تحول در «دیپلماسی انرژی» چهره ایران را تغییر می‌دهد

آرمان امروز، گروه ديپلماسي: يکي از ساختارهاي نيمه تعطيل «وزارت امورخارجه» ايران را بايد جايگاه «ديپلماسي انرژي » دانست. ديپلماسي انرژي يکي از شاخص‌هايي است که بنا بر مقياس جغرافيايي در اختيار دولت‌ها قرار مي‌گيرد ولي اينکه دولت يا حاکمتي بخواهد از اين پتانسيل استفاده کند به رويکرد سياسي و اقتصادي‌ش باز مي‌گردد. باتوجه به اينکه اين ظرفيت در ساختار ايران وجود دارد نياز است تا با توسعه دادن و به‌روزرساني به کمک اقتصاد و ديپلماسي بيايد.
تامين انرژي يکي از چالش‌هاي بسياري از کشورهاي جهان است. مانند آنچه در مورد منابع انرژي اروپا بعد از «جنگ اوکراين» رخ داد و نه‌تنها در قيمت‌هاي انرژي باعث افزايش‌هاي چشمگير شد بلکه بر روي نرخ تورم و قيمت ساير محصولات هم تاثير منفي گذاشت و حتي باعث شد تا بسياري از شهروندان اروپايي راه‌هاي ديگري را براي گرم کردن خود امتحان کنند. بعد از اينکه اروپا به‌دليل موضوعات سياسي و اختلافاتي که بعد از جنگ کي‌ف-مسکو به وجود آمد، خريد انرژي از روسيه را قطع کرد، ايران مي‌توانست با اعلام حضور با ديپلماسي بر پايه منافع ملي مشتري‌هاي انرژي را به سمت خود بکشاند. انرژي يکي از حوزه‌هايي است که مي‌تواند باعث گسترش حوزه نفوذ کشورها و دولت‌ها در جهان شود. مانند آنچه در مورد کشورهاي عربي حوزه «خليج فارس» مشاهده مي‌کنيم که در سال‌هاي اخير نه‌تنها از غياب ايران در بازار استفاده کرده است بلکه حالا توانسته‌ند مشتري‌هاي اروپايي هم پيدا کند. عدم فعال بودن ديپلماسي انرژي نه‌تنها براي ايران چالش‌هاي اقتصادي به وجود آورده است بلکه اجازه سياسي‌بازي کشورهاي قدرتمندي که همواره به دنبال منابع انرژي هستند را با ايران داده است. توجه داشته باشيد که اگر ديپلماسي انرژي ايران در طول اين سال‌ها فعال بود ايران نه‌تنها مي‌توانست در موضوع «برجام» دست بالاتري داشته باشد بلکه حتي مي‌توانست در روابط با کشورهاي مانند «آلمان»، «انگلستان»، «فرانسه» و ... هم  رفتار متفاوتي داشته باشد.
«مهدي ذاکريان»، تحليلگر مسايل بين‌الملل و استاد دانشگاه در پاسخ به اين سوال که در حال حاضر «ديپلماسي انرژي» در ساختار روابط خارجه ايران چه نقشي دارد و آيا مي‌توان از پتانسيل اين حوزه در روابط اقتصادي و سياسي بين‌الملل استفاده کرد، به خبرنگار «آرمان امروز» مي‌گويد: «در پاسخ به اين سوال بايد بگويم که ديپلماسي انرژي ده‌ها است در ساختار سياست‌هاي امور خارجه ايران گنجانده شده و اهميت اين موضوع آنقدر زياد بود که ايران توانست بعد از اينکه اوپک شروع به کار کرد، «فواد روحاني»، را به عنوان دبيرکل ايراني اين سازمان به جامعه جهاني معرفي کند. در مورد اهميت ديپلماسي انرژي بايد به اين موضوع هم اشاره کنيم که مي‌تواند به عنوان اهرمي در روابط بين‌الملل از آن استفاده کرد. فراموش نکنيد که ايران با همکاري کشورهاي نفت خيز عرب در سال‌هاي پيش از انقلاب توانستند فعاليت‌هاي اسرائيل را محدود کنند. با اين تعريف مي‌توانيم بگوييم که ساختار استفاده از ديپلماسي انرژي در دستگاه ديپلماسي وجود دارد ولي حالا در زيرمجموعه معاونت اقتصادي اين وزارتخانه قرار گرفته است. در صورتي که اين حوزه مي‌تواند بسياري از سياست‌هاي ايران در منطقه و حتي جهان را به خوبي جلو ببرد ولي جاي تعجب است که هنوز از اين حوزه استفاده نشده است. ديپلماسي انرژي يکي از راه‌هايي است که اگر دولتي بتواند از آن به‌خوبي استفاده کند حتي کشورهاي قدرتمند و ثروتمند جهان را به‌نوعي مي‌توانست محدود کند. اين‌ نه‌تنها يک تئوري است بلکه اگر بتوان از آن استفاده کرد مي‌تواند منافع اقتصادي فراواني براي کشوري مانند ايران داشته باشد که سال‌ها است با تحريم‌هاي اقتصادي دست و پنجه نرم مي‌کند.»
