احتمال خروج ایران از ان‌پی‌تی وجود دارد

آرمان ملی- احسان انصاری: پس از قطعنامه شورای حکام علیه ایران به‌تازگی شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز علیه ایران قطعنامه صادر کرده است. قطعنامه‌ای که با تلاش کشورهای اروپایی در نهایت به نتیجه رسید. بدون تردید مخدوش شدن رابطه اتحادیه اروپا و ایران می‌تواند در آینده روی روابط دو کشور و همچنین آینده برجام تأثیر بگذارد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی چشم‌انداز پیش‌روی ایران و اروپا با توجه به شرایط به وجود آمده با دکتر حسن هانی‌زاده، تحلیلگر روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرده است. هانی‌زاده معتقد است: « در شرایط کنونی ایران از یک بحران نفسگیر داخلی خارج شده است. جریان سازی‌ها و سیاست‌هایی که اتحادیه اروپا در راستای فشار به ایران انجام داد و موفق نشد که به اهداف خود دست پیدا کند. به همین دلیل این احتمال وجود دارد که اتحادیه اروپا در آینده فشارهای بیشتری روی ایران وارد کند. این احتمال وجود دارد که اتحادیه اروپا در آینده سطح دیپلماتیک خود را با ایران کاهش دهد و روابط فی‌مابین را به روابط سفارتخانه‌ها تقلیل خواهد داد. از سوی دیگر اتحادیه اروپا در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی فشارهای بیشتری به ایران وارد خواهد کرد. این در حالی است که اگر چنین اتفاقی رخ بدهد ایران نیز از توانایی کافی برای مقابله با زیاده‌خواهی و فشارهای کشورهای اروپایی را خواهد داشت. در چنین شرایطی این احتمال وجود خواهد داشت که ایران حتی از ان پی تی نیز خارج شود.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. مهم‌ترين دلايل صدور قطعنامه حقوق بشر عليه ايران در سازمان ملل چه بود؟ کشورهايي که به دنبال تصويب اين قطعنامه بودند چه اهدافي را دنبال مي‌کردند؟
قطعنامه کشورهاي اروپايي در شوراي حقوق بشر و قبل از آن قطعنامه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي عليه ايران در چارچوب فشار حداکثري آمريکا و کشورهاي اروپايي عليه ايران است. به نظر مي‌رسد پس از شکست آمريکا و کشورهاي اروپايي در جريان‌سازي عليه ايران و حوادثي که اخيرا در کشور رخ داد و منجر به شکست توطئه‌هاي غرب عليه ايران شد، فاز جديدي از فشارهاي رواني و سياسي از سوي اتحاديه اروپا و آمريکا عليه ايران به راه افتاده است. اين در حالي است که بين کشورهاي اروپايي، فرانسوي‌ها عزم جدي‌تري براي تحت فشار قرار دادن ايران دارند و اين موضوع را به خوبي مي‌توان در رويکردهايي که اين کشور عليه ايران در پيش گرفته مشاهده کرد. در اين فاز جديد اتحاديه اروپا تلاش مي‌کند ايران را دچار انزواي سياسي کند و شرايطي را به وجود بياورد که ايران در آينده از موضع ضعف وارد مذاکرات هسته‌اي با کشورهاي غربي شود. هر چند به نظر مي‌رسد اين قطعنامه‌ها از نظر عملي جنبه اجرايي ندارد اما از نظر رواني و سياسي تأثير خود را بر فضاي منطقه و بين‌المللي عليه ايران خواهد گذاشت. به صورت طبيعي ايران نيز پاسخ‌هاي لازم را خواهد داد. ايران داراي برگ‌هايي است که مي‌تواند از آنها در مقابل اين فشارها استفاده کند. يکي از برگ‌هاي برنده ايران در مقابل زياده خواهي‌هاي کشورهاي غربي افزايش ميزان غني سازي اورانيوم به60 درصد بوده است. فرانسه، انگليس و آلمان ثابت کردند که در نقش ابزاري براي فشار به ايران توسط آمريکا به بازي گرفته شده‌اند. اين سه کشور به دستور آمريکا و لابي صهيونيستي عليه ايران عمل مي‌کنند.
