آمریکا فضای غبارآلودی پیرامون ایران به وجود آورده است

آرمان ملی- احسان انصاری: با توجه به ناآرامی‌های داخلی که با سوءاستفاده عناصر معاند به اغتشاش کشیده شد و انتخابات کنگره آمریکا سرنوشت برجام در چه وضعیتی قرار خواهد گرفت؟ نشست غیررسمی سازمان ملل درباره ایران و انتشار اخبار ضد ونقیض درباره حمله ایران به عربستان در شرایط کنونی با چه هدفی صورت گرفته است؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. بهشتی‌پور معتقد است: « اعتراضاتی که در کشور در جریان است، روی سیاست خارجی کشور نیز تاثیرگذار است و طبیعتا کشور‌ها متناسب با منافعی که دارند، سعی می‌کنند از فضایی که در ایران وجود دارد، بهره‌برداری کنند؛ بنابراین آمریکا و کانادا و کشور‌های دیگر، سعی می‌کنند از این فضا سوءاستفاده کنند و برجام را هم نگاه داشتند تا ببینند فضای کشور به چه سمت و سویی می‌رود تا متناسب با آن تصمیم بگیرند. این یک قانون کلی است که سیاست خارجی کشور‌ها ادامه سیاست‌های داخلی آ‌نهاست و اعتبار سیاست خارجی، پشتوانه سیاست داخلی آن است؛ بنابراین اگر فضا مدیریت شود و اصلاحاتی صورت بگیرد و ثبات ایجاد شود، تاثیر آن را در سیاست خارجی خواهیم دید.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. آيا با توجه به اتفاقات داخلي و رويکردي که کشورهاي غربي در مقابل ايران در پيش گرفته‌اند برجام به پايان راه خود رسيده است؟ آيا اگر برجام نيز به نتيجه برسد دولت مي‌تواند از مواهب آن بهره ببرد؟
اين روزها مسائل مرتبط با برجام دچار ابهامات فراواني شده است؛ منشأ اين فضاي غبارآلود هم رويکردهاي متفاوتي است که آمريکا در مواجهه با ايران در پيش گرفته است. در سياست‌هاي اعلاني آمريکا، آنها با صراحت مي‌گويند که منتظر تحولات داخلي ايران هستند تا پس از آن بتوانند در اين زمينه تصيميم‌سازي کنند. از سوي ديگر انتخابات مجلس نمايندگان و سناي آمريکا هم طي روزهاي آينده برگزار مي‌شود. دولت آمريکا مي‌خواهد بداند آيا در مجلس نمايندگان موقعيت تثبيت شده‌اي دارند يا نه؟ چراکه کل 435 نماينده مجلس نمايندگان و يک‌سوم مجلس سنا در اين انتخابات تعيين مي‌شوند. اگر اکثريت دموکرات‌ها حفظ شود، دولت بايدن با دست بازتري در مذاکرات حاضر مي‌شوند اما اگر اکثريت را از دست دهند، بدون ترديد جمهوريخواهان تلاش مي‌کنند خواسته‌هاي خود را به دولت بايدن ديکته سازند. بنابراين يک طرف قضيه در سياست اعلاني آمريکا به تظاهرات و ناآرامي‌هاي ايران مربوط است و يک طرف هم به انتخابات آمريکا ارتباط دارد. اين بخش مربوط به سياست‌هاي اعلامي آمريکاست که تشريح شد. اما در سياست‌هاي اعمالي که مربوط به آن دسته از سياست‌هايي است که آمريکا زير پوست تحولات انجام مي‌دهد اما اعلام عمومي نمي‌شوند، اوضاع به گونه‌اي ديگر است. اخيرا وزير خارجه ايران در گفت‌وگويي اعلام کرد اين چه سياستي است که آمريکا در خفا درخواست گفت‌وگو و مذاکره مي‌دهد اما در آشکار بايدن اعلام مي‌کند ايران را آزاد خواهيم کرد؟ تضادي که برآمده از تفاوت در سياست‌هاي اعلامي و اعمالي است. بنابراين يک طرف قضيه در سياست اعلاني آمريکا به تظاهرات و ناآرامي‌هاي ايران مربوط است و يک طرف هم به انتخابات آمريکا ارتباط دارد. اين بخش سياست‌هاي اعلامي آمريکاست که اين تعارض يکسوي قضيه است اما منابع رسانه‌اي نزديک به کاخ سفيد تلاش مي‌کنند، فضاسازي گسترده‌اي نيز در خصوص چشم‌انداز پيش روي برجام صورت دهند. اين منابع با انتشار اخبار ضد و نقيض از يک طرف تلاش مي‌کنند دريچه پيش‌روي برجام را همچنان باز نگه‌دارند و از سوي ديگر به دنبال آن هستند که با کارت ايران در مواجهه با کشورهايي چون عربستان بازي را به نفع آمريکا بازگردانند. اينجاست که پاي اقتصاد به ميان مي‌آيد. اخيرا رسانه‌هاي آمريکايي اخبار زيادي را در خصوص احتمال نزاع ميان ايران و عربستان منتشر مي‌کنند.
