار هدایت کاملاً حرفه‌ای اکانت‌های توئیتری سلبریتی هایی، چون علی کریمی، به میدان آوردن سلبریتی‌های غربی و حتی کشور‌هایی، چون ترکیه و نیز بسیج گسترده میدانی ضدانقلاب و عوامل وابسته خارج‌نشین ایرانی نشان می‌دهد که فراتر از نظام جمهوری اسلامی، «ایران» به عنوان یک کشور تاریخی مستقل و قدرتمند که مترصد رسیدن به جایگاه شایسته جهانی خود است در میانه یک توطئه بی‌سابقه جهانی قرار گرفته است که به دست سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان و در یک هماهنگی کامل بین آنان طراحی شده است. امروز از میان برداشتن ایران، بزرگ‌ترین هدف و آرزوی امریکایی‌ها است تا جلوی روند شتابناک افول جایگاه جهانی خود را بگیرند.
۵. این مثل معروف است که وقتی آتش در یک جایی شعله‌ور شود،‌تر و خشک را با هم خواهد سوزاند و صحنه حوادث سوریه مصداق بارز همین مثل بود. وقتی که فاز حوادث به سمت ورود تروریست‌ها و مسلحین کشیده شد، بسیاری از معترضان مدنی اولیه آواره شده و حتی جان خود را به دست مسلحین معارض از دست دادند.
«امنیت» برخلاف تصور امروزی غالب مردم به عنوان یک امر بدیهی و ارزان، کالایی بسیار گران قیمت است، آن هم در میانه منطقه‌ای، چون غرب آسیا با حضور صد‌ها پایگاه دشمن و ده‌ها گروه تروریست و مسلح. وقتی قدر و ارزش این کالای گران قیمت فراهم شده با خون هزاران فرزند این ملت دانسته نشود، اولین قربانیان این قدرناشناسی، همان‌هایی خواهند بود که به آن چنگ زده و آن را تضعیف کردند.
۶. جهان در حال حاضر در وضعیت خاصی قرار دارد که طی چهار دهه گذشته بی‌سابقه بوده است. تحولات جهانی نشان می‌دهد که بشریت در آستانه یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد. افول جایگاه جهانی امریکا و تلاش‌ها و تقابل‌ها برای شکل دادن به نظم جدید جهانی مطلوب هر یک از قدرت‌ها، سبب شده که سرعت تحولات بالا رفته و وضعیت خطیری بر جهان حاکم شود. در این بین، ایران با توجه به سابقه تاریخی و حضور مجدد پرقدرت در عرصه جهانی بعد از انقلاب اسلامی و داشتن نقشی بی‌بدیل در تضعیف جایگاه هژمون امریکا و نیز ارتقای سطح قدرت خود، هدف توطئه‌های بزرگی قرار گرفته و قطعاً سناریو‌هایی بدتر از سوریه‌سازی برای ایران تدارک دیده شده است. البته خام‌اندیشی و ساده‌لوحی است که تصور شود با برخی اقدامات ایذایی توسط معدودی اغتشاشگر، نظام جمهوری اسلامی براندازی شده و دولتی لیبرال مطلوب این جماعت شکل خواهد گرفت.
جمهوری اسلامی بدیلی ندارد و جایگزینی اگر برای آن بتوان تصور شد تکه تکه شدن ایران عزیز و نابودی ملت واحد ایران است. هرچند که این آرزوی دشمنان، خوابی آشفته است که تعبیر نخواهد شد و تصور شکست قدرتی که سوریه و عراق را از چنگال داعش و امریکا بیرون کشید و اجازه تجزیه این کشور‌ها را نداد با اقداماتی اینچنینی، تصوری خام و کودکانه است، ولی هوشیاری نسبت به سناریو‌های دشمن و پرهیز از خام‌اندیشی‌ها و اشتباهات برای هر ایرانی‌ای که قلبش برای وطنش و برای امنیت و آرامش مردمان آن می‌تپد ضروری است.