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينکه ايران همچنان مي‌توانست با اتکا بر ديپلماسي انرژي، خود را به‌عنوان يکي از قطب‌هاي انرژي دنيا معرفي کند ادامه مي‌دهد: «ايران مي‌تواند مدعي باشد که از ساختار ديپلماسي انرژي برخوردار است ولي متاسفانه در حال حاضر از اين ظرفيت نمي‌توانيم استفاده کنيم. در واقع مهمترين اهرمي که مي‌توانست در اختيار يک حاکميت و يک دولت قرار بگيرد، حالا بدون توجه رها شده است و نه در مسير منافع اقتصادي مردم ايران از آن استفاده مي‌شود و نه دولتمردان توانسته‌اند در پيش‌برد اهداف خود در مذاکرات آن را به کار بگيرند. ايران در اين حوزه همواره فرصت سوزي کرده است و اين کم کاري باعث شده است تا رقيبان منطقه‌اي بتوانند نقش تاثيرگذاري در بازار انرژي ايفا کنند. در جريان اختلافاتي که بين اروپا و روسيه بر سر جنگ اوکراين به وجود آمد، ايران مي‌توانست با نزديک شدن به اروپا هم موضوع احياي برجام را به نتيجه برساند و هم مي‌توانست به نوعي برخي شروط آمريکا را نپذيرد. با توجه به عملکرد چند دهه اخير بايد بگوييم که ديپلماسي انرژي براي مردم ايران هيچ دستاوردي نداشته است. ادبيات خارج از عرف ديپلماتيک مقامات ايراني در جنگ اوکراين که سعي کردند بيشتر به نفع مسکو صحبت‌ کنند، هم عامل ديگري است که باعث شد اروپا براي خريد انرژي به سمت ايران نيايد.»


ذاکريان با تاکيد بر اينکه حاکميت ايران با در اختيار داشتن ساختار ديپلماسي انرژي مي‌تواند در جهان چهره تعامل‌گراتري از خود نشان دهد، اضافه مي‌کند: «ديپلماسي انرژي يکي از منابعي است که همه کشورها در اختيار ندارند و نمي‌توانند سياست‌هاي داخلي و خارجي خود را بر اساس آن برنامه‌ريزي کنند و بتواند از آن استفاده کنند ولي ايران چنين ساختاري را در اختيار دارد. اگر ايران بتواند با شهروندان خود روابط خوبي به وجود بياورد و به خواسته معترضان داخلي احترام بگذارد بي‌شک با تکيه بر اين پتانسيل مي‌تواند بسياري از تحريم‌ها و اقدامات آمريکا را محدود کند. اين نکته را هم بايد اضافه کنيم که نه‌تنها آمريکا بلکه ايران اين پتانسيل را دارد که با اتکا بر «ديپلماسي انرژي» حتي با کشورهايي مانند «آلمان»، «انگلستان»، «چين»، «روسيه»، «فرانسه» و حتي «ژاپن» رفتاري متفاوتي داشته باشد که همواره به‌دليل فرصت سوزي‌هاي سريالي اين موقعيت را از دست داديم و به‌راحتي ميدان را به رقيبان داده‌ايم.
اين نکته را هم بايد اضافه کنم که آنقدر در موضوع ديپلماسي انرژي خنثي و محدود عمل کرده‌ايم که حتي کشورهايي مانند «جمهوري آذربايجان» که تاريخ تاسيس‌ آن به چند دهه مي‌رسد توانسته‌اند به عنوان رقيب انرژي ايران در منطقه خود نمايي کنند.»