سکوت معنادار پوتین

آرمان امروز|رضا پورحسين: جنگ اوکراين در ماه هاي اخير به قدري معادلات جديدي را ايجاد کرده که تمامي احتمالات را در خصوص سال هاي آينده در هاله اي از ابهام قرار داده است. از تاثيرگذاري بر خاوردور و برجام تايوان گرفته تا زمستان سخت و نورد استريم و قيمت انرژي در آمريکا.
همه اين موارد يک طرف، سکوت معنادار پوتين در خصوص تحولات قفقاز يک طرف. تحولاتي که با روي کار آمدن پاشينيان در ارمنستان وارد فاز جديدي شد.
چهره اي سياسي که از همان ابتدا مشخص بود ترجيح مي دهد به غرب نزديک باشد و کم تر در فکر نزديکي به پوتين و روسيه است. غافل از اين که در همان روزها دولت باکو در حال آماده شدن براي حمله همه جانبه به قره باغ و خاک ارمنستان است و در اهدافي ميان مدت قصد دارد تا خاک خود را به نخجوان و پس از آن به ترکيه متصل کند.
بالاخره روز موعود فرا رسيد و ارتش باکو به بهانه بازپس گيري مناطق آذري نشين وارد جنگ با ارمنستان شد و در مدت چند هفته، قسمت هاي مهمي  را که در گذشته از دست داده بود بار ديگر به خاک خود ضميمه کرد.


در چنين مقطعي بود که کشورهاي ديگر به عنوان ميانجي وارد ميدان شدند. برخي جانب باکو را گرفتند و برخي نيز حامي ارمنستان شدند. اين روند ادامه پيدا کرد تا اين که روسيه به اوکراين حمله کرد.
پس از اين حمله کشورها به چهار دسته تقسيم شدند. دوستان روسيه، دوستان اوکراين، ساکتين و ترکيه. بله ترکيه. اردوغان با حمله روسيه به اوکراين به قدري خوشحال بود که نمي دانست از کدام مسير به سمت گنجي که در مقابل او قرار گرفته است، خيز بردارد.
گنجي که در آن سوي درياي سياه خودنمايي مي کرد و ترکيه لحظه اي براي به دست آوردن آن درنگ نکرد. اردوغان با گذر اندکي از جنگ وارد ميدان شد و در نقش رفيق دوست و شريک قافله ظاهر شد. از سوي به ارتش اوکراين پهپادهاي بيرق دار فروخت و پول به جيب زد و از سوي ديگر نيز کمک کرد تا غلات و محصولات کشاورزي مورد نياز جهان از اوکراين و روسيه صادر شود.
اين تمام ماجرا نبود اردوغان با اندکي تامل به اين نتيجه رسيد که مي تواند از تحريم هاي روسيه نيز بهترين بهره را ببرد و خود را به هاب صادرات انرژي به اروپا و ساير نقاط جهان بدل کند. در همين مقطع زماني بود که فاز دوم استفاده از فرصت جنگ اوکراين براي ترکيه کليد خورد و آن ها يک بازي چندوجهي را در سطح منطقه و جهان آغاز کردند.
اهرم ميداني اين بازي ارتش باکو بود که زماني که تمام توجه ها به سمت اوکراين معطوف شده بود، حملاتي به مرزهاي ارمنستان انجام داد و دالان لاچين را براي فشار بر ارمني ها مسدود کرد. دالاني که براي ارمنستان بسيار حياتي است و عملا تنها مسير آن ها براي رسيدن به قسمت هاي ارمني نشين قره باغ محسوب مي شود.
بسياري بر اين باور هستند که باکو لاچين را گروگان گرفته است تا به زنگزور دست پيدا کند و از طريق زنگزور به نخجوان متصل شود. اين فرضيه زماني تقويت شد که عملا روسيه هيچ اقدامي براي حمايت از ارمني ها در روزهاي اخير انجام نداده است و عملا پشت هم پيمان خود يعني ارمنستان را خالي کرد. جايي که نشان داد در مواقع سخت نمي توان خيلي روي حمايت ها روسيه حساب باز کرد. اتفاقي که براي يوگوسلاوي سابق در زمان جنگ بالکان نيز رخ داد و امروز از آن کشور اروپايي يک صربستان کوچک و ضعيف باقي مانده است که درگير کوزوو
است.
 در اين ميدان بسياري بر اين باور هستند که علت سکوت روسيه در قبال زير فشار قرار گرفتن ارمنستان و مسدود شدن دالان لاچين، پيشنهادي است که ترکيه به آن ها داده است. ترکيه در حالي که روسيه زير فشار شديد تحريم قرار دارد و نمي توان انرژي خود را به قيمت خوبي به فروش برساند قصد دارد تا به روسيه کمک کند تا تحريم ها را براي روسيه دور بزند و پروژه تبديل کردن خود به هاب انرژي را به شکلي جدي تر پيگيري کند و به هر شکلي که شده دلار به دستان روسي ها برساند.
اردوغان مشخصا در مقابل خواسته اي دارد، بله خواسته او زنگزور و اتصال خاک باکو به نخجوان از اين طريق است. خواسته اي که به نظر مي رسد مطرح شده و ارمنستان نيز موافقت کرده تا خط ريلي و بزرگراهي اختصاصي در اختيار دولت باکو قرار دهد تا به نخجوان متصل شود اما به نظر مي رسد باکو خواسته بيشتري دارد و عملا با کمک ترکيه براي قسمت جنوبي خاک ارمنستان نقشه اي کشيده است. نقشه اي که يک مانع بزرگ به نام ايران دارد زيرا ايران نمي خواهد مسير اروپايي اش که از طريق ارمنستان به گرجستان و درياي سياه مي رسد، در کنترل دولت هايي قرار گيرد که به تازگي روابطشان را با بزرگ ترين دشمن ايران تقويت کرده اند.