با توجه به شرايط موجود چه چالش‌هايي در آينده بين ايران و کشورهاي اروپايي به وجود خواهد آمد؟
واقعيت اين است که در شرايط کنوني ايران از يک بحران نفس‌گير داخلي خارج شده است. جريان سازي‌ها و سياست‌هايي که اتحاديه اروپا در راستاي فشار به ايران انجام داد و موفق نشد که به اهداف خود دست پيدا کند. به همين دليل اين احتمال وجود دارد که اتحاديه اروپا در آينده فشارهاي بيشتري روي ايران وارد کند. اين احتمال وجود دارد که اتحاديه اروپا در آينده سطح ديپلماتيک خود را با ايران کاهش دهد و روابط في‌مابين را به روابط سفارتخانه‌ها تقليل خواهد داد. از سوي ديگر اتحاديه اروپا در زمينه‌هاي اقتصادي و سياسي فشارهاي بيشتري به ايران وارد خواهد کرد. اين در حالي است که اگر چنين اتفاقي رخ بدهد ايران نيز توانايي کافي براي مقابله با زياده‌خواهي و فشارهاي کشورهاي اروپايي را خواهد داشت. در چنين شرايطي اين احتمال وجود خواهد داشت که ايران حتي از ان پي تي نيز خارج شود. اتحاديه اروپا در حين رخ دادن اتفاقات اخير در ايران موضع خصمانه عليه جمهوري اسلامي اتخاذ کرد و نشان داد که اتحاديه اروپا تا حدود زيادي تابع سياست‌هاي آمريکا است. تحريم کردن برخي شخصيت‌ها و نهادهاي جمهوري اسلامي نوعي دخالت آشکار در مسائل داخلي جمهوري اسلامي به‌شمار مي‌رود. به هر حال ايران يک کشور مستقل و تأثيرگذار در منطقه است و اتفاقاتي که در هفته‌هاي اخير در ايران رخ داد با هوشياري و هوشمندي مسئولان جمهوري اسلامي به پايان رسيد. متأسفانه دخالت رسانه‌هاي اتحاديه اروپا و دخالت آمريکا در سطح رئيس‌جمهور و وزير امور خارجه و بيانيه‌هايي که برخي کشورهاي اروپايي در جهت حمايت از اعتراض کنندگان براي حمله به اماکن دولتي صادر کردند حکايت از يک نوع دشمني نهفته از سوي اتحاديه اروپا نسبت به جمهوري اسلامي دارد. به همين دليل تحريم برخي شخصيت‌ها و نهاد‌هاي مرتبط با جمهوري اسلامي وبيانيه‌هايي که اتحاديه اروپا عليه ايران صادر مي‌کرد نشان مي‌دهد که اتحاديه اروپا تحت تأثير لابي‌هاي صهيونيستي و آمريکايي قرار دارد. سه کشور انگليس، فرانسه و آلمان در طول مذاکرات هسته‌اي هيچ گونه همراهي با جمهوري اسلامي براي به توافق رسيدن مذاکرات نکردند. اين در حالي است که در برخي مقاطع اگر همراهي کشورهاي اروپايي وجود داشت احتمال توافق بيشتر مي‌شد و طرفين مي‌توانستند به توافق دست پيدا کنند. اين اتفاقات در حالي رخ مي‌دهد که اتحاديه اروپا به دليل قطع گاز روسيه به اروپا نيازمند صادرات گاز ايران به اتحاديه اروپاست. به همين دليل نيز کشورهاي اروپايي در رفتار خود با جمهوري اسلامي بايد منصفانه‌تر عمل کند. در غير اين صورت ايران برگ‌هاي برنده‌اي در اختيار دارد که در زمان مناسب عليه آنها استفاده خواهد کرد.