چرا در چنين شرايطي اخبار متناقضي درباره حمله ايران به عربستان منتشر شده است؟
بسياري از تحليلگران معتقدند انتشار اين اخبار در راستاي پايان دادن به نقشي است که عربستان در اوپک‌پلاس به نفع روسيه ايفا کرده است. در شرايطي که دولت بايدن از عربستان خواسته بود با افزايش عرضه نفت، زمينه کاهش قيمت نفت در بازارهاي جهاني را فراهم کند تا دولت بايدن هم بتواند از اين ثبات در انتخابات بهره‌مند شود، عربستان تن به خواسته دولت بايدن نداد و رأي به کاهش عرضه نفت داد. موضوعي که برخي تحليلگران معتقدند ريشه افزايش نرخ تورم در آمريکاست. در اين وضعيت آمريکا با انتشار اخبار حمله احتمالي ايران به عربستان تلاش مي‌کند اين پيام را به سعودي‌ها ارسال کند که هنوز به حمايت دولت آمريکا نياز دارد و در ازاي اين حمايت، عربستان بايد به مطالبات طرف آمريکايي پاسخ دهد. اين تعارض يک سوي قضيه است اما منابع رسانه‌اي نزديک به کاخ سفيد تلاش مي‌کنند، فضاسازي گسترده‌اي در خصوص چشم‌انداز پيش‌روي برجام صورت دهند. اين منابع با انتشار اخبار ضد و نقيض از يک طرف تلاش مي‌کنند دريچه پيش روي برجام را همچنان باز نگه‌دارند و از سوي ديگر به دنبال آن هستند که با کارت ايران در مواجهه با کشورهايي چون عربستان بازي را به نفع آمريکا بازگردانند. تحليل‌هاي ما اما بايد فراتر از اين فضاسازي‌ها باشد. آمريکا منتظر است تا ببيند تکليف رخدادهاي اعتراضي ايران چه خواهد شد تا پس از آن برنامه‌هاي خود را پيگيري کند. اساسا طرح فروپاشي از درون در خصوص ايران، راهبرد بنيادين آمريکايي‌هاست که پس از ناکامي آنها در عراق و افغانستان دنبال مي‌شود. آنها به دنبال آن هستند از طريق تحريم‌ها فشار را به جايي برسانند که يا سيستم تغيير رويه دهد يا تغييرات ساختاري‌تر رخ دهد، اما تصميم‌سازان ايراني بايد بدانند مردم خوشي زير دلشان زده و منتظرند ببينند که آمريکا و انگليس و اروپا چه مي‌گويند، بعد عمل کنند. اين تحليل‌ها اشتباه است. بخش اصلي مشکلات به داخل بازمي‌گردد. شاخص‌هاي اقتصادي نزول کرده و مردم با گراني و سوءمديريت‌ها و... دست به گريبان هستند. اگر واقع‌بينانه بخواهيم موضوعات را تحليل کنيم بايد بگوييم، سرنوشت برجام در وهله نخست به انتخابات آمريکا گره خورده است. و در مرحله بعد به چشم‌انداز پيش‌روي رخدادهاي اخير ايران. بايد بدانيم، ايران متحد، يکدست و همراه بهتر مي‌تواند منافع ملي خود را در مواجهه با طرف‌هاي غربي محقق کند. گزاره‌اي که تحقق آن در گروي قبول کردن سياست‌گذاران به نارسايي‌هاي موجود و تلاش براي اصلاح آنهاست.


