تغيير نظام رياستي به پارلماني به نفع كشور نيست

مهدي  بيك‌اوغلي
اين روزها و با فروكش كردن نسبي تجمعات اعتراضي اخير، فعالان سياسي، چهره‌هاي حزبي و مدني به دنبال راهكارهايي هستند كه از طريق آن زمينه پيگيري مطالبات مردم و انتقال آن به حاكميت فراهم شود. نشست رييس دستگاه قضا و دبير شوراي عالي امنيت ملي با چهره‌هاي سياسي مرتبط با جبهه اصلاحات، نشانه‌هايي از تلاش حاكميت براي نزديك‌تر شدن به احزاب و فعالان سياسي را نمايان كرد. تلاش‌هايي كه البته فعالان سياسي اصلاح‌طلبي چون علي شكوري‌راد، آذر منصوري، محمدعلي ابطحي و... معتقدند به هيچ‌وجه كافي نيست و بايد با تصميمات عيني و عملي تكميل شود. در واقع اين دست از اصلاح‌طلبان تاكيد دارند، جبهه اصلاحات تنها در ازاي اخذ تضامين واقعي و عيني براي تغيير در چنين نشست‌هايي بايد حاضر شود. در كنار اين ديدارهاي فعالان سياسي با نهادهاي حاكميتي، فعالان حزبي از هر دو طيف اصلاح‌طلب و اصولگرا نيز تلاش‌هايي را براي دنبال كردن مطالبات مردم در دستور كار قرار داده‌اند. شوراي گفت‌وگوي ملي با حضور چهره‌هايي چون محمدرضا عارف، سيد محمد صدر، عزت‌الله ضرغامي، محمدرضا باهنر، حجت‌الاسلام مازني از جمله اين تلاش‌هاست. اما همزمان با برگزاري اين نشست‌ها برخي زمزمه‌ها هم در فضاي مجازي شنيده شد. برخي از اين چهره‌ها با هدف بسترسازي براي تغيير نظام سياسي كشور از نظام رياستي به نظام پارلمانتاريستي و ظهور دوباره نخست وزيري در پهنه سياسي كشور، كنار هم نشسته‌اند. در اين شايعات عنوان شد، چهره‌هايي چون علي لاريجاني، عارف، ضرغامي و باهنر قرار است اين زمينه را فراهم سازند. ادعاها و شايعاتي كه سيد محمد صدر، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام  و يكي از فعالان سياسي اصلاح‌طلب در جريان گفت‌وگو با «اعتماد» نه تنها آن را تكذيب مي‌كند، بلكه معتقد است، اين تغيير در نظام سياسي به هيچ‌وجه به نفع كشور نيست. در گفت‌وگو با صدر به رخدادهاي اخير و نحوه پيگيري مطالبات مردم اشاره و راه‌هاي عبور از چالش‌هاي اخير بررسي شد. 
   در شرايطي كه مسوولان حاكميتي بحث گفت‌وگو را مطرح مي‌كنند، شوراي گفت‌وگوي ملي چه هدف‌گذاري‌هايي را دنبال مي‌كند؟
البته تشكيل شوراي گفت‌وگوي ملي از سال 96 سابقه دارد، اما با توجه به رخدادهاي اخير، قرار شد نشست‌هاي شورا با تمركز بيشتر دنبال شود تا با حضور طيف‌هاي سياسي اثرگذار، فكري براي عبور از بحران و پيگيري مطالبات مردم شود. اصل قضيه اعلام موجوديت شورا، اين بود كه اصولگرايان و اصلاح‌طلبان در قالب يك نشست مشترك با هم گفت‌وگو و درباره مسائل اساسي كشور و چالش‌ها همفكري داشته باشند. اين نخستين جلسه پس از رخدادهاي اخير بود و در ادامه اعضاي ديگر، اقشار ديگر و حتي نسل‌هاي جوان‌تر (دهه هشتادي‌ها) در نشست‌ها حاضر مي‌شوند.
