تروریسم رسانه‌ای

یکی از شگرد‌هایی که در اغتشاشات اخیر برای گسترش و استمرار اغتشاشات به اجرا گذاشته شده «کشته‌سازی» بود که به دو شکل صورت می‌گرفت:
اول، تحریک عناصر هیجانی، خشمگین و بی‌تجربه برای حمله به مراکز نظامی و نیرو‌های امنیتی و برانگیختن واکنش دفاعی مأموران در برابر تهاجم که در مواردی منجر به کشته‌گیری از دو طرف می‌شد.
دوم، ترغیب و تحریک اغتشاشگران به ترور و کشتن برخی عوامل بی‌طرف و جهت‌دهی مسئولیت آن برعهده نیرو‌های امنیتی و متهم‌سازی نظام به انجام این قتل‌ها.
علاوه بر این، خط‌دهی به شورشگران برای به‌کارگیری تاکتیک گرگ‌های تنها و ترور هواداران نظام و نیرو‌های نظامی و انتظامی در راستای ایجاد ارعاب و منفعل‌سازی مدافعان نظام و تخریب و به آتش کشیدن اموال آنان نیز تاکنون چندین قربانی و میزان بالایی خسارت مالی و تخریب به‌دنبال داشته که بخشی از آن علیه شهروندان عادی بوده‌اند.


جالب اینکه تاکتیک گرگ‌های تنها، متعلق به گروهک تروریستی داعش است که پس از مواجه شدن با روند اضمحلال و از دست دادن قدرت میدانی، آن را به نیرو‌های پراکنده خود توصیه می‌کرد.
این اقدامات کاملاً تروریستی که در راستای نا امن‌سازی و ضربه به امنیت کشورمان و برهم زدن آرامش جامعه، توسط اغتشاشگران انجام شده یا دنبال می‌شود، از سوی رسانه هایی، چون ایران‌اینترنشنال، بی‌بی‌سی فارسی و صدای امریکا و امثال آن خط‌دهی و هدایت می‌شود. این رسانه‌ها با به‌کار‌گیری شگرد‌های روانی و تبلیغی نه تنها به خط‌دهی و آموزش برای دست‌زدن به این اقدامات تروریستی می‌پردازند، بلکه با تزریق نفرت و خشم به مخاطبان، انگیزه و جرئت انجام آن را با خشونت بسیار بالا فراهم می‌آورند. چنین پدیده‌ای را می‌توان تروریسم رسانه‌ای حساب شده نامید که البته مقدمات آن هم در سالیان گذشته با اعتبار‌زدایی از نهاد‌ها و مسئولان جمهوری اسلامی، یعنی ترور شخصیتی مهیا شده و یا دروغ‌پردازی، شایعه‌پردازی و فریب زمینه‌های ذهنی و فکری دست زدن به رفتار‌های خشن و تروریستی شکل داده شده بود؛ بنابراین رسانه هایی، چون بی‌بی‌سی فارسی و ایران اینترنشنال و امثال آن، نه تنها شریک جنایت‌ها و ویرانگری‌های آشوبگران، بلکه آمران این اقدامات تروریستی و جنایتکارانه به حساب می‌آیند که با استفاده از شگرد‌های جنگ روانی و جنگ شناختی، بخشی از مخاطبان خود را که سطح آگاهی کمتری داشته و تأثیر پذیری آنان از فضای رسانه‌ای بیشتر بوده از یک شهروند عادی تبدیل به عنصری پرخاشگر، رادیکال و خشونت‌طلب کنند. در ادامه همین رسانه‌ها خط کشته‌سازی و گرگ صفتی را که نوعی اقدام کاملاً تروریستی و با هدف توسعه و استمرار اغتشاشات بوده، با چاشنی نفرت و خشم اشباع شده به آشوبگران القا و آنان را به میدان جنایت، ترور و ویرانگری سوق داده‌اند.
البته در این میان، جان افراد فریب خورده هم نه تنها مهم نبوده، بلکه ابزاری برای پیشبرد همین سیاست کثیف و وحشیانه، یعنی کشته‌سازی تلقی شده و به خطر افتادن آن هیچ اهمیتی ندارد. بلکه سوژه‌هایی برای متهم‌سازی نظام محسوب و بهره‌گیری از این سوژه برای استفاده در عرصه تروریسم اقتصادی یعنی تشدید تحریم به بهانه‌های حقوق بشری کاربرد دارد. همین اقدامی که اخیراً کشور‌های اروپایی به بهانه نقض حقوق معترضان علیه نهاد‌ها و فرماندهان و مسئولان جمهوری اسلامی ایران دنبال و تحریم‌های جدید را به اجرا گذاشته‌اند.
با توجه به این رویکرد و عملکرد کاملاً تروریستی این رسانه‌ها، اینک زمان مقابله و شکایت حقوقی فرا رسیده است. شکایت از این رسانه‌های تروریستی، علاوه بر پاسخگو کردن آن‌ها به جنایاتشان، فرصتی هم برای آگاه‌سازی و افزایش سطح سواد رسانه‌ای جامعه و پیشگیری از قربانی شدن سوژه‌هایی است که با اعتماد بی‌جا به این گرگ‌ها و تروریست‌ها، به صف بازی‌خوردگانی پیوستند که چند‌جانبه زیان کرده و بدنام شده‌اند.