آرین احمدی اقتصادی که به فرهنگ می زند

این روزها مدام به این مطلب می‌اندیشم که افزایش قیمت ارز و تورم چه اثراتی می‌تواند روی فرهنگ و روحیه آحاد مردم جامعه داشته باشد، این روزها همه از اثرات منفی گران شدن قیمت ارز و افزایش تورم در زندگی اقتصادی و معیشتی مردم می‌گویند، اینکه با افزایش تورم سفره‌ها کوچک‌تر می‌شوند و زندگی اقتصادی مردم با چالش‌های جدی مواجه می‌شود بر کسی پوشیده نیست، اما سوال من این است اثرات فرهنگی و روحی و روانی حاصل از گران‌تر شدن‌ها را چگونه می‌شود ترمیم کرد؟ متاسفانه در سال‌های اخیر بیشتر شاهد آن بودیم که دولت‌ها در مواجه با تورم و گرانی‌ها سعی نموده‌اند با تخصیص یارانه و یا سبدهای حمایتی به نوعی از آسیب‌های اقتصادی وارد به آحاد مردم جامعه بکاهند و به نوعی با این کار از چالش‌های به وجود آمده اقتصادی عبور کنند، با فرض آنکه توانسته باشند با این اقدامات، چالش‌های اقتصادی مردم را برطرف کنند که خود بحث دیگریست که باید به طور خاص به آن پرداخت، اما در اغلب موارد برای اثرات فرهنگی و روحی روانی حاصل از گرانی‌ها بر آحاد مردم جامعه تصمیم، طرح و اقدام خاصی صورت نگرفته است، اثرات فرهنگی و روحی روانی که در صورت عدم پیگیری و ترمیم می توانند چالش های بسیار بزرگ تری از چالش‌های اقتصادی برای مردم و جامعه ایجاد نمایند. درصورتی که لازم است برای حال خوب مردم که می‌تواند از مهم‌ترین معیارهای پویایی و پیشرفت کشور باشد‌، در کنار در نظر گرفتن یارانه نقدی و سبدهای حمایتی اقتصادی، اقدامات حمایتی فرهنگی و روان شناسی نیز برای آحاد مردم جامعه در نظر گرفته شود. بهتر است چند پلان از اثرات فرهنگی و روحی روانی گران تر شدن ها را با هم ملاحظه کنیم.
پلان اول: زمانی که افراد جامعه با حقوق دریافتی خود به سختی بتوانند تا پایان ماه مایحتاج اولیه خود را تامین کنند‌، مجبور می‌شوند کم تر کتاب بخرند و یا اصلا نخرند، کمتر سینما بروند و یا اصلا نروند، کمتر به موزه و مراکز فرهنگی بروند و یا اصلا نروند و ... و این یعنی شروع ایجاد فقر فرهنگی در افراد جامعه‌!
پلان دوم: زمانی که قیمت‌ها به سرعت تغییر می‌کنند، حس عدم امنیت مالی در ذهن افراد جامعه به وجود می‌آید و همین عامل باعث تولید استرس و اضطراب در افراد جامعه می‌شود و آنقدر ذهن افراد جامعه درگیر مسائل مالی و اقتصادی می شود که دیگر نمی‌توانند برای سلامت جسم و روح خود زمانی را اختصاص دهند.
پلان سوم: زمانی که افراد جامعه با افزایش تورم، رویاها و اهداف خود را دور و دورتر می‌بینند دچار یاس و ناامیدی می‌شوند و همین امر باعث می‌شود که نه با کیفیت مطلوب کار کنند و نه حتی به درستی به قوانین پایبند باشند.
در صورتی که می‌توان در کنار اتخاذ سیاست‌های اقتصادی صحیح که منجر به ایجاد تعادل در قیمت‌ها می‌شود، با تخصیص بسته‌های حمایتی فرهنگی و خدمات رایگان روانشناسی تا حد قابل قبولی از چالش‌های فرهنگی و روحی روانی آحاد افراد جامعه کاست.