سلبریتی‌ها دنباله‌رو مردم هستند نه پیشرو مردم

آرمان ملی- احسان انصاری: آیا فضای مجازی دلیل به وجود آمدن اعتراضات اخیر بود؟ فضای مجازی چه نقشی در شکل‌گیری اعتراضات اخیر داشت؟ رفتارشناسی سلبریتی‌ها در اعتراضات اخیر بیانگر چه مسائلی است؟ آیا سلبریتی‌ها در اعتراضات اخیر نقش پیشرو را داشتند یا دنباله‌رو؟ آیا سلبریتی‌ها با ویژگی‌هایی که دارند می‌توانند مطالبات مردم را نمایندگی کنند؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مصطفی اقلیما گفت‌وگو کرده است. اقلیما معتقد است: « ما نباید فضای مجازی را گناهکار بدانیم. در سال‌های گذشته ما همواره به مردم آگاهی داده‌ایم. روحانیون همواره روی منبر به مردم آگاهی داده‌اند و از ابزارهایی دیگر نیز برای افزایش آگاهی مردم استفاده شده است. آنچه امروز نسل جدید از خود بروز می‌دهد آن چیزی است که ما به آنها آموزش داده‌‌ایم.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. فضاي مجازي به چه ميزان در شکل گيري اعتراضات اخير در ايران نقش داشت؟ آيا اين ديدگاه که برخي عنوان مي‌کنند ريشه اعتراضات اخير را بايد در فضاي مجازي جست وجو کرد صحيح مي‌دانيد؟
اين موضوع نياز به تفکر و تأمل دارد. آيا در سال 75 که در ايران انقلاب رخ داد فضاي مجازي وجود داشت؟ من همه را دعوت مي‌کنم به اين موضوع فکر کنند. ما عادت کرده‌ايم همواره صورت مسأله مشکلات را پاک کنيم و به شکلي که دوست داريم آن را مورد بررسي قرار بدهيم. برخي تلاش مي‌کنند همه مشکلات موجود را به گردن فضاي مجازي بيندازند. من پيشنهاد مي‌کنم فضاي مجازي را تعطيل کنيد. آيا مشکلات حل خواهد شد. اگر امروز به آمار بازداشتي‌هاي اعتراضات اخير دقت کنيم متوجه مي‌شويم که دليل بازداشت اغلب آنها ارتباطي به فضاي مجازي ندارد. شرايط کشور به شکلي بود که اغلب جامعه‌شناسان و اقتصاددانان پيش‌بيني مي‌کردند که اگر رويکردهاي تصميم گيري در کشور تغيير نکند احتمال اينکه شاهد اعتراضات خياباني باشيم وجود دارد. اتفاقي که در نهايت نيز رخ داد. امروز شرايط جامعه ايران به شکلي است که ميزان اعتماد اجتماعي کاهش پيدا کرده است. ما بايد صورت مسأله را براي خود به صورت صحيح طرح کنيم و سپس به دنبال حل آن باشيم. فضاي مجازي معلول است نه علت. اين در حالي است که برخي علت را رها کرده و معلول را چسبيده‌اند و مي‌خواهند از اين طريق مشکلات را حل کنند. فضاي مجازي يکي از هزاران ابزار آگاهي رساني در جامعه است. اين در حالي است که اگر فضاي مجازي وجود نداشته باشد نيز مشکلي براي مردم ايجاد نمي‌شود.
