نشانه‌هاي گمشده وطن

صادق هاشمي
كتاب «دانشنامه مهر و حكاكي در ايران» نوشته محمد جواد جدي به تازگي به همت فرهنگستان هنر منتشر شده است. ويژگي‌هاي ظاهري كتاب دل هر كلكسيونر كتاب‌هاي لوكس و فاخر را براي زينت كتابخانه‌اش آب مي‌كند و چشم هر غير فارسي‌زبان را براي هديه گرفتن مي‌ربايد. ابعاد كتاب 31*23 سانتي‌متر و ضخامت آن 7 سانتي‌متر است. وزن كتاب ۴ كيلوگرم و كاغذهاي آن گلاسه گرم بالاست. تعداد صفحات كتاب 769 صفحه است كه براي ساماندهي به چهارده فصل، دو ضميمه، فهرست تقريظ‌ها و شعرها و لوح تقدير و افتخارهايي كه به نويسنده اهدا شده، كتابنامه و نمايه مصرف شده‌اند.
نام كتاب با خط نستعليق بر جلد كتاب درج شده است. چنين عنواني روي جلد كتاب براي ما انتظار محتوايي با ساختار استاندارد «دانشنامه (Encyclopedia)» به عنوان يك منبع اطلاعاتي ايجاد مي‌كند و از سوي ديگر عبارت «مهر و حكاكي» مستقيما ما را به حوزه‌هاي مطالعاتي و پژوهشي چون مهرشناسي (Sigillography)، باستان‌شناسي كتاب (Codicology) و نوشته‌هاي باستان‌شناسي (Paleography) و به واسطه آنها ما را به نشانه‌شناسي (Semiotics) و علوم ارتباطات (Communications) پيوند مي‌دهد. پس درنتيجه انتظار مي‌رود در محتواي كتاب با تعاريف، رويكردها و روش‌هاي تمامي اين حوزه‌هاي مطالعاتي در طبقه‌بندي و شناسايي، معني‌شناسي، كاربردشناسي، اندكي تحليل در زماني نشانه‌ها و اندكي بررسي روابط ژنتيكي و همسايگي نشانه‌ها مواجه شد و علاوه بر آن حداقل‌هاي توليد ساختار متن آموزشي و علمي (انسجام موضوعي، چسبندگي، حفظ جريان اطلاع كهنه به نو) را داشته باشد. اما آيا اين‌گونه است؟
بدون بررسي محتواي صفحات، نكته بسيار جالب اين است كه در اين كتاب براي دوره هخامنشيان تا پايان دوره ساسانيان (فصل سوم كتاب) يعني نزديك به 1846 سال، 50 صفحه اختصاص داده شده است. اين را مقايسه كنيد با 365 صفحه از كتاب كه سراسر فصل ششم تا انتهاي فصل دوازدهم را براي ارايه مطلب در مورد دوران صفوي (نزديك به ۲۳۵ سال) و دوران قاجار (نزديك به ۱۳۰ سال) به خود اختصاص داده است.
نكته جالب ديگر در اين كتاب وجود سرفصل‌هايي در مورد دوره‌‌ ايلخانيان و تيموريان (30صفحه) و همين‌طور پرداختن به موضوع مهر و حكاكي در امپراتوري عثماني و شبه قاره هند است (۳۲ صفحه) اما هيچ اشاره‌ يا پرداختي به دوره‌هايي مانند پهلوي (54 سال) افشاريان (60 سال)، زنديان (45 سال)، هوتكيان (7 سال)، كياييان (206 سال)، مظفريان (79 سال)، جلايريان (92 سال)، سربداران (44 سال)، خوارزمشاهيان (78 سال)، سلجوقيان (165 سال)، غزنويان (224 سال)، بوييان (129 سال)، زياريان (159 سال)، سامانيان (185 سال)، صفاريان (141 سال)، طاهريان (52 سال)، باونديان (694 سال) و گاوباريان (119 سال) يافت نمي‌شود.


مساله مهم ديگر موضوع مهر و حكاكي در ايران در دوران پس از سقوط ساساني تا انتهاي دوران عباسيان است كه بخشي از فصل چهارم كتاب را شامل است اما دريغ از يك نمونه تصويري از دوران اموي و عباسي. همين موارد كافي است كه با اين نتيجه برسيم كه برگزيدن نامي چون «دانشنامه مهر و حكاكي در ايران» براي اين كتاب بسيار جسورانه است.
از نظر محتوايي، بخش‌هايي كه با عنوان «درآمد» و «پيش‌گفتار» در ابتداي متن سازماندهي شده‌اند، ناآگاهي نويسنده يا ناشر را نسبت به مفهوم «دانشنامه» نشان مي‌دهد. يعني به جاي چهره‌هاي برجسته پژوهشي در حوزه‌هاي نشانه‌شناسي تاريخي-تطبيقي، زبان‌شناسي، باستان‌شناسي و مردم‌شناسي و ايران‌شناسي، يك نقاش در مورد اهميت اين كتاب و موضوع آن دست به قلم برده است. طبق چه منطقي به جاي افرادي چون عبدالمجيد ارفعي، مجتبي منشي‌زاده، جعفر مهركيان و تيرداد همپارتيان، آيدين آغداشلو انتخاب شده است؟ 
كتاب به طرز باور‌ نكردني فاقد «مقدمه» نه به معناي رايج در كشور بلكه به معناي introduction است. به عبارت بهتر فصلي جداگانه در ارايه تعاريف و روش‌هاي طبقه‌بندي، كاربردشناسي، ارايه پژوهش‌هاي برجسته داخلي و خارجي نسبت به موضوع و همين‌طور ارايه خلاصه‌اي از آنها و همين‌طور ارايه مزيت اين كتاب و پرداخت موضوع نسبت به كارهاي پيش از خود، سازماندهي نشده است، بلكه بخشي از اين موضوع‌ها در پيش‌گفتار و فصل اول كتاب و ساير فصل‌ها به صورت پراكنده و بدون انسجام وجود دارند. 
