معدل 11.5 ؛ همه هنر آموزش و پرورش

مصطفی عبدالهی- رسیدن میانگین معدل دانش‌آموزان به عدد 11.5؛ یک فاجعه آموزشی که این بار رئیس کمیسیون آموزش مجلس به آن اشاره کرده است تا معلوم شود مسئولان هم  به خوبی از آن مطلع‌اند اما هنوز نتوانسته‌اند این درد نظام آموزشی را درمان کنند. اگرچه گفت‌وگوی دو روز قبل «علیرضا منادی سفیدان» رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با خبرگزاری مهر و اعلام رسیدن میانگین معدل دانش‌آموزان کشور به عدد 11.5، هیاهوی بسیاری به‌پا کرد و همه ما را متعجب کرد، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد این درد مزمن، در گذشته هم علایم خود را نشان داده است. نمونه‌اش صحبت‌های «عبدالرسول عمادی»، رئیس وقت مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش است که میانگین نمرات دختران و پسران دانش‌آموز کل کشور در خرداد 94 را اعلام کرده بود: دانش‌آموزان رشته ریاضی 13.23 ،تجربی 12.87 و انسانی 10.26. و حالا: میانگین معدل 12.03 برای به‌روزرسانی این آمار، به سراغ رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش می‌رویم؛ «محسن زارعی» به خراسان می‌گوید: میانگین فعلی معدل دانش‌آموزان کشور عدد 12.03 است اما در برخی رشته‌ها و درس‌ها، میانگین 11.5 هم ثبت شده است. میانگین نمره  5 و 6 هم داریم! چرایی این بحران آموزشی را نمی‌شود صرفا از یک مسئول یا یک کارشناس جویا شد، بلکه بهتر است به سراغ افرادی برویم که هم سابقه مدیریتی دارند و هم سابقه کارشناسی. «ابراهیم سحرخیز» اگرچه امروز به عنوان یک کارشناس حوزه آموزش و پرورش شناخته می‌شود اما در دولت‌های نهم و دهم، معاون آموزش متوسطه وزارتخانه بوده است. سحرخیز در گفت‌وگو با خراسان، می‌گوید: آزمون‌های بین‌المللی هم پایین بودن میانگین نمرات دانش‌آموزان ما را تایید می‌کند و به همین دلیل در برخی از این آزمون‌ها، رتبه ما بین 48 کشور، دو رتبه مانده به آخر بوده است. او می‌افزاید: این مشکل در نمرات خام کنکور هم خودش را نشان می‌دهد و در برخی درس‌ها مثل ریاضی، زبان و عربی، حتی میانگین نمره 5 و 6 هم داشته‌ایم. 9 علت مهم و حیاتی از سحرخیز  درباره مهم‌ترین دلایل این موضوع هم می‌پرسیم و او با تاکید بر چند علتی بودن آن، به برخی از مهم‌ترین‌هایش اشاره می‌کند: 1. آموزش سخن محور: این‌که بسیاری از کلاس‌های درسی مدارس، به جای تعاملی بودن و استفاده از آزمایشگاه و کارگاه‌ها، صرفا سخن‌محور و با نقش متکلم وحده بودن معلم است، روشی است که پاسخگو نبوده و نخواهد بود. 2. ارزشیابی نمره محور: شیوه‌های ارزشیابی ما واقعا دچار مشکل است. به جای ارزشیابی پژوهش‌محور و مبتنی بر یادگیری، امتحانات حافظه‌محور و نمره‌محور داریم. 3. سوالات غیر استاندارد: وقتی در چند سال متوالی، میانگین معدل دانش‌آموزان حدود 11.5 و 12 است، حتما باید به کیفیت و استاندارد بودن سوالات امتحانات هم شک کرد. اما تاکنون تحلیل جامعی در این باره انجام نشده است که به عنوان مثال ببینیم چرا در یک امتحان، 90 درصد دانش‌آموزان نمی‌توانند نمره قبولی بگیرند. 4. توانمندی ضعیف برخی معلمان: باید قبول کنیم که سطح دانش و توانمندی گروهی از معلمان، مطلوب و به‌روز نیست. وقتی معلمانی را درقالب خرید خدمات آموزشی، شرکتی و قراردادی به کار می‌گیریم، چنین وضعیتی طبیعی است و این معلمان هم انگیزه‌ای برای آموختن بیشتر ندارند.  