در روزهاي اخير نشست غيررسمي سازمان ملل درباره ايران نيز برگزار شد. اين نشست چه تأثيري در چشم‌انداز آينده ايران در عرصه بين‌المللي خواهد گذاشت؟
اعتراضاتي که در کشور در جريان است، روي سياست خارجي کشور نيز تاثيرگذار است و طبيعتا کشور‌ها متناسب با منافعي که دارند، سعي مي‌کنند از فضايي که در ايران وجود دارد، بهره‌برداري کنند؛ بنابراين آمريکا و کانادا و کشور‌هاي ديگر، سعي مي‌کنند از اين فضا استفاده کنند و برجام را هم نگاه داشتند تا ببينند فضاي کشور به چه سمت و سويي مي‌رود تا متناسب با آن تصميم بگيرند. اين يک قانون کلي است که سياست خارجي کشور‌ها ادامه سياست‌هاي داخلي آنهاست و اعتبار سياست خارجي، پشتوانه سياست داخلي آن است؛ بنابراين اگر فضا مديريت شود و اصلاحاتي صورت بگيرد و ثبات ايجاد شود، تاثير آن را در سياست خارجي خواهيم ديد. اما اگر اين اعتراضات ادامه پيدا کند، سياست خارجي هم تحت تاثير قرار مي‌گيرد و شرايط مبهم و سختي را براي کشور ايجاد مي‌کند. مهم است که ايران اجازه ندهد کشور‌هاي ديگر از شرايط فعلي سوءاستفاده کنند و مسائل را در داخل و با کمک خود ايراني‌ها مديريت کنند لذا در اين شرايط بايد درک کنيم ما در داخل نيازمند اصلاحات اقتصادي و سياسي هستم و بايد فضا را براي آشتي ملي ايجاد کنيم. نشست سازمان ملل درباره ايران غيررسمي بود و برخي از کشورها مانند انگليس، آلمان يا فرانسه، بسيار تند عليه ايران صحبت کردند و برخي ديگر از کشورها نيز با صحبت‌هاي تقريبا بينابيني، تلاش کردند جو را متعادل کنند. مانند امارات. برخي ديگر از کشورها مانند چين و روسيه نيز بسيار محکم از ايران حمايت کردند و گفتند موضوعيت ندارد آمريکا بخواهد درباره آن تشکيل جلسه بدهد. به هر حال بحث حقوق بشر يکي از موضوعاتي است که همواره به عنوان يک ابزار فشار عليه ايران استفاده شده و يک موضوع جهاني است و همه کشورها درباره آن اظهارنظر مي‌کنند. همان‌طور که ايران درباره نقض حقوق بشر در فلسطين، بحرين، يمن و... تذکر و توجه مي‌کند، طبيعتا آن کشورها نيز درباره ايران صحبت مي‌کنند. اين نشست تاثير خاصي ايجاد نکرد اما بايد بپذيريم که تصويرسازي درباره ايران نزد افکار عمومي دنيا را تغيير داد بنابراين مقدماتي است که در آينده عليه ايران تصميمات منفي گرفته شود و هر اقدامي که عليه ايران انجام مي‌دهند را توجيه کنند، اين نشست صرفا از اين جهت قابل اهميت است.