در فصل اول كتاب كه به تاريخ مهر و حكاكي پرداخته شده، ادعاهايي بدون ارجاع به مطالعات پيشين در مورد معني برخي نشانه‌ها مطرح شده‌اند كه بيشتر گمانه‌هاي خود نويسنده‌اند. بسياري از نمونه‌هاي تصويري مهم (عكس و گراف مهرها) مربوط به هزاره‌هاي پيش از ميلاد، سه خطاي بسيار آزار‌دهنده دارند: نخست عدم امكان تشخيص جزييات و در برخي موارد كليات نشانه‌هاي موجود بر نمونه‌ها كه مي‌توانست در بهترين حالت با تكنولوژي‌هاي اپتيك در حوزه باستان‌شناسي ارايه شود يا در ساده‌ترين حالت خود با يك عكسبرداري دقيق و با كيفيت ارايه شود. دومين خطا عدم ارايه ابعاد هر نشانه در نمونه‌هاست. سومي اقدام به درج توضيح در مورد برخي نشانه‌هاست كه براي توصيف شكل نشانه استفاده شده است، گويا نويسنده كتاب به اين موضوع دقت نكرده كه پيش از تعيين نوع نشانه (شمايل- نماد) توصيف شكل آن و نسبت‌دهي شكل به موضوعي مانند: داس، ستاره، گل يخ، برگ شبدر و... خود به معناي معني‌شناسي اين نشانه‌ها است.
يكي ديگر از ايرادهاي كتاب، ادعاهاي انتهاي فصل اول در مورد تاريخ خط در ايران است و براي اين ادعاها به منابعي چون ويل دورانت، هرودوت، مهدي محسنيان راد، فردوسي و آثار برخي شاعران، ارجاع داده است. اين در صورتي است كه در خود حوزه زبان‌شناسي پژوهش‌هاي بسياري چه متخصصان داخلي و خارجي در موردنظام‌هاي نوشتاري مختلف در ايران انجام داده‌اند و خارج از اين پژوهش‌ها، منابع بسيار زيادي از انتهاي قرن نوزدهم تا به امروز در مورد نظام‌هاي نوشتاري و تمايز آنها، مبدا و منشا پيدايش نظام‌هاي نوشتار نشانه‌هاي زباني با يكديگر وجود دارند كه به عنوان نمونه مي‌توان به كتاب‌هاي «منشا و تكامل الفباي سامي» نوشته آبرام ستسوزا كوتسوجي در سال 1937 و همين‌طور «نظام‌هاي نوشتاري جهان» نوشته فلوريان كولماس در سال 1989 اشاره كرد. 
موضوع ديگر ادعاي جسورانه نويسنده در انتهاي فصل سوم است در مورد اينكه خط پهلوي مادر خطوط امروزي ماست. ادعايي بدون استناد به هيچ پژوهش مبتني بر زبان‌شناسي تاريخي-تطبيقي و مطالعات در زماني مبتني بر متن‌شناسي كه بر پايه شباهت ميان صورت نوشتاري چند واج در نوشتار پهلوي با نوشتار امروز و خط كوفي مطرح شده است. حال آنكه، اولين اصل نشانه‌شناسي براي يك نشانه‌شناس به ويژه در حوزه نمادها اين است كه دو چيز مشابه الزاما يك چيز نيستند.
دانشنامه بخشي از نشانه‌هاي وطن بسيار گران‌قيمت است و كتابخانه را چشم‌نواز مي‌كند و دارنده كتاب را در عقل ظاهربينان فرهنگ‌دوست جلوه مي‌دهد. به راستي مخاطب اين كتاب چه قشري هستند؟ به كتاب روي ميز كارم نگاهي مي‌اندازم، عكس دكتر يدالله ثمره بر ديوار اتاق مرا مي‌برد به چند ماه قبل از فوتش كه رو به سوي ما كرد و گفت: ‌اي جوانان وطن، جان من و جان شما! هر آنچه براي نوشتن ادامه اين متن آماده كرده بودم تبديل به پوچ مي‌شود و زير لب افسوس مي‌خورم و با خود فكر مي‌كنم، اهميت دادن به بخشي از نشانه‌هاي وطن و چاپ كتاب در مورد آنها خود دريچه اميدي است، نمايه‌اي است از امكان شروع كردن، تلاش، فداكاري و تحمل سختي‌ها، انديشيدن به موانع پژوهش و رفع آنهاست. همين اندك اطلاعاتي كه كتاب با تمام اشكالات ساختاري و محتوايي دراختيارمان مي‌گذارد، گزارشي از وجود بخشي از نشانه‌هاي وطن در دسترس قرار مي‌دهد. ديوارهاي زمان را مي‌شكند و يك نقطه اتصال به گذشته فراهم مي‌كند. شبه تاريخ‌هاي شفاهي را مي‌زدايد. دريچه‌اي به آينده باز مي‌كند و گذشته را به آينده متصل مي‌كند. براي تمام اين اهميت دادن‌ها، تلاش‌ها و فداكاري‌هاي نويسنده بايد قدردان او بود. 
پژوهشگر حوزه زبان‌شناسي