رنج کهنه اقتصاد ایران


مهدی پازوکی
اقتصاددان

بودجه سال آینده هیچ تفاوتی با بودجه‌های سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۰ ندارد و تنها تفاوت میان این‌ها افزایش هزینه‌های دولت در سال ۱۴۰۲ است. یعنی در حالی که حقوق کارمندان دولت تنها ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است، بودجه برخی نهاد‌ها افزایش قابل توجهی داشته است. یک اتفاق عجیب دیگری هم که رخ داده، این است که برخی ردیف‌های بودجه را زیر مجموعه بخش‌های نامرتبط قرار دادند. حداقل کاری که دولت می‌توانست انجام دهند این بود که در شرایط فعلی کشور که هم دچار تحریم هستیم و هم یک تورم شدید در کشور وجود دارد، باید بودجه نهاد‌های مختلف را همان اندازه که حقوق کارمندان افزایش پیدا کرده، بالا می‌بردند. چرا باید دبیرخانه ستاد انقلاب فرهنگی که باید نهایتا با بیست نفر هدایت کرد، به اندازه یک وزارتخانه باشد؟! من فکر نمی‌کنم از نظر هیچ اقتصاددان مستقلی، این میزان از افزایش بودجه جاری، منطقی باشد و قطعا همین باعث کسری شدید بودجه سال آینده خواهد شد.
کاش آقای میرکاظمی به این سوال پاسخ می‌دادند که وقتی ما برجام را نتوانستیم احیا کنیم، چطور می‌توانید روی درآمد قطعی نفتی حساب باز کنید؟ آقایان در بودجه سال آینده پیش بینی کردند که درآمد نفتی ۶۰۳ هزار میلیارد تومان خواهد بود. شک نکنید که این عدد محقق نخواهد شد. چطور می‌توانند بدون برجام، با وجود تحریم‌ها ششصد و سه هزار میلیارد تومان از فروش نفت بدست بیاورند؟ در بهترین حالت تنها درآمد‌های مالیاتی ممکن است کامل محقق شود. آن هم به شرطی که این حجم از فرار مالیاتی در کشور وجود نداشته باشد و از این پدیده جلوگیری شود. اما از سوی دیگر باید به این نکته هم اشاره کنم که اصلا افزایش نرخ مالیات ایده درستی نیست و زمینه ساز افزایش رکود اقتصادی در کشور می‌شود. درست‌ترین تصمیم این است که پایه‌های مالیاتی را افزایش دهیم. یعنی مانع از فرار مالیاتی شویم. دیگر همه می‌دانند که ایران بهشت دلالان واسطه‌گران است. ما باید سیستم مالیاتی کشور را اصلاح کنیم تا بتوانیم این درآمد پیش‌بینی شده را محقق کنیم. اما آقایان برنامه‌شان این است که مثلا از دارندگان خودروی بالای یک و نیم میلیارد مالیات بگیرند. این با کدام منطق همخوانی دارد؟ چرا باید فردی که پیش از تورم خودروی خود را ۵۰۰ میلیون تومان خریده و الان قیمت آن به بالای یک و نیم میلیارد رسیده، مالیات پرداخت کند؟!
در مجموع من معتقدم که هیچ تحقیق و بررسی علمی در پس تهیه این بودجه نیست. ما فکر می‌کردیم که دلیل تاخیر دولت برای ارائه بودجه، مسئله بررسی و تحقیق است و قصد دارد یک بودجه واقع‌بینانه ارائه کند. اما واقعا خروجی تیم اقتصادی دولت این بودجه است؟ به باور من نهایت زمانی که برای نوشتن چنین لایحه‌ای نیاز داشتند، تنها ۴۸ ساعت بود. مسعود میرکاظمی بر عدم کسری بودجه در سال آینده، تاکید دارند، ایشان سال گذشته هم گفته بودند که رشد اقتصادی سال ۱۴۰۱ به ۸ درصد خواهد رسید. این اتفاق رخ داد؟ مگر با ادعا و حرف می‌توان اوضاع اقتصادی را سر و سامان داد؟ اگر قرار است مانع از افزایش تورم شوید، نیاز دارید که مجموعه از سیاست‌های خردمندانه و کاربردی را در دستور کار قرار دهید. گفتاردرمانی که گره از مشکلات مردم باز نمی‌کند. دولت باید بتواند مانع از رشد نقدینگی در کشور شود. زیرا این یک مسئله است که «مهمترین عامل افزایش تورم، نقدینگی» است.کاش آقای میرکاظمی به این سوال پاسخ می‌دادند که چرا حقوق کارمندان دولت را ۲۰ درصد افزایش دادند، اما خواهان افزایش ۴۰ درصدی حقوق کارمندان بخش خصوصی هستند. چرا در مدت بیش از یک سال که در سازمان برنامه و بودجه حضور دارند، هنوز نتوانستند برنامه هفتم توسعه را تدوین کنند؟ موضوع این است که اصلا استراتژی در دولت وجود ندارد که بتوانند بر اساس آن برنامه هفتم توسعه را تدوین کنند. حالا اگر کسی از بیرون تیم اقتصادی دولت را ببیند فکر می‌کند ما در ایران افراد نخبه نداریم. اما به وفور افرادی را داریم که نه تنها صلاحیت علمی که توانایی اجرایی هم دارند و می‌توانند شرایط کشور بهبود بخشند، اما این اراده وجود ندارد که از آن‌ها استفاده شود. متاسفانه اقتصاد ایران به شدت از بی انضباطی رنج می‌برد. این بی انضباطی شامل سه بخش است. یکی بی انضباطی پولی در سیستم بانکی، دوم بی انضباطی مالی در سند بودجه و سوم بی انضباطی اداری که از نیرو‌های کارآمد کمتر استفاده می‌شود. الان موضوع بحث ما بخش دوم است. یعنی بی انضباطی که کاملا در سند بودجه ۱۴۰۲ مشهود است.