کاهش يا قطع ارتباط ايران و اتحاديه اروپا چه تأثيري مي‌تواند روي مذاکرات هسته‌اي در آينده بگذارد؟
در شرايط کنوني مذاکرات هسته‌اي ايران و کشورهاي1+4 متوقف شده و اگر رفتار اتحاديه اروپا تغيير نکند اميدي نسبت به از سرگيري مذاکرات وجود نخواهد داشت. با اين وجود اگر اتحاديه اروپا در رفتار گذشته خود تجديدنظر کند ايران آماده از سرگيري مذاکرات است. در نتيجه مواضع اتحاديه اروپا نسبت به ايران خصمانه است و اين مواضع خصمانه نيز تأثير خود را روي روند مذاکرات هسته‌اي خواهد گذاشت. تيم مذاکره‌کننده ايران تلاش کرده کشورهاي غربي را متقاعد کند که فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در چارچوب‌هاي قوانين بين‌المللي است و شائبه‌هايي که برخي کشورها در اين زمينه مطرح مي‌کنند صحيح نيست. تا حدود زيادي نيز ايران در اين کار موفق شده و تا قبل از اتفاقات اخير ايران سه کشور فرانسه، آلمان و انگليس اعتماد بيشتري به ايران در زمينه فعاليت‌هاي هسته‌اي پيدا کرده‌ بودند. اين در حالي است که بدگماني‌هايي که در اين زمينه مطرح مي‌شود بيشتر از طرف آمريکاست و اين کشور است که با حمايت اسرائيل و برخي کشورهاي عربي به اين بدگماني دامن مي‌زند. به نظر مي‌رسد برخي چهره‌هاي افراطي در آمريکا با حمايت لابي‌هاي صهيونيستي تيم جو بايدن را براي به بن‌بست رساندن مذاکرات تحريک و تشويق مي‌کنند. اين افراد و گروه‌ها به شکل‌هاي مختلف در آمريکا بايدن را تحت‌فشار قرار داده‌اند. در نتيجه اين فشارها آمريکا که آماده بود بخش مهمي از تحريم‌هاي اعمال‌شده عليه ايران را لغو کند تحت‌فشار اعضاي افراطي کنگره آمريکا قرار گرفت به همين دليل تيم بايدن نتوانست در مذاکرات با ايران به تفاهم دست پيدا کند. کشورهاي طرف حساب ايران در مذاکرات بايد متعهد شوند تا همگي نسبت به تعهدات پايبند خواهند بود و در صورت عدم پايبندي جريمه‌اي براي آن در نظر گرفته شود. متأسفانه لابي صهيونيستي در اين مذاکرات وارد عمل شده و سعي کرده از ابتداي گفت‌وگوها تأثير بگذارد. هرچند که تيم رئيس‌جمهور آمريکا نگاه مثبتي نسبت به رژيم صهيونيستي ندارد اما شاهد هستيم که تروئيکاي اروپايي تحت‌فشار آمريکا اظهارات متناقض و رفتار پارادوکسي از خود نشان مي‌دهند. تيم جو بايدن به اين نتيجه رسيده که خروج ترامپ از برجام جايگاه آمريکا را در عرصه بين‌المللي تنزل داد و بايد آمريکا اشتباهات گذشته خودش را جبران کند. آمريکايي‌ها به اين نتيجه رسيده‌اند که چاره‌اي جز تعامل احترام‌آميز با مردم ايران نخواهند داشت و بايد در اين خصوص رفتار ملايم‌تري نشان دهند و اين شيوه را هم مورد تجربه خود قرار دهند و از شيوه‌هاي تهاجمي دست‌بردارند.
