مجموعه نظام باید با بخش‌های مختلف گفت‌وگو را آغاز کند

در پي سخنان امروز رهبر معظم انقلاب اسلامي در خصوص حوادث روزهاي اخير در کشور، يادگار امام بيانيه اي را منتشر کرد.
بسمه تعالي
 مايل بودم درباره «اتفاقات تلخ اين روزها» پيش از اين سخن بگويم، ولي به سبب آشفتگي فضاي عمومي جامعه اين امر را به زماني مناسب تر واگذاشته بودم. اما امروز که رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي(حفظه الله) از همگان خواستند تا درباره اتفاقات اخير اظهار نظر کنند، به نظرم آمد تا چند جمله اي در اين باره بنويسم:
1- ترديد نبايد داشت که بين «اعتراض» که حق قانوني هر شهروند است، با «اغتشاش» که ريشه در دسيسه هاي دشمنان مردم دارد، تفاوت وجود دارد. اعتراض، نشان زنده بودن جامعه اي است که برخي از آسيب ها را بر نمي تابد، ولي آشوب و هنجارشکني -آن هم وقتي توسط رسانه هايي عاري از دلسوزي براي ملت ايران بر آتش آن دميده مي شود-، ثمره اي جز حاکميت افراطي گري و يا هرج و مرج ندارد. فراموش نکنيم که رسانه هايي که امروزه ميدان دار ايجاد شقاق در ميان ما شده اند يا تاريخي سراسر دشمني با ما دارند و يا از جايي ارتزاق مي کنند که همواره ايران و ايراني را ضعيف و زبون خواسته است.


ما چاره اي نداريم جز اينکه همراه و همدوش يکديگر زندگي کنيم. همه ما با هر سليقه و نگاهي، يک ملت ايم؛ با سلايق متفاوت و با هدفي واحد. سربلندي کشورمان، با زندگي مسالمت آميز با هم و ايستادگي در مقابل آنان که ذلت ما را مي خواهند محقق مي شود. بايد با هم گفت و گو کنيم؛ جناح ها با مردم، و حاکميت با آناني که ديگر گونه مي انديشند. و صد البته ترديد نکنيم که ستيز با دين و جنگ با  آنچه در منظر مردم «ارزش ديني» شناخته مي شود، همانند جنگ با آزادي و رفاه به يک اندازه ابتر و ناممکن است.
2-گفت و گو تنها راه برون رفت از بن بست هاي اجتماعي است. روشن است که ما با اعتراض هايي يک دست مواجه نيستيم. و هر از چندگاه، گروهي کوچک يا بزرگ با سليقه اي متفاوت ممکن است نسبت به سياستي و يا رفتاري معترض باشد. در اين جامعه، چه معترضين و چه بدنه ى حاکميت گريزى از اين ندارند که به گفت و گو با تمام شرايطش، که معقول ترين راه اصلاح است، تن در بدهند.
اگر از يکسو، شعارهاي تند و خشمگينانه ثمري نمي دهد، اما مجموعه نظام هم بايد گفت و گو با بخش هاي مختلف ملت را آغاز کند و شنيدن درد ايشان و در صورت لزوم معذرت خواهى از آنان را -که مدت مديدى است کمرنگ و فراموش شده-بياموزد.
طبيعي است که نتيجه اين گفتگو نه ادامه «انعطاف ناپذيري در برخي روش ها و ارزش ها»، و نه مطابق با خواسته هاي تند ساختارشکنانه خواهد بود. و از همين گفت و گوهاست که ميزان مجاز انعطاف و تعريف ساختارشکني به دست مي آيد.
3- امروز دردهاي مختلفي بر جان مردم سنگيني مي کند که مهم ترين آنها بحث معيشت و مشکلات اقتصادي است. حل هر مشکلي در حوزه هاي ديگر محتاج اصلاح در امور اقتصادي است. دولت مردان بايد بدانند که اگر نتوانند مشکلات اقتصادي را برطرف کنند همواره زمينه آشوب ها و سوء استفاده اجانب را فراهم آورده اند.
4-بخش زيادي از اعتراض و دلخوري هاي مردم ناشي از بسته بودن راه هاي قانوني اعتراض و در صورت لزوم تغيير قانوني برخي قوانين و سياست هاست. شک نبايد داشت که باز کردن مسير حضور همه سليقه ها در ارکان حکومت، راه دشمنان را سدّ مي کند. براي اينکه ظرفيت حضور آمريکا و رژيم غاصب اشغالگر و ايادي آنها را کم کنيم، بايد ظرفيت نظام را در مشارکت همه سلايق  در تقنين و اجرا فراهم کنيم.
5-شخص رهبر انقلاب اسلامي که علاوه بر جايگاه حقوقي از ويژگي هاي ممتاز اخلاقي برخوردارند و از سرآمدان روزگار خود هستند، براي همه کساني که با معظم له از دور يا نزديک آشنايي دارند  داراي احترام ويژه اي هستند و براي بخش هاي بزرگي از مردم از چنان احترامي برخوردارند که توهين به ايشان مانع بزرگ هر نوع تفاهم و گفت و گوست. ضمن اينکه براي همه آشنايان به سياست محرز است که صحت و سلامت ايشان پيوندي عميق با آرامش کشور و صلاح امور دارد.
6-جمهوري اسلامي ثمره خون هاي پاکي است که براي خدا و با پيروي از امام عظيم الشأن و با اميد سعادت مردم بر زمين ريخته شد. حفظ آن و صد البته اصلاح آن و چشم نبستن بر اشکالات آن و در عين حال دفاع از حقيقت ناب آن، وظيفه تمام کساني است که خود را وامدار اين اتفاق بي بديل مي دانند.
لازم مي دانم در پايان براي جان باختگان حوادث اخير طلب رحمت، براي آسيب ديدگان آرزوي سلامت و بهروزي، براي حافظان امنيت توفيق و براي همه مردم روزهاي بهتر و شادتر از خداي متعال مسألت نمايم و از آنچه در شب گذشته در دانشگاه صنعتي شريف واقع شد، ابراز تأسف نموده و مسئولان مربوطه را به رعايت هر چه بيشتر حرمت دانشگاه توصيه کنم.
سيد حسن خميني