تعلیم و تربیت کودک با ۲۰ هزار تومان!

امروزه در دنیا و از نگاه متخصصان تعلیم و تربیت، نگاه تربیتی به اوان کودکی (صفر تا شش سال) وجود دارد و از نگاه صرفاً مراقبتی به این برهه فاصله گرفته‌اند. در حالی که درباره ضرورت افزایش جمعیت در کشور صحبت می‌کنیم، اما نگاه همه‌جانبه به آن نداریم و به فرزندپروری توجه چندانی نمی‌کنیم. اسفندماه سال ۹۹ قرار شد سازمان تعلیم و تربیت تأسیس شود تا ماجرای تازه‌ای برای «تعلیم و تربیت» کودکان زیر شش سال را آغاز کند و مهد‌های کودک را سروسامان دهد، اما از آنجایی که نگاه دغدغه‌مند در میان مسئولان به کودک وجود ندارد، هنوز هم این سازمان نتوانسته استقرار پیدا کند. حالا با وجود گذشت ۱۸ ماه از تأسیس، سازمان تعلیم و تربیت کودک نه‌تن‌ها استقرار پیدا نکرده‌است، بلکه موانع زیادی هم برای به سرانجام رساندن اهدافش تولید شده‌است. به همین منظور «جوان» با مجتبی همتی‌فر، رئیس سازمان تعلیم و تربیت کودک گفتگو کرده‌است.      چرا با گذشت ۱۸ ماه از زمان تأسیس سازمان تعلیم و تربیت هنوز هم این سازمان مستقر نشده‌است؟  از آنجایی که مسئولان نگاه دغدغه‌مند به پرورش کودک ندارند و همچنین برخی از نهادها، همکاری‌و همراهی‌لازم را با ما نداشتند، روند کار‌های سازمان تعلیم و تربیت با اختلال مواجه شده‌است. از طرفی اساسنامه سازمان چهار روز مانده به پایان سال ابلاغ شد، یعنی در ۲۶ اسفند ۱۳۹۹ و در دوران کرونا که حتی امور طبیعی هم مختل شده‌بود، چه برسد به اینکه سازمانی بخواهد تأسیس و مستقر شود. پس از آن نیز انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم و تغییر دولت از خرداد ماه اتفاق افتاد که به دنبال آن در ماه‌های بعدی تغییراتی در سازمان‌ها صورت گرفت. همچنین شاهد بودیم که پس از استقرار دولت سیزدهم برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش، زمان زیادی سپری شد، چراکه دو وزیر معرفی شدند و رأی اعتماد نگرفتند و وزارت آموزش و پرورش با سرپرست اداره می‌شد. این‌ها در حالی اتفاق افتاد که دولت در اساسنامه موظف بود در بازه سه ماهه سازمان را راه‌اندازی کند، اما کم‌لطفی‌هایی شد که ما را از هدفمان دور کرد.    مشخص است که سازمان تعلیم و تربیت کودک چه زمانی مستقر خواهد شد؟ زمان مشخصی را نمی‌توان برای آن تعیین کرد، چراکه این تصمیم در اختیار سازمان تعلیم و تربیت کودک نیست و یک موضوع کاملاً فراسازمانی است. ما نیز می‌خواهیم مسئله استقرار به نتیجه برسد و هر چه زودتر از این مقدمات دور شویم تا بتوانیم به اصل مطلب که پرورش کیفی کودکان است به طور صددرصدی بپردازیم. متأسفانه پیگیری خود این امور مقدماتی، بخش زیادی از توان سازمان را گرفته و این‌ها ما را از کار اصلی که مأمور آن شده‌ایم، دور کرده‌است.    موانع دیگری که بر سر راه سازمان وجود دارد، چیست؟ طبق ماده ۱۴ اساسنامه سازمان تعلیم و تربیت ایجاد سازمان باید بدون گسترش تشکیلاتی باشد، یعنی ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها و ادارات آموزش و پرورش شهرستان‌ها بدون اینکه نیروهایش را افزایش دهد باید بار جدیدی بردوشش اضافه شود و برای تعلیم و تربیت ۸ میلیون مخاطب کودک کشوری اقداماتی انجام دهد، در صورتی که قبل از آن، متولی این ۸ میلیون کودک آموزش و پرورش نبوده‌است. از طرفی بودجه در نظر گرفته‌شده برای سازمان تعلیم و تربیت را اگر تقسیم بر ۸ میلیون کودک در کشور کنیم، مشخص می‌شود که به ازای هر کودک حدود ۲۰ هزار تومان بودجه درنظر گرفته شده‌است. در حالی که اگر بخواهیم این بودجه را با بودجه و جمعیت دانش‌آموزان آموزش و پرورش که ۱۶ میلیون هستند، مقایسه کنیم، می‌بینیم به هر کودک و نوجوان دانش‌آموز، حدود ۱۳ میلیون تومان بودجه می‌رسد که تازه می‌گوییم این ۱۳ میلیون کفاف دانش‌آموز را نمی‌دهد.  این در حالی است که ما موظفیم برای بخشی از مناطق مرزی، عشایری و روستایی کاری انجام دهیم و بسته‌های حمایتی برایشان داشته باشیم، اما بودجه کافی برایشان درنظر گرفته نشده‌است. ما باید برای مربی‌ای که در این مناطق است و حقوق ۲۰۰ هزار تومانی می‌گیرد، مبالغی را درنظر بگیریم تا انگیزه‌اش ارتقا پیدا کند یا با آموزش‌های لازمه بتوانیم او را توانمند کنیم، اما به این موارد توجهی نشده‌است.    سرعت بخشیدن به ساماندهی کودکستان‌ها و ارتقای کیفیت آن‌ها مهم است، چراکه نقش مهمی در پرورش کودکان ایفا می‌کند. چه نهاد یا سازمانی مسئول اصلی توجه نکردن به کودکان است؟ به نظر من همه مسئولان نظام در قبال تربیت دوره کودکی به یک میزان سهم دارند. این مسئولان به همان اندازه که مسئله فرزندآوری و جمعیت را مهم می‌دانند باید برای کیفیت فرزندآوری نیز دغدغه داشته باشند. باید نهاد‌های مسئول، سیاستگذاران، سازمان اداری استخدامی، دولت، مجلس و قوه قضائیه به این درک برسند که در تربیت و کیفیت نسل دخیل هستند. شما رسانه‌ها نیز وظیفه دارید تا این دغدغه‌مندسازی را در همه مسئولان ایجاد کنید. متأسفانه کودکان در کشور مهم دیده نشده‌اند.    نقش سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک در این زمینه چیست؟ سازمان ملی کودک از دو جنبه مهم است، زیرا که به خانواده‌ها در نگهداری و مراقبت از فرزندشان کمک می‌کند و این به فرزندآوری مربوط می‌شود. از طرفی موجب کیفیت نسل می‌شود که از آن به عنوان فرزندپروری یاد می‌کنیم که هم مکمل خانواده باشیم و هم کمک کنیم که والدین فرزندپروری را یاد بگیرند.    به نظر شما اهمیت دادن به تعلیم و تربیت کودک و در دسترس بودن مهد‌های کودک و کودکستان با کیفیت چقدر در شکل‌گیری فرهنگ و عرق ملی در کودکان اثرگذار است؟ دوره تربیت اوان کودکی یعنی شش سال اول زندگی در ایجاد عرق ملی اثرگذار است. اینکه کودکان در کودکستان چه محتوا‌های فرهنگی و حتی چه شعر‌هایی را یاد می‌گیرند خیلی مهم است و به طور کلی نوع پرورش آن‌ها در این دوره، می‌تواند براساس پایه‌گذاری وجهه آرمانی هویتی در او باشد یا اینکه برعکس کودک را کاملاً از هویت ملی‌اش دور کند. هم از منظر دشمن‌شناسی و هم از منظر تربیتی دو نکته را می‌توان مورد توجه قرار داد. اردیبهشت ماه امسال، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی