روز زن و فهرستي از مطالبات بر زمين مانده!

چند سوال  درباره روز زن و وضعیت امروز ما
امسال روز زن متفاوت از سال‌هاي قبل برگزار شد در ميان اعتراضات صورت گرفته كه به خاطر فوت خانم مهسا اميني دختري از ايران در تهران، مطالبات و خواسته‌هاي زنان به موضوعي جدي مبدل شد كه توجه بيشتر و مهم‌تري را طلب مي‌كند. به‌رغم نامگذاري ميلاد حضرت زهرا (س) به نام «زن» تصويري كه از سوي صدا وسيما يا بنرهاي نصب شده و ديوارنگاره‌هاي خيابان‌ها بيشتر بر نقش مادري تمركز كردند و به نظر مي‌رسيد كه اين روز تغيير ماهيت داده و به نام مادر نامگذاري شده است!  فارغ از اهميت نقش مادري در زندگي اجتماعي و فردي زنان و خانواده‌ها كه جايگاه و كرامت آن ضرورتي جدي است، لازم است با نگاهي دوباره به دلايل اين نامگذاري به نام زن توجه بيشتري داشته باشيم. اگر اين روز به نام مادر نامگذاري شده است كه بايستي بستري براي رسيدگي به مشكلات و مسائل مادران و فرصتي براي ارزش گذاشتن بر جايگاه مادر در خانواده و جامعه باشد كه بحق الزامي و ضروري است، اما اگر به نام زن نامگذاري شده پس موضوع فراتر از نقش مادري است و مساله مربوط به همه زنان اعم از مادران مي‌شود كه طبيعي است مسائل و مطالب آن نيز متفاوت است. زنان در طول تاريخ همواره نقشي بلند بر نگارش هويت اين سرزمين داشته‌اند؛ آنان نيمي از جامعه هستند كه به دلايل گوناگون تاريخي و فرهنگي به جايگاه و نقش آنها در جامعه كم‌توجهي صورت گرفته يا حداقل متفاوت ديده شده است. زنان؛ انسان‌هايي هستند كه جامعه بر جمع آنان با مردان شكل گرفته است، آنها به عنوان اعضاي جامعه مسووليت‌ها و تكاليف و حقوقي برابر با همه اعضاي جامعه دارند و توجه به حقوق و تكاليف آنان از سوي جامعه الزامي جدي است. مطالباتي كه آنان در طول سده‌ها و دهه‌ها دارند در قالب نيازهاي مشترك براي مشاركت در جامعه و رشد و بالندگي فردي امروزه به مطالبات انباشته شده‌اي مبدل شده كه كم‌توجهي به آن بستري براي نگراني‌هاي عمومي در جامعه ايجاد كرده است. 
رشد فزاينده تحصيلي آنان و رسيدن به نرخ 85درصدي در سوادآموزي و وردي بيش از 60درصدي(1) دانشگاه‌ها از سوي زنان و داشتن رقمي 30درصدي از زنان كه داراي تحصيلات تكميلي هستند؛ بيانگر اين مهم است كه زنان در امر سواد و دانش بسترهاي گشوده‌اي را براي خود طراحي كرده‌اند، آنان با اين رقم از رشد دانشي و آگاهي در جست‌وجوي حقوق و ايفاي تكاليف خود در جامعه هستند. 
با اين رشد در كسب دانش اما ميزان مشاركت اقتصادي آنان به رقمي حدود 15درصد رسيده است. آنان در ميزان بيكاري در مقطع افراد دانش‌آموخته دانشگاهي دو برابر مردان بيكار هستند و در كل رقمي بيش از (2) 18درصد از زنان بيكار هستند كه اين مهم نسبت به ضرورت‌هاي اشتغال براي همه افراد جامعه نگران‌كننده است. آنها در جست‌وجوي ارتقاي وضعيت اقتصادي خود خواهان فرصت‌هاي شغلي برابر با مردان بوده و به دنبال دريافت حقوق اجتماعي در امر برابري دستمزد  و  فرصت دسترسي به  موقعيت‌هاي  شغلي  هستند.