5. کتاب های حجیم: حجم کتاب‌های درسی بسیار زیاد است و با مدت زمان آموزش تناسبی ندارد. علاوه بر آن در شرایطی مثل دوره کرونا یا تعطیلی مدارس به دلیل آلودگی هوا، حجم محتوای آموزشی در امتحانات و کنکور هیچ تغییری نمی‌کند و معلمان هم فقط سرعت آموزش را بیشتر می‌کنند که آسیب‌هایش کاملا واضح است. 6. بی انگیزگی دانش آموزان: در گذشته رقابت تحصیلی بین دانش‌آموزان و انگیزه برای کسب نمره بالاتر، زیاد بود اما با مشاهداتی مثل بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و کارآمد نبودن تحصیل در کسب درآمد بیشتر، انگیزه داشتن معدل بهتر هم کاهش یافته است.  7. تراکم بالای کلاس ها: سرانه فضای آموزشی در کشور مطلوب نیست و تعداد مدارس دونوبته هم افزایش یافته است. در کلاس‌هایی با 35 دانش آموز، نباید انتظار ارتقای سطح یادگیری را داشت. 8. تفاوت نگاه در دوره ابتدایی: در دو مقطع اول و دوم ابتدایی، محوریت ارزشیابی‌ها توصیفی است؛ اما به یکباره در دوره متوسطه، معدل را ملاک قرار می‌دهیم. کم‌توجهی به دوره ابتدایی باعث شده است بچه‌ها بدون توانمندی کافی به دوره متوسطه بیایند و معلمان هم چندان به توانمندترشدن خودشان اهمیتی ندهند. 9. نابرابری های آموزشی: مدارس دولتی خوب و غیردولتی‌های ممتاز، هم بچه‌های مستعد را گلچین می‌کنند و هم کیفیت آموزشی بالایی دارند. تعداد این مدارس در مجموع زیر 15 درصد کل مدارس کشور است و 85 درصد مدارس دیگر ما دولتی معمولی هستند؛ حدود 30 درصد آن هم مدارس روستایی است که معمولا معلمان نیمه وقت، غیرمتخصص و کلاس‌های تق و لق دارند. تعداد مدارس فاقد امکانات کافی در حاشیه شهرها هم قابل توجه است و همه این‌ها وجود نابرابری آموزشی را تایید می کند. پازلی که باید همه قطعاتش کامل باشد از او درباره آغاز اقدامات آموزش و پرورش برای اصلاح محتوای کتاب‌های آموزشی هم می‌پرسیم و او می‌گوید: «حل مشکلات نظام آموزشی ما و میانگین معدل پایین، یک مشکل تک‌عاملی نیست و مانند یک پازل می‌ماند؛ به‌روزرسانی و کاربردی سازی محتوای کتاب، یک قطعه از این پازل است اما تا وقتی سایر قطعات مثل شیوه ارزشیابی، تراکم کلاس‌ها، توانمندسازی معلمان و برقراری عدالت آموزشی را کنار هم نچینیم، این پازل تکمیل نخواهد شد».         تبعات شوم کنکور و کرونا رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش هم درباره علل پایین بودن میانگین معدل دانش آموزان می‌گوید: برای ریشه‌یابی این مشکل، باید ابعاد مختلف آن را بررسی کرد که قطعا بخشی از آن ناشی از وجود سایه کنکور بر سر نظام آموزشی بوده است. «محسن زارعی» می‌افزاید: با وجود کنکور، همواره کانون توجه  دانش آموزان ما به جای کتاب‌های درسی، به سوی این آزمون و شیوه‌های خاص موفقیت در آن بوده است و به همین دلیل حتی برخی رتبه‌های برتر کنکور هم در دوران تحصیل معدل‌های عالی نداشته‌اند.زارعی یک راهکار حل این مشکل را همان تغییرات کنکور و لحاظ کردن تاثیر قطعی معدل امتحان نهایی در آن می‌داند و می‌گوید: امسال که معدل پایه دوازدهم تاثیر قطعی در کنکور دارد و بچه‌ها می‌دانند که باید نمره امتحان نهایی مناسبی داشته باشند، می‌توانیم به تحلیل بهتری دست یابیم، هرچند پایه دوازدهمی‌های امسال هم، سال‌های دهم و یازدهم‌شان را در دوره کرونا سپری کردند که مشکلات خاص خودش را داشت و منجر به افت تحصیلی شد. زارعی می‌افزاید: اگر می‌خواهیم درباره مشکل معدل دانش آموزان آسیب‌شناسی درستی داشته باشیم باید اول حاشیه‌هایی مثل تعطیلی مدارس را که اصل برنامه آموزشی بچه‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، حل کنیم و بعد درباره این مشکل، قضاوت و تحلیل داشته باشیم.