«ما» رمز پیروزی

وحید استرون
«فوتبال خود زندگی است» یک روز 90 دقیقه «هوو» می‌شویم و در برابر انگلیس تحقیر؛ یک روز 90 دقیقه عالی هستیم و حتی تحسین آنانی را که با تیم ملی کشورشان مخالف هستند را برمی‌انگیزیم. در مقابل انگلیس، همان افرادی که پس از باخت تیم ملی فوتبال ایران در خیابان‌ها به پایکوبی و رقص گذراندن،! اما از یاد بردند که عرق و غرور ملی را فدای سیاست کنند! اما دیروز (پس از برد شیرین ایران مقابل ولز) خیابان‌ها بازهم به تسخیر مردم شاد درآمد؟ این نتیجه «ما» شدن یک ملت بود که در تحقیر مقابل میلیون‌ها نفر در سراسرجهان راهی جز همدلی و حمایت از یک تیم، یک پرچم و یک ایدولوژی نداشتند. حافظه فوتبال ضعیف است و مانند زندگی جریان دارد، اما آنچه که فراموش نمی شود، «غرور» تضعیف شده یک ملت است که «من‌»ها از یادشان رفته که سربازان ایرانی مقابل تیم کشوری مسابقه داشت که در یک صد سال اخیر انواع مصیبت ها را برسر این مردم ایران برای نفت آورد و این‌گونه تضعیف شد. تیم ملی متعلق به کدام جریان سیاسی است؟ تیم ملی فوتبال تریبون چه کسی خواهد بود؟!. پس می‌توان یک «هیچ» بزرگ به پهنای مجسمه‌های پرویز تناولی جلوی این سوالات قرار داد. این تیم فقط متعلق به کودکان محروم این سرزمین است که در زمین‌های خاکی، با توپ پلاستیکی بازی می‌کنند و آرزوی «دایی» و «جهانبخش»، «آرمون» و... شدن دارند. کودکانی که تنها عشق شان فریاد گل گزارش‌گر مقابل ولز است تا با صدای گرفته از شادی به هوا بپرند. تیم ملی متعلق به پدران و مادران این سرزمین برای یک ساعت و نیم فارغ از هر درد و سختی زندگی، اجاره خانه چند میلیونی، شکم گرسنه فرزندشان، شرمندگی در زمان بازگشت به خانه را فراموش کنند و 90 دقیقه به دویدن یوزهای ایرانی چشم بدوزند. دیروز که همه به خیابان آمدند، پس از چهار سال که از برد مقابل مراکش و تساوی مقابل پرتغال در جام جهانی 2018، گذشت و مردم به خیابان‌ها آمدند، کدام بار این مردم نجیب و داغدیده به شادی پرداختند؟. هنوز یادمان نرفته بزرگترین جشن‌های عمومی و پایکوبی های 80 میلیونی در زمان‌هایی رخ داده که تیم ملی فوتبال مان به موفقیت رسیده. پس در هر کدام از ما که در یک صف قرار داریم چه معترضان و چه صف دلواپسان، لطفا با رفتارهای هیجانی و با حرف های بی منطق، تیم ملی ایران را برای ایرانی‌ها نگاه داریم که دارایی مردم ایران است. اجازه بدهید فقط تیم ملی، «تیم ملت ایران» باقی بماند. همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد برد ایران مقابل ولز ثمره «ما» شدن یک ملت بود و چه خوب است که از این برد، وحدت  در همه ابعاد جامعه آفریده شود، مانند سیاست که باید اکثر اقشار و با هر تفکری به میدان بیایند و باعث شود حال ایران عزیزمان احسن الحال شود. همیشه ایرانی‌ها، در برابر دشمن‌، متحدتر از همیشه بودند و این اتحاد با شایسته سالاری و به‌کار بردن نیروهای متخصص و ماهر امکان پذیر است. مثل ترکیب کی‌روش که در بازی مقابل انگلیس مورد شماتت قرار گرفت و در مسابقه ولز ترمیم شد و منجر به شادی یک ملت از برد غرور آفرین تیم ملی کشورشان.
پس ایران قوی زمانی محقق می‌شود که ما در سیاست‌های‌مان تغییر روش بدهیم و به شایسته‌ها میدان بدهیم.  صحبت از برد و باخت، خواندن سرود یا نخواندن آن نیست، صحبت از تعظیم مقابل رئیس جمهور یا تسلیت به مردم داغدار در کنفرانس خبری نیست، صحبت از عرق ایران و ایرانی است که همیشه با موفقیت هایش تنها می تواند مرهمی بر دل خسته و رنجور این ملت باشد. موضوعی که کی روش به خوبی در ورزشگاه خلیفه درک کرد. امیدواریم، فرم بازی خوب ایران در همه زمینه‌های جامعه الگو برداری شود و با همان فرمول که به برد مقابل آمریکا امیدوار هستیم، فرمولی که می‌تواند در همه عرصه‌ها پیروزی آفرین، شادی بخش و غرورانگیز باشد و یادبگیریم که «ما» شدن چه حلاوتی در پی دارد. 
روزنامه‌‌نگار