اين درحالي است كه بررسي‌ها نشان مي‌دهد شاخص‌هاي اشتغال در چند فصل گذشته نسبت به سال‌هاي قبل پايين‌تر بوده، اين شدت براي زنان بيشتر بوده است. همچنين نسبت اشتغال مردان در حال حاضر در كشور حدود 63درصد، درحالي كه اين نسبت براي زنان بين 10 تا 11درصد در نوسان است.(3) در شرايطي كه اشتغال دغدغه اصلي همه شهروندان است و زنان نيز جدا از مردان در اين امر نيستند بيكاري به دغدغه‌اي نگران‌كننده براي آنان مبدل شده است. اما اين موارد به همراه گستردگي نوع اشتغال موجود براي زنان كه عموما در بخش خدمات است منجر به نابرابري در دستمزدها با ساعات كار بيشتر شده است؛ بروز بيماري كرونا و ازدست رفتن بسياري از مشاغل به دنبال مشكلات اقتصادي ناشي از جراحي اقتصادي فشار زيادي را به اين بخش وارد كرد و نه تنها فرصت‌هاي شغلي بسياري از دست رفت بلكه روند خوداشتغالي اينترنتي از طريق شبكه‌هاي مجازي نيز با چالش روبه‌رو شد! فيلتر شدن بخشي از شبكه‌هاي مجازي كه فرصت اقتصادي براي زنان ايجاد كرده بود در كنار ضعف اينترنت بر دامنه اين امر افزوده است. 
اين مهم درحالي است كه در تحقيقي بيش از سه‌چهارم پرسش‌شوندگان با اشتغال زنان همراه بوده‌اند، اين مساله به اين معنا است كه مساله اشتغال براي زنان و ايجاد فرصت شغلي براي آنان نه تنها فرصت‌هاي رفع مسائل اقتصادي را براي آنان تامين مي‌كند، بلكه قادر است بخشي از مشكلات خانوار را برطرف كند و فضاي لازم براي مشاركت اجتماعي و بهره‌مندي جامعه از توانمندي نيمي از جامعه را ايجاد كند(4). 


در كنار اين ميزان مشاركت آنان در عرصه تصميم‌سازي و تصميم‌گيري نيز بار ديگر بر اين مطالبه انباشته شده تاكيد مي‌كند. عدم حضور زنان در عرصه‌هاي كلان تصميم‌گيري و محدوديت حضور آنان در نهادهاي انتخابي (مجلس شوراي اسلامي 17 نفر شوراي شهر تهران 4 نفر و...) و... جمگلي تاكيدي  بر اين  مهم  است.
در عرصه بهداشت و درمان با رشد تكنولوژي و تسري بهداشت در كشور موقعيت زنان از بستر مطلوبي برخوردار است اما اين مهم نيازمند سرمايه‌گذاري بيشتر و توجه كلان‌تر است.
براساس برخي نظرسنجي‌ها مساله زنان عدم درگير شدن در چرخه فقر و داشتن فرصت‌هاي شغلي در قالب‌هاي گوناگون در كنار رفع تبعيض در قوانين و فرصت‌هاي برابر و امنيت است؛ زنان در اين ميان نسبت به برخي مسائل حقوقي نيز اشكالات جدي دارند و خواهان رفع و تعديل آن هستند؛ مسائلي مثل ديه كه با تدبير بيمه مرتفع شد اما به كلي برطرف نشد و مسائل مربوط به حضور اجتماعي و... در اين راستا كم‌توجهي به مسائل زنان شايد دامنه اين مطالبات انباشته شده را بيشتر و بيشتر كند در همين راستا مساله امنيت اجتماعي زنان يكي از مهم‌ترين مسائلي است كه هنوز به آن توجه جدي نشده است. لايحه بر زمين مانده نفي خشونت عليه زنان در مجلس همچنان دغدغه‌اي است كه بايد نسبت به آن با عزم بيشتري  روبه‌رو  شد! 
درنهايت به نظر مي‌رسد روز زن را مي‌بايستي به مسائل زنان اختصاص داد و براي تكريم مادران و رفع مشكلات آنان نيازمند طراحي روز ديگري هستيم كه اين دو موضوع با هم اختلاط نيابد و فرصتي براي بازخواني مطالبات هر دو باشد. چراكه مسائل مادران بسيار گسترده و جدي است خصوصا باتوجه به مشكلات پيش‌آمده نيازمند بازخواني نيازهاي آنان هستيم، اما اين روز به نام زن نامگذاري شده پس مطالبات زنان را بخوانيم، برطرف كنيم و باور كنيم كه زنان نيمي از جامعه هستند و بدون آنها جامعه وجود نخواهد داشت پس در رفع مشكلات آنان كه بخشي از آن بالا آمد كوشا باشيم. اين روز را به نام زن نامگذاري كردند كه به طرح مسائل آنان از سوي رسانه‌ها و مسوولان بپردازيم وگرنه تكريم زباني كاري از پيش نمي‌برد! زنان مي‌خواهند شنيده شوند و ديده شوند؛ باور شوند، چرا كه آنها  راه خود را  پيدا  مي‌كنند.
پاورقي
1- https: //ana.press/fa/news/
2- https: //www.tabnak.ir/fa/news/86
3- https: //ecoiran.com
4- https: //www.isna.ir/news/