فحاشی برای براندازی

یکی از ویژگی‌های اغتشاشات اخیر، استفاده گسترده اغتشاشگران از فحاشی در فضای میدانی و مجازی علیه مسئولان نظام و حامیان انقلاب اسلامی بود که هم به صورت کلامی و هم به صورت نمادین انجام می‌شد. این وضعیت در هیچ دوره‌ای و در هیچ غائله یا شورشی در ایران سابقه نداشت و به قدری باشدت صورت می‌گرفت که به هیچ وجه نمی‌توان آن را یک پدیده طبیعی به حساب آورد.
متأسفانه سال‌هاست که با گسترش رسانه‌های عمومی و شبکه‌های اجتماعی، فحاشی و بدزبانی به عنوان یک پدیده مذموم در بخش‌هایی از جامعه گسترش داشته است. این روز‌ها دشنام‌گویی و بد زبانی تنها منحصر به افراد فحاش و اراذل و اوباش نیست، بلکه این پدیده زشت تا حدی هرچند کم در تعاملات اجتماعی میان برخی اقشار جامعه رخنه کرده است.
فحاشی و ناسزاگویی، استفاده از کلمات و الفاظ زشت به منظور تحقیر کردن و پست شمردن طرف مقابل است که راجع به دلایل و علل روانشناختی و جامعه شناختی رواج آن بسیار می‌توان سخن گفت، ولی آنچه در جریان اغتشاشات اخیر رخ داد استفاده گسترده، غیرمعمول و بسیار شدید از زشت‌ترین نوع فحش‌ها عمدتاً شامل فحش‌های جنسی بود که به بد‌ترین و شنیع‌ترین شکل آن توسط آشوبگران و حتی در میان برخی دانشجویان دانشگاه‌های تراز اولی، چون دانشگاه صنعتی شریف مشاهده گردید که بسیار حیرت‌آور بود. ولی آیا این رویکرد، یک کنش طبیعی و یا یک رفتار هیجانی ناشی از احساس وجود تبعیض و ظلم توسط کسانی بود که در صحنه اغتشاش حضور داشتند؟
شواهد نشان می‌دهد که این رفتار آشوبگران به مانند بسیاری از اقدامات آنان، در قالب رفتاری طراحی شده و به صورت کاملاً هدفمند انجام می‌گرفت و مقاصد متعددی در پس آن نهفته بود. رصد شبکه‌های اجتماعی از سال‌ها قبل نشان می‌داد که اکانت‌های لیدری که به عناوین مختلف و با تابلو‌های متنوع تحت ادعای عنوان براندازی در حال فعالیت هستند به مرور خط رواج و فراگیری فحاشی‌های بسیار شنیع و دور از اخلاق انسانی را در پیش گرفته بودند و روز به روز به دامنه آن می‌افزودند. با آغاز اغتشاشات اخیر این رویکرد به مثابه یک راهبرد برای تشدید فضای التهاب در جامعه به شدت دنبال شد و ابعاد جدیدی به خود گرفت. برای ارائه توجیه اخلاقی و به منظور شدت بخشیدن به آن نیز در سطح شبکه‌های اجتماعی و فضای میدانی، این فحاشی‌ها به صورت همنشین با اخبار دروغ کشته‌سازی، اتهام‌زنی به مسئولان و مظلوم‌نمایی از اغتشاشگران انجام می‌شد.


سؤالی که مطرح می‌شود این است که در حالی‌که فحاشی و بددهنی در میان همه ملل جهان مذموم و ناپسند بوده و علاوه بر زشتی و قباحت آن در آیین مردم ایران، در تاریخ این سرزمین و در ادبیات این کشور بسیار زشت شمرده شده و ادبیات ملی ایرانی‌ها مملو از اخلاق‌مداری، احترام به دیگران و توصیه به آن بوده و در نتیجه آن، ادبیات فارسی به عنوان ادبیات ملی ایران در قله ادبیات جهان ایستاده، چرا این حجم از بددهنی، فحاشی و توهین بر زبان اغتشاشگران از لیدر‌های آنان تا فریب‌خوردگان میدانی جاری شده و حتی دانشجویان هوادار اغتشاشات که قاعدتاً باید نماد ادب، متانت، رفتار سنجیده و اخلاقی باشند نیز در بد‌ترین حالت اقدام به انجام آن به صورت زبانی و فیزیکی نمودند؟!