با توجه به شرايط موجود آيا بايد احياي برجام را موضوعي سخت و غيرقابل دسترس دانست؟
واقعيت اين است که مسائلي که در درون برجام نيست و ارتباطي به متن برجام ندارد باعث شده که تاکنون مذاکرات به نتيجه نرسد. با اين‌حال جمهوري اسلامي ايران و تيم مذاکره‌کننده ايراني در مذاکراتي که در طول ماه‌هاي گذشته در وين انجام شد، يکسري راهکارها ارائه داد که اين راهکارها مبتني بر منافع ملي است. 4 سند حقوقي، مالي، اقتصادي و فني از سوي تيم مذاکره‌کننده ايراني به گروه 1+4 در وين ارائه شد و تقريباً هر 4 سند ظاهراً از سوي 3 کشور اروپايي موردپذيرش قرار گرفته است. سه کشور اروپايي هم به اين نتيجه رسيده‌اند که از رهگذر تحريم‌ها نخواهند توانست ايران را وادار به تسليم کنند. لذا تيم مذاکره‌کننده ايران با راهبردهايي که صورت گرفت و برنامه‌ريزي‌هاي کاملا دقيق و موفق توانستند طرف‌هاي اروپايي را قانع کنند که براي ادامه همکاري و رسيدن به يک نقطه قابل‌اتکا بين ايران و کشورهاي اروپايي بايد تحريم‌ها لغو شود. بايد يک سازوکار قانوني ايجاد شود تا از رفتارهاي فراقانوني هر کشوري در مذاکرات جلوگيري کند. کشورهاي طرف حساب ايران در مذاکرات بايد متعهد شوند تا همگي نسبت به تعهدات پايبند خواهند بود و در صورت عدم پايبندي جريمه‌اي براي آن در نظر گرفته شود. متأسفانه لابي صهيونيستي در اين مذاکرات وارد عمل شده و سعي کرده از ابتداي گفت‌وگوها تأثير بگذارد. هرچند که تيم رئيس‌جمهور آمريکا نگاه مثبتي نسبت به رژيم صهيونيستي ندارد اما شاهد هستيم که تروئيکاي اروپايي تحت‌فشار آمريکا اظهارات متناقض و رفتار پارادوکسي از خود نشان مي‌دهند. به‌هرحال مسائلي در مذاکرات مطرح است که نياز به بررسي طرفين دارد و ايران و آمريکا در حال بررسي شرايط براي رسيدن به يک تصميم منطقي و صحيح هستند. در اين زمينه اسرائيل و برخي کشورها تلاش مي‌کنند مسير مذاکرات را به بن‌بست بکشانند. به همين دليل اگر طرفين به دنبال اين هستند که مذاکرات به نتيجه برسد بايد در برخي رويکردهاي خود تجديد نظر کنند. اين در حالي است که ايران نيز حسن‌نيت خود را در اين زمينه نشان داده و براي به نتيجه رسيدن مذاکرات تلاش مي‌کند. البته اين تلاش منوط به اين است که نقطه نظرات و ديدگاه‌هاي ايران موردقبول طرفين قرار بگيرد. به‌هرحال ايران در مذاکرات داراي دغدغه‌هايي است که مهم‌ترين آن رفع تحريم‌هاست. تحريم‌ها در سال‌هاي اخير اقتصاد کشور را با چالش‌هايي مواجه کرده و به همين دليل بايد برداشته شود تا ايران بتواند در بازارهاي جهاني فعاليت خود را از سر بگيرد. در شرايط کنوني بحران اوکراين براي کشورهاي اروپايي حائز اهميت است. اين اتفاق در حالي رخ مي‌دهد که کشورهاي اروپايي اين احتمال را مي‌دهند که در آينده روسيه ديگر به اين کشورها گاز ندهد. به همين دليل ايران مي‌تواند بهترين گزينه براي جايگزيني روسيه باشد. در چنين شرايطي روس‌ها تلاش دارند روند مذاکرات را طولاني کنند. بيشتر محور مذاکرات چانه‌زني‌هاي روسيه با سه کشور اروپايي و به‌صورت غيرمستقيم با آمريکاست. ازاين‌رو به نظر مي‌رسد روسيه خواهان تضمين‌هاي کتبي از آمريکا براي عدم خروج از برجام است که آمريکايي‌ها چنين تضميني را نخواهند داد.