چه اتفاقي در فضاي مجازي رخ مي‌دهد که برخي آن را عامل اعتراضات اخير مي‌دانند؟ آيا ماهيت فضاي مجازي براي اين عده چالش ايجاد مي‌کند و يا محتوايي است که در فضاي مجازي بين کاربران رد و بدل مي‌شود؟
اتفاقي که در فضاي مجازي رخ مي‌دهد اين است که اطلاع‌رساني نسبت به وقايع مختلف صورت مي‌گيرد. مهم‌ترين اتفاقي که در فضاي مجازي رخ مي‌دهد اين است که مشخص مي‌شود در جامعه چه خبر است و چه اتفاقاتي در کشور در حال رخ دادن است. مردم مسائلي که در فضاي مجازي رد و بدل مي‌شود را مرتبط با جامعه مي‌دانند و معتقدند شبکه‌هاي اجتماعي زمينه اطلاع‌رساني در مورد مسائل مختلف جامعه را ايجاد کرده است. بايد مردم را داراي درک و فهم تصور کرد. فضاي مجازي يک فرصت است که اگر شايعه يا گمانه زني درباره فرد يا افرادي زده مي‌شود آن فرد نيز در همين فضاي مجازي به اين موضوع واکنش نشان بدهد. در همه کشورهاي جهان فضاي مجازي وجود دارد. در همه کشورها نيز اگر کسي مرتکب خلافي شود بايد نسبت به اقدامي که انجام داده پاسخگو باشد. اگر با نگاه مذهبي به موضوع نگاه کنيم فضاي مجازي فرصتي براي امر به معروف و نهي از منکر است. اين موضوعي است که اسلام روي آن تأکيد کرده است. به همين دليل نمي‌توانيم عنوان کنيم فضاي مجازي تنها عامل به وجود آمدن اعتراضات اخير است و اين سخن صحيح نيست. مشکل کنوني جامعه را بايد در جاي ديگري جست وجو کرد و نه در فضاي مجازي.


برخي نسبت به جريان‌هاي ديگر فکري و سياسي موضع تندتري نسبت به فضاي مجازي دارند؟چرا اين عده فضاي مجازي را مانعي در مقابل خود مي‌بيند؟
واقعيت اين است که برخي در همه جوامع بشري با اطلاع‌رساني صحيح و درست مشکل دارند و اين موضوع مختص به جامعه ايران نيست. دليل اصلي اين موضوع نيز اين است که افکار عمومي از اشتباهات و تخلفاتي که برخي انجام مي‌دهنداطلاع پيدا نکنند. فرض بگيريد در جامعه ايران فضاي مجازي وجود نداشته باشد. در چنين شرايطي شايد مردم از اتفاقات کشور به سرعت مطلع نشوند اما قطعا پس از مدتي از کانال‌هاي ديگر از همه اتفاقات صورت گرفته مطلع خواهند شد. در جهان امروز اطلاع‌رساني يکي از ضروريات زندگي است و همه مردم جهان اين واقعيت را پذيرفته‌اند. با اين وجود برخي دوست دارند تخلف‌هايي که انجام مي‌دهند را کسي متوجه نشود. در دوران کرونا نخست‌وزير انگليس از مردم اين کشور خواست که مهمان‌هاي خانوادگي نگيرند و يا در مهماني شرکت نکنند. اين در حالي است که خودش در منزلش مهماني گرفت و اين خبر در فضاي مجازي منتشر شد. خبري که در نهايت باعث شد حزب متبوعش وي را کنار بگذارد و فرد ديگري را جايگزين وي کند. دليل اين موضوع نيز اين است که اعتماد مردم از حزب از بين نرود و حزب همچنان بتواند در فضاي سياسي تأثيرگذار باشد. ما نبايد فضاي مجازي را گناهکار بدانيم. در سال‌هاي گذشته ما همواره به مردم آگاهي داده‌ايم. روحانيون همواره روي منبر به مردم آگاهي داده‌اند و از ابزارهايي ديگر نيز براي افزايش آگاهي مردم استفاده شده است. صحبت‌هايي که امروز نسل جديد مي‌کند چيست؟ آنچه امروز نسل جديد از خود بروز مي‌دهد آن چيزي است که در سال‌هاي گذشته به آنها آموزش داده‌ايم.