جواب این سؤال در اهدافی است که توسط طراحان و رواج‌دهندگان این اقدام، در نظر گرفته شده است. حجم عظیم سرمایه‌گذاری دشمن در این اغتشاشات و حمایت وسیع رسانه‌ای و سیاسی و مالی آنان طبیعتاً برای نابودی انسجام اجتماعی ایران و فروپاشی اجتماعی-سیاسی این کشور صورت گرفت و فحاشی یکی از بهترین ابزار‌هایی است که می‌تواند سبب ایجاد کینه، وادارسازی طرف مقابل به مقابله و دامن زدن به تشتت و انشقاق در جامعه خواهد شد. در یک اختلاف اجتماعی، وقتی دو برادر یا دو دوست در دو سوی ماجرا قرار بگیرند، ولی بتوانند با یکدیگر با زبان خوش و ادبیات محترمانه سخن بگویند بسیاری از مشکلات قابل حل خواهد بود، ولی وقتی این دو به هم بد‌ترین توهین‌ها و فحاشی‌ها را نثار کنند طبیعتاً شکاف‌ها بیشتر شده و جامعه به سمت خشونت بیشتر کشیده خواهد شد. از طرفی فحاشی افراطی و مداوم به دیگران توسط عده‌ای سبب ایجاد نوعی نفرت کور و تشدید کینه نسبت به یکدیگر خواهد شد و به خشونت دامن خواهد زد.
یکی دیگر از اهداف استفاده از فحاشی شدید به مثابه یک ابزار توسط اغتشاشگران، ایجاد مارپیچ سکوت و جلوگیری از اقدام به روشنگری توسط نخبگان و حتی عموم مردم بود که تا حدی در جریان این اغتشاشات مؤثر واقع افتاد و مارپیچ سکوت ایجاد کرد. در موارد متعدد وقتی یک چهره شناخته شده و یا حتی کمتر شناخته شده سخنی یا محتوایی خلاف دیدگاه اغتشاشگران منتشر نمود با هجوم سازماندهی شده‌ای مواجه شد که نه برای نقد او بلکه برای فحاشی به او و خانواده‌اش و کشیدن خط و نشان تهدیدآمیز انجام می‌گرفت!
از طرفی فحاشی به مسئولان و هجمه روانی و رسانه‌ای گسترده نسبت به آنان و خانواده‌هایشان، هدف ایجاد بی‌عملی و انفعال آنان در برابر اغتشاشگران را نیز دنبال می‌کرد که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی اخیرشان به آن اشاره نمودند. در حالی که فحاشی به صورت عمومی از منظر حقوقی، جرم محسوب شده و مجازات در پی دارد و فحاشی به مسئولان از نظر قانون، جرم‌انگاری شده و مجازات روشن در پی دارد با این حال در برابر فحاشی‌ها و توهین‌های صورت گرفته علیه مسئولان، هیچ اقدام قضایی خاصی انجام نگرفت بلکه با نهایت مدارا در قبال آن، ماهیت اغتشاشات و اغتشاشگران برای مردم روشن شد.
آشوب‌گران نه تنها فاقد هرگونه نظریه و برنامه روشن یا دورنمای ترسیم‌شده برای بهبود وضعیت جامعه بودند بلکه ادبیات آنان مملو از فحاشی و عبارات سخیف و بد‌ترین نوع دشنام‌ها و تهدید‌ها علیه همه دیگرانی بود که مانند آن‌ها فکر نمی‌کنند و یکی از مخاطراتی که این پدیده، جامعه ایران را تهدید می‌کند تبدیل این منش و این روش به یک خرده‌فرهنگ ویرانگر است که به دنبال توسعه کینه، خشونت و چندقطبی ویرانگر در جامعه ایران است.