شان در دیدار با دانشجویان گفتند که دشمن دنبال ایدئولوژی‌زدایی است و دو بال برای آن دارد؛ یکی آرمان‌زدایی و دیگری هویت‌زدایی. ما اگر بخواهیم ترفند دشمن را در این زمینه خنثی کنیم، باید به تقویت تربیت از منظر آرمان و هویت آرمانی اسلامی تأکید کنیم. متأسفانه در حال حاضر در این زمینه ضعف زیادی داریم. در همین راستا وظیفه سازمان تعلیم و تربیت این است که سقف آرزو‌های کودک را بلند کند و آن را به همان چیزی که جامعه اقتضا می‌کند، پیوند بدهد تا کودک کشور، ملیت و پرچم کشورش را دوست داشته باشد.    در سال‌های گذشته مهد‌های کودک در ادارات و دانشگاه‌ها وجود داشت که عمدتا‌ً با مربیان متخصص اداره می‌شد. چرا این مهد‌های کودک تعطیل شدند؟ در یکی از برنامه‌های توسعه، سیاستی برای کوچک‌سازی دولت اتفاق می‌افتد که مجموع نهاد‌های وابسته‌ای که به دستگاه دولتی وصل هستند باید واگذار شوند؛ از جمله درمانگاه‌ها، مهمانسراها، مراکز رفاهی و همچنین مهد‌های کودک. به همین دلیل بسیاری از مهد‌های کودک ادارات و دانشگاه‌ها تعطیل شد و به جای آن مبالغی به عنوان هزینه مهدکودک به مادران پرداخت شد که البته رقم قابل‌توجهی نیست؛ مثلاً در سال ۱۴۰۱ ماهانه حدود ۲۰۰ هزار تومان تعیین شده‌است. این اتفاق کاملاً مغایر فرزندآوری و جوانی جمعیت است که تأکید زیادی روی آن شده‌است.  ما تأکید داریم که باید همه ادارات، مرکزی را به عنوان مهدکودک در نزدیک خودشان داشته باشند تا با مربیان متخصص اداره شود. به عقیده من این مکان باید نزدیک به محل کار یا محل تحصیل مادران باشد، چراکه باورمان این است مادر در شش سال اول زندگی کودک باید نزدیک کودک خود باشد و کودک باید با خانواده وقت زیادی بگذراند تا احساس امنیت و آرامش کند و نباید نسبت به این مسئله غفلت شود، زیرا تبعات منفی در زیادی در آینده به دنبال دارد. اگر به هر دلیلی تحصیل یا کار مادر ناگزیر است از کودک خود دور بماند، باید این دور ماندن تا حد ممکن به حداقل برسد.  برخی از تصمیمات در کشور گرفته می‌شود که از منظر تربیتی به آن نگاه نشده‌است، مثلاً اینکه از نگاه صرفه‌جویی در مصرف انرژی، کار مادران شاغل از ساعت ۷ تعیین شد، اما مسئولان تصمیم‌گیرنده به این فکر نکردند که وقتی مادر باید ساعت ۷ سرکار باشد، فرزند او ساعت چند باید بیدار شود و به کودکستان برود؟! سیاست‌های اینچنینی سیاست ضدخانواده است در صورتی که ما باید خانواده‌محور عمل کنیم.    وضعیت عمده مهد‌های کودک موجود در کشور نیز مناسب نیست و کیفیت بسیار پایین دارند. سازمان تعلیم و تربیت کودک چه زمانی قرار است وضعیت مهد‌های کودک را سروسامان و کیفیت آن‌ها را ارتقا دهد؟ متأسفانه این حرف درست است و قبول دارم که پیدا کردن مهدکودک خوب کار راحتی نیست. بعد از استقرار سازمان، باید مهد‌های کودک ثبت و سازماندهی شود، نیروی انسانی به توانمندی بالاتری برسد و افراد با صلاحیت جذب شوند تا خانواده‌هایی که نیاز به مهد‌های کودک دارند بتوانند به آسانی به مهدکودک خوب دسترسی پیدا کنند.  