موضوع ديگري که در اعتراضات اخير حائز اهميت بود نقش سلبريتي‌ها بود. تحليل شما از رفتارشناسي سلبريتي‌ها در اعتراضات اخير چيست؟
در مرحله نخست بايد عنوان کنم که مردم داراي درک و قدرت تحليل هستند و کاري را انجام مي‌دهند که خودشان تشخيص مي‌دهند. اين وضعيت درباره مسئولان نيز وجود دارد و مردم هر سخني را از مسئول قبول نمي‌کنند و با درک خود آن را تحليل مي‌کنند. سلبريتي‌ها نيز افرادي هستند مانند ديگر شهروندان و تفاوتي بين آنها وجود ندارد. اينکه برخي عنوان مي‌کنند مردم تحت تأثير سلبريتي‌ها به خيابان‌ها آمدند به نظر من صحيح نيست. شايد سلبريتي‌ها در گذشته منفعت‌طلب بوده‌اند و به دنبال موقعيت خود بوده‌اند اما در شرايط امروز اگر مي‌خواهند از مقبوليت اجتماعي برخوردار باشند بايد حرفي را بزنند که مورد توجه نسل جديد باشد. سلبريتي‌ها در شکل گيري اعتراضات اخير نقش چنداني نداشته‌اند. ريشه اعتراضات را بايد در جاي ديگري جست وجو کرد. سلبريتي‌ها براي اينکه جايگاه خود را در بين نسل جديد و مردم از دست ندهند مجبور هستند حرفي را بزنند که مورد توجه نسل جديد قرار داشته باشد. در نتيجه مردم با حرف سلبريتي‌ها به خيابان‌ها نيامدند. مردم به دليل مشکلاتي که داشتند در خيابان‌ها اعتراض کردند. سلبريتي‌ها پس از اينکه اعتراضات آغاز شد حرف معترضان را تکرار کردند. نقش سلبريتي‌ها در جامعه ايران مانند بقيه اما بعد از بقيه بوده است. سلبريتي‌ها براي منافع خودشان با معترضان همراهي کردند.
آيا سلبريتي‌ها به يک گروه مرجع در جامعه ايران تبديل شده‌اند که جاي گروه‌هاي مرجع فکري سنتي مانند روشنفکران و نويسندگان را گرفته‌اند؟
من سلبريتي‌ها را گروه مرجع نمي‌دانم و معتقدم سلبريتي‌ها در جامعه ايران چنين نقشي را برعهده ندارند. سلبريتي‌ها هيچ کار خاصي انجام نمي‌دهند و فردي در ميان افراد ديگر جامعه است. سلبريتي‌ها در جامعه ايران در اغلب موارد دنباله‌رو مردم هستند و نه پيشرو. در ماجراي اعتراضات اخير کدام سلبريتي اظهار نظر کرده بود که مردم دنباله‌رو آن شدند؟ هيچ کدام از سلبريتي‌ها حرفي نزده بودند. سلبريتي‌ها هنگامي حرف زدند که مردم اعتراض خود را آغاز کرده بودند. به همين دليل هيچ نقش مثبت يا منفي نمي‌توان براي سلبريتي‌ها در نظر گرفت و نمي‌توان آنها را به عنوان گروه مرجع معرفي کرد.
سلبريتي‌ها در چه شرايطي مي‌توانند مطالبات مردم را نمايندگي کنند؟
سلبريتي‌ها نمي‌توانند مطالبات مردم را نمايندگي کنند و اين مردم هستند که از جنبه‌هاي مختلف مطالبات خود را دنبال مي‌کنند. هيچ‌کس جاي ديگري نمي‌تواند حرف بزند و بلکه همه به جاي خود صحبت مي‌کنند. اگر کار جامعه ايران به اين نقطه رسيده به دليل اين است که مردم به گروه‌هاي مرجع اطمينان ندارند و تلاش مي‌کنند خودشان مطالبات خود را بيان کنند. کساني که در گذشته مطالبات مردم را نمايندگي کرده‌اند امتحان خود را به خوبي پس نداده‌اند. زماني که اين اطمينان دچار آسيب شده باشد مردم خودشان در خيابان‌ها حضور پيدا مي‌کنند و مطالبات خود را بيان مي‌کنند. هنگامي که يک مشکل در کشور به وجود آمده همه مردم کشور آن را درک کردند و به همين دليل اين اتفاقات رخ داد. تورم و گراني بود که شرايط را به اينجا رساند و نه فضاي مجازي. ما بايد اين موضوع را بپذيريم و صورت مسأله را براي خود به درستي تعريف کنيم.