  اما بسياري معتقدند، دوره اين دسته‌بندي‌هاي سياسي به سر آمده و جامعه را به‌طور كلي بايد ذيل گزاره‌هايي چون براندازان و تحول‌خواهان دسته‌بندي كرد.اولا آيا اين دسته‌بندي درست است و اگر نه، چطور مي‌توان به افكار عمومي گفت كه ذيل اين اين دوگانه فعاليت كنند؟
صادر كردن اين نوع احكام، نياز به كار علم‌پژوهي و نظرسنجي‌هاي دقيق و معتبر دارد. اساسا هر حزب، جناح و طيفي كه صحبت مي‌كند، مي‌گويد اين حرف مردم است. اين يكي از مشكلات جدي جامعه ماست. حتي افرادي هم وجود دارند كه تصور مي‌كنند حرف آنها حرف مردم است. اما تشخيص اينكه مردم و جامعه چه مي‌گويند و صداي مردم چيست، نياز به فعاليت‌هاي دقيق علمي و نظرسنجي‌هاي دقيق دارد. به صورت دقيق نمي‌توان گفت كه آيا مردم اين جناح را قبول دارند يا از آن جناح عبور كرده‌اند. بنابراين در پاسخ به اين پرسش كه آيا مردم از اصلاح‌طلبان عبور كرده‌اند يا نه؟ به صورت قطعي نمي‌توان گفت چه تحولاتي در اقبال مردم به طيف‌هاي سياسي رخ داده است. ولي طيف‌هاي اصلي عرصه سياست در ايران ذيل همان دوگانه راست و چپ يا اصولگرا و اصلاح‌طلب تداوم دارد. 


  در همه جهان براي شنيدن صداي مردم به انتخابات روي مي‌آورند. در انتخابات آزاد و رقابتي است كه مشخص مي‌شود، مردم چه مي‌گويند. اما در انتخابات سال‌هاي 98 و 1400 اين فضاي رقابتي شكل نگرفت و تنها يك طيف خاص از جناح راست، نماينده داشت. چقدر اين فضاسازي‌هاي محدود در شكل‌گيري رخدادهاي اخير نقش داشته است؟
متاسفانه تحليل اشتباهي ميان اصولگرايان شكل گرفت؛ مبتني بر اين تحليل اشتباه هم انتخابات مجلس در سال 98 و هم انتخابات رياست‌جمهوري 1400 برنامه‌ريزي شد. اين تحليل كه اگر اصلاح‌طلبان، طيف‌هاي ميانه‌رو در يك كلام غيرخودي كنار گذاشته شوند، جامعه به سمت جناح راست ميل مي‌كند و تسليم آنها مي‌شود. اين تحليل اشتباه بود و فكر مي‌كنم، امروز بسياري از فعالان سياسي در جناح راست به اين نتيجه رسيده‌اند كه تحليل اشتباهي داشته‌اند.اين تصور اشتباه كه اگر در حاكميت همه خودي باشند و يكدست شوند، مشكلات مملكت حل مي‌شود، ريشه بسياري از مشكلات است. جالب اينجاست در كمتر از يك‌سال پس از يكدست شدن قدرت، مشخص شد اين تفكر غلط بوده و فشارها بر اقتصاد، سياست، ديپلماسي و...بيشتر شده است.
  اگر قرار باشد به مهم‌ترين مساله در رخدادهاي اخير اشاره كنيد، كدام بخش از مطالبه‌گري‌هاي اخير براي شما برجسته‌تر بوده است؟
در حال حاضر حركت دختران، زنان و جوانان ايراني بسيار برجسته بوده است. در هر نوع گفت‌وگوي ملي بايد به اين واقعيت‌ها توجه شود. هر نوع گفت‌وگويي بايد با مشاركت و حضور جدي كنشگران سياسي جديد (شامل زنان، دختران و جوانان) كه در جامعه خود را نمايان كرده‌اند، باشد.راه‌حل هم فقط از مسير سركوب صورت نمي‌گيرد، بلكه حل مشكلات از طريق گفت‌وگو صورت مي‌گيرد.
  جامعه با مشكلات فراواني روبه‌رو است و مردم مطالبات  فراواني دارند، مكانيسم پيگيري مطالبات مردم از حاكميت چگونه بايد باشد؟ چه موضوعاتي بايد در راس مطالبه‌گري‌ها باشد؟
موضوعاتي چون آزادي رسانه‌ها، پايان دادن به ردصلاحيت‌هاي گسترده، مسدودسازي اينترنت، به رسميت شناختن حق اعتراض مردم و... در زمره مهم‌ترين مطالبات مردم قرار دارند. معتقدم بينش حاكميت بايد تغيير كند و با بينش فرهنگي مملكت اداره شود. نبايد اجازه داد رويكردهاي امنيتي بر بخش‌هاي رسانه‌اي، فرهنگي  و...حاكم شوند. اين گزاره بسيار اهميت دارد.