با توجه به شرايط موجود چه چشم‌اندازي پيش روي برجام مشاهده مي‌کنيد؟
تحريم‌هاي جديدي که از سوي آمريکا و اتحاديه اروپا عليه ايران اعمال شد به بهانه مساله حقوق بشر است و اعتراضات ايران بهانه‌اي به دست آنان داده است که بگويند ما با معترضان همراهي مي‌کنيم و تحريم‌هايي را وضع کردند. اين تحريم‌ها ربطي به برجام ندارد اما، اثر آن بر روي برجام اين است که خواسته ايران هميشه اين بوده که از مواهب برجام بهره‌مند شوند و نتايج مثبتي را به دنبال داشته باشد تا تعهدات آن را اجرا کند. اين بهره‌مند شدن از برجام در نگاه ايران لغو تحريم‌هاست و تا زماني که تحريم‌ها برطرف نشوند، ايران نمي‌تواند تعهدات برجامي را بپذيرد. اگر قرار است توافقي بين ايران و آمريکا و اروپا به دست ‌آيد، بايد قيد شود که اگر تحريمي لغو و يا به حالت تعليق درآمد، همان تحريم‌ها را دوباره به يک بهانه ديگر وضع نکنند. البته، چنين توافقي بعيد مي‌دانم به دست بيايد اما، اگر مي‌خواهند توافق جديدي به دست بياورند حتما بايد اين نکته را قيد کنند. پيش بيني من اين است که آنان نپذيرند. بنابراين، کار بهتر اين است که ما در داخل کشور، مجموعه اقداماتي انجام بدهيم که با اصلاحات اقتصادي، اثرات تحريم را کاهش بدهيم تا آنان نتوانند از آن به عنوان ابزار فشار عليه ايران استفاده کنند. همچنين يکسري اصلاحات سياسي و اقتصادي انجام بدهيم که اين نارضايتي‌ها در کشور کاهش پيدا کند تا بهانه‌اي براي آنان نباشد که از اين بستر براي فشار آوردن به ايران استفاده کنند. برخي فکر مي‌کردند در دولت آقاي روحاني، ايران آن بهره‌مندي را که بايد از برجام مي‌برد، نبرده است. حالا فکر مي‌کردند بايد يک دولت انقلابي و محکم روي کار بيايد، اما ديدند که در عمل اينجور نيست و دنياي امروز آن دنيايي که با شعار کار خود را پيش ببرند نيست. امروز دنيايي است که شما قدرت تحليل مذاکرات داشته باشيد و با قدرت بتوانيد حرف بزنيد. ايران، مي‌خواهد به برجام برسد، چراکه اجراي آن مي‌توانست خيلي از مشکلات را حل کند. درست است که برجام مطلوب نيست و خيلي ضعف‌ها دارد اما، حسن بيشتري بر اشکالات دارد. البته هنوز يکسري مخالفان دارد، اما بايد موضع حمايتي گرفت. آيا کسي فکر مي‌کرد جنگ اوکراين پيش بيايد و معادلات را بهم بزند، البته آقايان مي‌گويند آمريکا گفته محرمانه مذاکره کنيم، اما ما نپذيرفتيم. بارها گفته شده که اتحاديه اروپا کاري نمي‌تواند کند. اگر بخواهيم واقع بينانه مسائل را تحليل کنيم بايد بررسي کنيم که چه مشکلاتي در کشور باعث بروز اعتراض شده است. اينکه آمريکا، اسرائيل و قدرت‌هاي سلطه‌جو از شرايطي اعتراضي ايران سوءاستفاده مي‌کنند شک و ترديدي وجود ندارد. آنها با استفاده از رسانه‌ها و دستگاه‌هاي امنيتي خود تلاش مي‌کنند که منافع خود را از دل اعتراضات استخراج کنند. علت مشکلات پيش آمده براي مردم بايد ديده شود. پرسش اين است که دوقطبي شدن جامعه ناشي از چيست؟ آيا توطئه خارجي است يا مشکلاتي درون کشور در اعتراضات موثر است؟بنابراين بايد اين مسائل تفکيک شوند. براي جلوگيري سوءاستفاده کشورهاي سلطه‌جو از اعتراضات داخلي بايد صداي معترضان را شنيد و دست به اصلاحاتي اساسي زد. توجه به مطالبات مردم مي‌تواند مانع سوء‌استفاده غرب از اعتراضات داخلي شود. ‌