در حال حاضر این امکان هنوز برای خانواده‌ها فراهم نیست و سازمان تعلیم و تربیت هم نتوانسته تا امروز اقدامات مؤثری در این راستا انجام دهد، چراکه فرآیند استقرار سازمان تعلیم و تربیت کودک در زمان مناسب و به نحو مقتضی صورت نگرفته‌است. به همین علت عزم مسئولان مربوطه برای اینکه این سازمان زودتر مستقر شود، مهم‌ترین اقدام است تا مأموریتی که روی دوش سازمان تعلیم و تربیت گذاشته شده، از منظر فرزندآوری، فرزندپروری، عدالت آموزشی و کیفیت آموزشی با قدرت به سرانجام برسد.    در پایان اگر نکته‌ای باقی‌مانده که می‌خواهید درباره آن صحبت کنید، بفرمایید.  نگاه کلی سازمان تعلیم و تربیت کودک که اساسنامه به آن تأکید دارد، این است که کودک در سه سال اول زندگی تا حد ممکن نباید از خانه و خانواده جدا شود. چون باید احساس ایمنی و امنیت داشته باشد و آن بازی که باید کودک انجام دهد در بستر خانواده باشد. بعد به تدریج حضور کودک در کودکستان موضوعیت پیدا می‌کند و از لحاظ تربیتی و رشدی به آن نیاز دارد تا به او کمک کند برای ورود به مدرسه آماده شود، اما گاهی به دلیل مسائل اجتماعی که جامعه درگیرش است کودک را از گرمای خانواده محروم می‌کنند یا اینکه کودکان به اصرار خانواده به سمت آموزش‌های زودهنگام می‌روند. در صورتی که از نگاه تربیتی و نگاه دینی، آموزش‌در این دوره سنی اصلاً ضرورتی ندارد و تبعاتی را نیز به دنبال خواهد داشت، اما وقتی خانواده اصرار به آموزش زودهنگام کودک دارد، مراکزی نیز در این خصوص ایجاد می‌شود و این‌ها کار ما را سخت‌تر می‌کند.  در آخر اینکه باید حمایت‌های زیادی از سوی حاکمیت به شکل‌مستقیم و غیرمستقیم صورت بگیرد؛ حمایت‌هایی که کمک کند موانع سر راه سازمان تعلیم و تربیت کودک برداشته شود، مربیان با کیفیت، متخصص و حرفه‌ای جذب شوند تا جایی که به مسئله تربیت و پرورش کودک نگاهی تخصصی حاکم شود و آن را بی‌اهمیت نبینند. در این صورت می‌توان انتظار داشت آن چیزی که دین، فرهنگ و آموزه‌های تربیتی‌مان می‌گوید، به اجرا برسد و انتظاری که داریم اتفاق بیفتد.
سایر اخبار این روزنامه
گاوداری و انبار آهن قراضه را سایت هسته‌ای معرفی کردند! گشودن پرونده سیاسی در شورای حقوقی! ضدانقلاب هم دروغ سی‌ان‌ان را باور نکرد تعلیم و تربیت کودک با ۲۰ هزار تومان! هویت ملی فوتبال  بر لمپنیسم آن غلبه می‌کند امیرعبداللهیان: ۷۶ مرکز تروریستی در اقلیم فعالند ثبات داعش - محور سنتکام در حمایت تروریست‌ها حیف و میل بیت‌المال برای حضور بی‌مورد در قطر کی‌روش و طارمی قبل از ولز با رسانه‌ها جنگیدند! تنفس مصنوعی به چند سینماگر خیال‌باز! از دست رفتن امنیت روانی در سایه اغتشاشات ۳ اثر سینمایی، یک سمفونی ۶۰ مستند و ۲۰۰ کتاب درباره شهدا تولید کردیم نام و یاد و پیام شهدا سلاح ما در جنگ فرهنگی و رسانه‌ای است شهادت مستشار هوافضای سپاه در سوریه اهدای اعضای بدن شهید مدافع امنیت اغتشاشات اخیر برق در انگلیس از نگرانی زمستان سرد سهمیه‌بندی شد آلمان حاشیه‌پرداز به ضرب شمشیر سامورایی دو نیم شد! «یزدان قجری» لوکوموتیوران اصفهانی به شهادت رسید+ عکس