  اساسا فكر مي‌كنيد حاكميت آماده شنيدن اين واقعيت‌ها باشد؟ چهره‌هايي مانند باهنر كه از طيف اصولگرايان در نشست گفت‌وگوي ملي حضور دارد در زمره اصولگرايان سنتي است كه دولت و مجلس نقش ويژه‌اي براي او در نظر نگرفته است. با اين ظرفيت فكر مي‌كنيد اين شورا بتواند گامي رو به جلو بردارد؟
هنوز وارد فاز گفت‌وگو با حاكميت نشده‌ايم. اما جزو برنامه‌هاي آتي شورا هست كه گفت‌وگو با بخش‌ها و جناح‌هاي مختلف سياسي، حاكميت، اقشار مختلف، اصناف و...را برنامه‌ريزي كند. اين روند نيازمند زمان و برنامه‌ريزي است تا با همه طيف‌هاي اثرگذار بحث و تبادل نظر شود.
  نظر آقاي باهنر و عارف درباره رخدادهاي اخير چيست؟
همه همدل هستند تا مشكلات كشور كاهش يابد و از بحران عبور شود.
  بسياري نگرانند كه باز هم مانند تجربه‌هاي قبلي، كميته‌هاي بحران، حقيقت‌ياب و... تشكيل و بعد از فروكش كردن بحران، اين روند فراموش شود.
گفت‌وگوي ملي مشمول اين روند نمي‌شود. قبل از بروز بحران اخير نيز شورا معتقد بود بايد تغييراتي در نظام سياسي ايجاد شود، صداي مردم شنيده شود و به مطالبات مردم پاسخ داده شود.
  برخي شايعات در فضاي مجازي شنيده مي‌شد كه چهره‌هايي چون باهنر، عارف، علي لاريجاني، ضرغامي و...به دنبال تشكيل جلساتي هستند تا نظام رياست‌جمهوري را به نظام پارلمانتاريستي با حضور نخست‌وزير تغيير دهند. اين شايعات را تاييد  مي‌كنيد؟
اين شورا هيچ ارتباطي با اين موضوعات ندارد. اگر هم قرار باشد اين موضوعات در نشست‌ها مطرح شود، قطعا بنده مخالف اين قضيه هستم و اين روند را براي كشور مفيد  نمي‌دانم.
  گفتيد قرار است از دهه هشتادي‌ها هم در نشست‌هاي مرتبط با گفت‌وگوي ملي استفاده كنيد، با چه مكانيسمي اين حضور محقق مي‌شود؟
حضور دهه هشتادي‌ها و مطالبات آنها به يك واقعيت برجسته در عرصه عمومي كشور بدل شده است . هيچ‌كس نمي‌تواند نقش آنها را انكار كند. به مكانيسم خاصي نياز است كه بتوان از حضور آنها استفاده كرد و صداي آنها را شنيد. در كل گفت‌وگو با جوانان اصل است. با دانشجويان بايد گفت‌وگو شود و خواسته‌هاي آنان  را پاسخ گفت.
  اما اين روزها خبرهاي تلخي درباره ممنوع‌الخروج كردن، اخراج، جرايم شديد و... دانشجويان شنيده مي‌شود.
اين روند سلبي نتيجه‌بخش نيست. اخراج، دستگيري و تعليق دانشجويان اشتباه محض است. با دانشجو بايد نشست و گفت‌وگو كرد. برخورد با دانشجويان، ورزشكاران، هنرمندان و... نتيجه عكس دارد.
   هر نوع گفت‌وگوي ملي بايد با مشاركت زنان، دختران و حضور نمايندگان دهه هشتادي‌ها باشد
  موضوعاتي چون آزادي رسانه‌ها، پايان دادن به ردصلاحيت‌هاي گسترده، مسدودسازي اينترنت، به رسميت شناختن حق اعتراض مردم و... در زمره مهم‌ترين مطالبات مردم قرار دارند
   اخراج، دستگيري و تعليق دانشجويان اشتباه محض است
  به مكانيسم خاصي نياز است كه بتوان از حضور دهه هشتادي‌ها استفاده كرد و صداي آنها را شنيد