بازگشت اعتدالیون به قدرت

محسن کوهکن فعال سیاسی اصولگرا اگر دلسوز نظام جمهوري اسلامي هستيم و فارغ از ديدگاه‌هاي مختلف به دنبال آنيم که جمهوري اسلامي سرافراز‌تر باشد، بايد بر روي موازين اعتقادي که جمهوري اسلامي بر اساس آن پايه‌گذاري شده ايستاد و از آن چشم‌انداز به مسائل نگاه کنيم. کساني که از بن دندان و عمق جان به نظام جمهوري اسلامي با همه ويژگي‌هاي آن معتقد هستند، به دنبال آنند که تکليف و وظيفه خود را در برابر انقلاب و مردم انجام دهند. در ايران به علت فقدان وجود حزب اين اشخاص هستند که تلاش‌هايي مي‌کنند که در عرصه سياسي نقش‌آفريني کنند لذا هر فردي در جمهوري اسلامي بر اساس اعتقاد و بر اساس تکليف و وظيفه‌اي که عهده دارد؛ هر زماني احساس کند که بايد به عرصه سياسي ورود کند؛ مي‌تواند وارد صحنه رسمي سياسي شود. از اين رو نه تنها نبايد منعي براي او قرار داد بلکه بايد وي را تشويق به حضور در عرصه سياسي کرد. هر فردي که براساس مباني انقلاب اسلامي بخواهد به عرصه سياست ورود پيدا کند و باري بردارد، به صورت طبيعي نبايد مانعي در مسير او ايجاد کرد. تمامي نيروهاي سياسي نيز به عنوان اينکه قصد دارند به وظايف و تکاليف خود رسيدگي کنند به عرصه سياسي ورود پيدا مي‌کنند. در عمل به تکليف، درگيري و دعوا راهي ندارد و فرد تکليف خود را انجام مي‌دهد و سايرين با وي همراهي مي‌کنند و اگر هم همراهي نکردند، مشکلي وجود ندارد و آن فرد نيز نه پشيمان مي‌شود و نه پيگيري مسيري که پيموده است را رها مي‌کند و نه درگير مي‌شود و تنها به دنبال آن است که وظيفه خود را در برابر مردم کشور و نظام سياسي انجام دهد. افرادي که دلسوز هستند، نمي‌توانند کنار بايستند وکسي که به تکليف خود عمل مي‌کند اگر به کنار گذاشته شود؛ سجده شکر به جا مي‌آورد چون ديگر تکليف و وظيفه‌اي ندارد. بايد با اين نگاه به ورود برخي به عرصه سياسي بنگريم؛ که اگر کسي با انگيزه اعتقادي براي کمک به مردم و براي هموار کردن راه و کم کردن بار مشکلات کشور قدمي بردارد و پا جلو بگذارد از او استقبال کرد و هم اينکه ديگران را تشويق کرد که در اين جهت گام بردارند. برخي از اين افراد روزگاري مسئوليت‌هايي داشتند که بعضا ايراداتي به آنها از سوي رقبا وارد مي‌شد. امروز برخي از لزوم بازگشت آنها به قدرت سخن به ميان مي‌آورند. يکي از اين افراد آقاي لاريجاني است. نگارنده معتقد است هر شخصي هم در آن زمان که آقاي لاريجاني بر صندلي رسانه‌ملي تکيه زده بود؛ تکيه مي‌زد بيش از 80 الي 90 درصد همان نيروهايي را استفاده مي‌کرد که لاريجاني استفاده کرد. از اين منظر نبايد عنصر زمان را ناديده گرفت. فردي که در جايگاه مديريت قرار مي‌گيرد را نبايد همان فردي دانست که پشت ميز خطابه قرار مي‌گيرد ومشي فکري خاصي را ارزيابي کرده و مورد حمايت خود قرار مي‌دهد. براي حضور افراد در عرصه قدرت بايد يک شرط را در نظر گرفت و آن اينکه فرد به نظام اسلامي اعتقاد داشته باشد و اينکه اسلام در اداره امور توانمند است و به اصول قانون اساسي معتقد باشد. اگر چنين نگاهي در فردي بود اما سليقه او با ساير سلايقي که پشتيبان انقلاب هستند، متفاوت بود؛ نبايد به دنبال حذف او بود و يا به دنبال فردي باشند که دقيقا مانند آنها مي‌انديشد. از اين منظر آقاي لاريجاني خارج از دايره معتقد به نظام نيست و نبايد با عينک تنگ نظرانه به وي نگريست البته آقاي لاريجاني ديدگاه‌هاي خاص خود را دارد. بايد آنقدر ظرفيت‌ها را بالا برد که بر روي اصول پافشاري کنيم اما بر روي سلايق سختگيري با يکديگر نکنيم.